دروغ بزرگی که در هفتاد و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح شد! نوشتاری از بانو محترم مومنی روحی

0
132

دروغ چه بزرگ باشد و چه کوچک، در نفس عمل و ذات خودش بد و دور از مناسبات انسانی میان نسل بشر است. وای به آنکه فرد دروغگو، سخن بی جا و دور از حقیقت خویش را در جائی مطرح کند؛ که همه شنوندگان دروغپردازی های وی، به وضوح بدانند؛ که آنچه از طرف او بیان می گردد. جز یاوه و مطالب غیر حقیقی چیز دیگری نیست؟!

دست اندرکاران رژیم بی خردان آخوندی در ایران، تا جائي خودشان را درون منجلاب پوچی و بی سوادی و بی هویتی در ملاء عام فرو برده و غرق و مطرح می کنند؛ که حتی اگر شنوندگان و مخاطبان شان، افراد بی تجربه و بی اطلاع از دغلکاری های آنها باشند؟ هم به آسانی به کنه موجودیت پلید ایشان پی می برند؛ و خیلی سریع در می یابند؛ که چنته این افراد چپاولگر، از هرگونه امکانات و آگاهی های اجتماعی، به خصوص در زمینه های بین المللی، تا جه اندازه خالی و تهی است؟ و جز بیان نمودن « دروغ های شاخدار » به دیگران، هیچ تبحری در هیچ زمینه ای ندارند؛ و جز با مطرح نمودن دروغ های کوچک و بزرگ نزد دیگران، تا کنون هیچ ویژگی خاصی نداشته و از این پس هم نخواهند داشت!

برحسب اتفاق، معمولا اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در موقعیتی تشکیل می گردد؛ که رئیس جمهور رژیم بیدادگر آخوندی در ایران، تازه بر ریاست دولت فاسد حکومت اسلامی استقرار یافته، و مدت زمان کوتاهی از« نه انتخاب، بلکه انتصاب » وی به این مقام نگذشته است؛ و این شخص حقیر( هر فرد آخوند یا غیر آخوند هم که باشد ) ؛ برای ایراد سخنرانی چامعه پسند، آنهم در چنان مکان مهم و معتبری، نه فقط خرد و سواد کافی را ندارد؛ بلکه از اصولی معمولی و پیش پا افتاده نیز بی بهره و نا آگاه می باشد!

از این قرار است حضور خفت بار سید ابراهیم رئیسی به عنوان ریاست جمهوری جدید حکومت ملاها در ایران در اجلاس مورد نظر، که بر اساس عضویت ایران در سازمان ملل متحد، ناگزیر به شرکت نمودن در هفتاد و ششمین اجلاس عمومی سازمان ملل متحد گشت. اما، از باب آن که حتی به اندازه شیخ حسن روحانی(روباه مکار حکومت شارلاتان ها) نمی تواند چند جمله به زبان بین المللی انگلیسی سخن بگوید. از قبل در معیت ارباب قدرت پرست خویش ( سید علی خامنه ای )، اقدام به تهیه یک ویدئوی سراسر دروغ و بری از حقیقت نموده، و آن را به همراه خود به سازمان ملل متحد برده، و در آنجا به جای سخنرانی حضوری، با پخش کردن ویدئوی مورد نظر، وظیفه ریاست جمهوری خویش در دیاری را که عضو این سازمان است. در اجلاس مربوطه به انجام رسانیده است!

ای کاش در چنین حالتی، صنار حقیقت و راستگوئی در آن ویدئو مطرح می نمود؛ تا بتواند یک ریال آبرو برای رژیم منحط و بری از انسانیت و شعور اجتماعی را، برای حکومت پلیدشان بخرد؛ و حتی یک لحظه بتواند، ذهن شنوندگان اراجیف خویش را، به طرف تغییر دادن دیدگاه های بین المللی به سوی حکومت جانی و سفیه شان سوق بدهد!

بی ربط ترین عباراتی که در ویدئوی از پیش تهیه شده رئیس جمهور انتصابی سید علی خامنه ای در آن گنجانیده شده است. اشاره رئیسی به یک امر تمسخر آمیز است؛ که به قول ضرب المثل معروف زبان شیوای پارسی « مرغ پخته هم از شنیدن آن خنده اش می گیرد » ؛ وی در این باره، اشاره دور از حقیتی به امری نموده است؛ که کودکان نو نهال نیز خنده شان می گیرد. چه رسد به شنوندگان و بینندگان ویدئوی مورد نظر، که همگی شان از نخبه های امور سیاسی در جهان هستند؛ و به درستی می دانند؛ که چرا خامنه ای این دلقک رژیم منفورشان را، با چنین نوار ویدئوی ناراست به سازمان ملل متحد اعزام نموده است؟!

