مردمی که اکنون با شجاعت و دلیری بسیار در دیار خویش به پا خاسته اند؛ و علیه حکومت اشغالگر آخوندی مبارزه می کنند؛ و قصد به وجود آوردن شرایطی مناسب، جهت سرنگون نمودن آن را دارند. ضمن بیان رسای شعارهای میهن پرستانه ای که سر می دهند. همه امیدشان این است، که تا پیش از پایان امسال، آرایش سیاسی کشور آخوندزده خودشان را از هم بپاشند. تا پس از چهل و اندی سال اسارت نزد این ستمگران، خویشتن را به مرزهای آزادگی و رهائی برسانند؛ بیدهائی نیستند، که از وزش تندباد واکنش های بی رحمانه سران حکومت اسلامی جا بزنند؛ و از صحنه افتخار آمیز مبارزه ای که به وجود آورده اند خارج بشوند و کوتاه بیایند؛ و از ادامه حرکت میهن پرستانه خویش پشیمان شوند و به خانه های شان برگردند!
دست اندرکاران یک حکومت اشغالگر و زیاده طلب، آنهم از نوع حاکمیت ضد بشری رژیم آخوندی در ایران، چون می دانند که طرفداران شان در مقابل مخالفان ایشان، در تعداد معدود و اندکی می باشند. از همان ابتدا، با بهره گیری از کنش های دغلکارانه و افکار موذیانه خود، دو روش متفاوت را برگزیده بودند. تا ضمن تقویت کردن موافقان خودشان، به تضعیف نمودن مخالفان خویش بپردازند؛ و آنان را به هر طریقی که به ذهن مفلوک و تاریک شان برسد سرکوب نمایند؛ و یا نیروهای خودی را تقویت نموده، و در برابر مخالفان شان، برای هرگونه اعمال فاشیستی و تروریستی ضد بشری آنها آزاد بگذارند!
از اینرو از همان آغاز، با به کار گیری دو روش متفاوت، به قول خودشان اقدام به اداره کردن کشور نمودند. تصورشان هم این بود، چنانکه تلاش خویش را با این دو شیوه همراه سازند و به کار بگیرند. خواهند توانست در کم ترین زمان ممکن، شر مخالفان را از سر خود و حکومت پلیدشان کوتاه نمایند!
در این رابطه، حکومتگزاران جمهوری پلید آخوندی، و همه دولتمردان آنان تا کنون، از بدو به وجود آوردن تشکیلات ضد ایرانی و برآمده از خودکامگی و قدرت پرستی خویش، جهت مبارزه با آن دسته از ایرانیانی، که مخالف حضور کلیت این حکومت مستبد و به ویژه حضور آخوندهای جلاد در پست های سرنوشت ساز در میهن شان بوده و هستند؛ و برخوردهای سفاکانه ای را علیه ملت ایران اعمال کنند. تا درس عبرتی برای سایر ایرانیانی باشد؛ که امکان پیوستن شان به مخالفان رژیم خونخوار ایشان کم تر بود. با چنین پندارهای اهریمنی خود، بخشی از مردم را به دلائل پوچ و واهی روانه زندان های خود نمودند؛ و عده ای دیگر را هم به چنان مشکلات اجتماعی و معیشتی دچار ساختند؛ که تا هیچگونه رمقی برای به پاخیزی و مبارزه علیه اشغالگران سرزمین خود را نداشته باشند!
بر این اساس و با آگاهی به تفکرات میهن پرستانه ملت ایران، شرایط جنگ با عراق را میسر ساختند. تا مردم را در خلسه میهن پرستی و مبارزه با دشمنان سرزمین شان، به سکوتی نابخردانه وا بدارند؛ تا جائی که خود و عزیزان شان را، جهت دفاع نمودن از سرزمین باستانی خویش، به میدان جنگ و مبارزه با دشمن برسانند. تا که در این رهگذر، آقایان کاملا فرصت چپاول و غارت ثروت بی شمار آنها را به دست بیاورند. برخی هم راه مهاجرت از کشورشان به ممالک بیگانه را برگزیدند. تا با فعالیت های مختلف اقتصادی و کسب درآمدهای کافی بتوانند؛ به کسانی که عزیزان آنها نان آور خانواده شان بودند؛ و در مصاف با مهاجمان به درون کشورشان جان گرامی خویش را از دست داده و خانواده شان بی سرپرست مانده بودند. کمک های مالی بکنند، و آنها را از تنگدستی و ناتوانائی های مالی دور سازند!