رئیسی در این مجمع، با به نمایش گذاشتن ویدئوی از پیش تهیه شده توسط خود و اربابش( سید علی خامنه ای )، با اشاره به پرونده هسته ای حکومت منفورشان مدعی شده است: « جمهوری اسلامی به تعهدات خود در این زمینه عمل کرده و پایبند است.» !

موضوع دیگری که در این ویدئوی حقارت آمیز مطرح گشته، اشاره آخوند رئیسی به یک مهمل نادرست که سعی دارند آن را، نشات گرفته از قاموس اسلام ناب محمدی شان مطرح سازند است. او با بیان این که سلاح اتمی در دکترین دفاعی و بازدارندگی جمهوری اسلامی هیچ جایگاهی ندارد؛ و تولید ، ساخت ، و انباشت آن حرام می باشد افزوده است: « از دید جمهوری اسلامی گفت و گوهائی مفید است؛ که نتیجه آن لغو تحریم ها باشد.» !

ساعاتی پیش از سخنرانی رئیسی( پخش شدن ویدئوی مورد نظر )، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نیز، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تاکید کرده است؛ واشنگتن نسبت به پیشگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای متعهد است؛ و این در حالی است، که رئیسی در سخنان ( البته ویدئوئی خود ) ، بر لزوم پایبندی همه طرف ها به توافق هسته ای و قطعنامه سازمان ملل متحد، و با اشاره به همه گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی، در تائید پایبندی رژیم شان به تمامی تعهدات خود گفته است؛ که آمریکا، به تمامی تعهدات خود که لغو تحریم ها هست عمل نکرده است!

عمل کردن یا نکردن طرفین به تعهدات خودشان، در زمانی می تواند حائز اعتبار جهت معترض شدن یکی از آنها باشد؛ که دیگر اعضای این سازمان نیز، نفع یا زیانی در این رابطه داشته باشند. چرا که به هر تقدیر، آنچه که از سوی نمایندگان کشورهای عضو سارمان ملل متحد(رؤسای جمهور یا پادشان آن ممالک) در اجلاس سالیانه سازمان مطرح می گردند. چون به بقیه اعضاء آن نیز مربوط می باشند. به آنها فرصت ابراز عقیده، و یا ارائه رای مثبت یا منفی خودشان به آراء همدیگر را می دهد!

بر این اساس، نشست مربوطه فقط جایگاهی جهت مطرح شدن اعتراضات دو کشور آمریکا و ایران نسبت به یکدیگر نبوده و نیست. زیرا نمایندگان سایر کشورهای عضو نیز در چنین اموری اجازه بیان و مطرح نمودن دیدگاه خویش را دارند. تا بتوان در مورد مسائل عنوان شده از طرف اعضاء آن، به یک نتیجه گیری صحیح و اساسی دست یابند. در غیر این صورت، برگزاری چنین جلساتی چه سودی برای دیگر اعضاء را در بر خواهد داشت؟!

ویژه آن که در نشست امسال، نماینده پر ماجراترین حاکمیت جهان در این برهه زمانی( رژیم مستبد و خودکامه آخوندی در ایران )، چنین علنی و بی محابا، یکی از ناراست ترین موارد در باره فعالیت های اتمی خودشان را اعلام می دارد و می گوید: « تولید ، ساخت و انباشت سلاح اتمی، در دکترین جمهوری اسلامی هیچ جایگاهی ندارد.» !

آیا این حکومت جنایتکار و مافیائی، مدعی نشر و اجرای قوانین اسلام ناب محمدی نیست؟ آیا در صدر اسلام ، هیچ نمونه یا موردی در ارتباط با نیروی اتم و به کارگیری های مثبت یا منفی آن، در قوانین مطرح شده از سوی آورنده این آئین الهی!! وجود داشته است؟ که اکنون پیروان « کاتولیک تر از پاپ » این دیانت هزار و چهارصد ساله، در کمال وقاحت، به استناد آن قانون و اصول دینی خودشان، چنین آیه نوظهور و من درآوردی را ابداع و مطرح نمایند؛ که…… تولید ، ساخت و انباشت سلاح هسته ای، در دکترین جمهوری اسلامی( حکومت ولایتی فقاهتی آخوندی ) هیچ جایگاهی نداشته باشد؟!

« تو خود، حدیث مفصل بخوان از این مجمل » !!

مقاله قبلیوزیر خارجه یمن: جمهوری اسلامی مانع روی آوردن حوثی‌ها به راه حل سیاسی شده است
مقاله بعدی« پارسی » را پاس بداریم! بقلم بانو محترم مومنی روحی
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.