پندارهای اهریمنی آخوندهای حاکم بر ایران همواره چنین بوده و هست: هر چقدر که تعداد مردم و ساکنان در کشور کمتر باشد. به همان اندازه مال اندوزی سران حکومت و همدستان شان بیشتر می گردد؛ که البته این مقوله تا حدود زیادی هم درست و پذیرفتنی است. به همین خاطر و با داشتن چنین پنداری بر آن شدند. تا خودشان تسهیلات لازم در این زمینه را( فراری دادن مردم از خانه پدری و مام میهن شان به خارج از کشور ) را، برای ایشان به وجود آورند. تا هم تعداد نانخورهای کشور کم بشود؛ و هم آنچه را که مهاجران درون دیارشان استفاده می کردند؛ را مورد بهره برداری های خویش قرار بدهند؛ و در این رابطه همه روزه بر مکنت و دارائی های باد آورده خودشان بیفزایند؛ که اکنون با خبرهائی که چندی پیش از طریق یک مؤسسه آمارگیری، جهت مشخص نمودن ثروتمندترین افراد جهان به انجام رسید و منتشر گردید. نام رهبر جانی و قدرت پرست رژیم، سید علی خامنه ای، با داشتن اندوخته ای نزدیک به سیصد میلیارد دلار در بانک های خارج از ایران، به عنوان ثروتمندترین ساکن این کره خاکی قلمداد و معرفی بشود؛ و همه فرزندانش از کوچک تا بزرگ نیز، دست کم میلیونها دلار در حساب های سپرده ثابت خویش در بانک های بعضی از کشورهای دنیا داشته باشند!
به تدریج مردم ستمدیده کشورمان به چنین حقایقی پی بردند؛ و جهت کوتاه نمودن دست این بیگانگان دزد و جنایتکار از میهن شان، و ستاندن مال و دارائی خویش از آنان، شهرهای سراسر کهندیار اهورائی خود را، از انبوه تعداد خویش، و به عنوان مبارزان و آزادیخواهان ایرانی علیه حکومت آخوندی پر نمودند؛ و از سال های ۹۶ تا کنون(۱۴۰۰ خورشیدی) شاهدیم؛ که با چه دلاوری های بی همانندی، به ایجاد گروه های بی شمار، برای راهپیمائی و عنوان نمودن مراتب مخالفت شان با حاکمیت ددمنش اسلامی در سرزمین خویش را سر داده و می دهند؟!
اکنون در این روزها و در این برهه زمانی اما، از طریق اخبار منتشر شده، می بینیم و می خوانیم و می شنویم؛ که دلیر مردان و دلاور زنان ایرانی، از هر قشر و طایفه و صنفی، با چه شهامت و شجاعت بی نظیری، به میدان مبارزه علیه حاکمان دروغپرداز و جنایت پیشه در میهن شان آمده اند. تا با این قیام استثنائی و بی نظیر و مثال زدنی، به آخوندک های جلادی همچون خامنه ای و رئیسی و روحانی و علم الهدی و احمد خاتمی، و همه این تازی تباران بیگانه و اشغالگر، پیام میهن پرستانه و دلاورانه خودشان را برسانند؛ که عمر حاکمیت رسوا و پلید و جنایتکارانه و ضد ایرانی شان به سر آمده، و باید برای مخفی کردن خودشان از مهلکه ای که در انتظارشان است. به دنبال یافتن خانه موش، برای مخفی نمودن خویش، از دسترسی مبارزان آزادیخواه و حق طلب ایرانزمین باشند!
مردم دلیر ایران در شرایط کنونی، با دلاوری های بی مثال شان، کار خیزش تاریخی خود را تا به جائی کشانده اند؛ که برخی از سیاستمداران دنیا در این باره معتقدند؛ که تا پایان سال جاری، عمر ننگین حکومت اسلامی در میهن عزیز ما، کفاف دیدن ادامه استیلای شان در ایران را نخواهد داد. ملت شریف و به پاحاسته میهن مان نیز بر این اراده مصمم گشته اند؛ که تا این زیاده طلبان ضد ایران و ایرانی را، از کهندیار باستانی و نامدار خود بیرون نرانند؛ و از قدرت خارج نسازند. از ادامه دادن به خیزش تاریخی و سرنوشت ساز خودشان خارج
نشوند؛ و ایران را از غاصبان آن پس بگیرند!
هرچند که روضه خوان های یک تومانی چهل سال پیش، و میلیاردهای کنونی حاکمیت ننگین آخوندی را خوش آید و چه نه؟!