تیغ زدن جیب مردم، اگر پول ندارید بمیرید؟! بقلم بانو محترم مومنی روحی

0
244

آیا به این امر توجه کرده اید، که پس از شکل گیری انقلاب سیاه و ننگین اسلامی در کشورمان، چقدر بر تعداد کاسبان رسمی و غیر رسمی بازار دروغگوئی و دروغ پراکنی در ایران اضافه شده است؟ آیا می توان این کاسبکاران بازار خرید و فروش دروغ را، آدم هائی متخلق به خلق و خوی انسانی دانست؟ بدون شک در نگاه نخست چنین امری امکان پذیر نیست. حتی اگر با دقت و تعمق بیشتر هم به قضیه توجه بکنیم، و دلائل مشهود این دروغگوئی ها بررسی نمائیم؛ باز هم نمی توان یک فرد دروغپرداز را، حتی اکر به دلیل بیماری روانی دروغ بگوید؛ آدمی کامل و بدون عیب و نقص در گستره جامعه بدانیم!

کسی که به هم میهن خودش دروغ می گوید. فردی است، که با خانواده خویش هم رو راست و همدل و یک جهت نیست. افراد دروغپرداز، جز به منافع خودشان نمی اندیشند؛ و هرگز در مسیری گام نمی نهند، که سودشان را خدشه دار کند. به همین خاطر در هر فعالیتی هم که داشته باشند؛ فقط به زوایای دارای منفعت آن می نگرند. حتی اگر در این رهگذر، با متوسل شدن به دروغگوئی، دچار بدنامی های اجتماعی زیادی نیز بشوند؛ چنین کسانی با پرداختن به این کردار زشت و ناپسند، آبروی خودشان را نزد دوست و آشنا و حتی خودی و بیگانه هم به خطر می افکند!

در جریان شیوع ویروس کووید ۱۹ در جهان ، و مبتلا گشتن میلیون ها تن از ساکنان دنیا به بیماری کرونا، سرزمین ما هم از این اپیدمی وحشتناک در امان نمانده؛ و متاسفانه تعداد زیادی از هم میهنان ما در داخل کشورمان، به این بیماری خطرناک مبتلا شده اند. تعداد زیادی از ایشان در وضعیت بدی از ابتلا به کرونا به سر می برند؛ و متاسفانه تعداد بی شماری از آنان هم در این رابطه جان باخته اند!

با همه افسوسی که از این جریان می خوریم؛ موضوع مهم دیگری هم در این ارتباط وجود دارد؛ که نزد میهن دوستان واقعی بسیار حزن انگیزتر است. متاسفانه برخی از فرصت طلبان سودجو در کشورمان، با شیوع یافتن بیشتر بیماری کرونا در ایران، به فکر تامین منافع شخصی خودشان افتاده اند؛ و با پرداختن به دروغگوئی در این باره، در صدد تامین نمودن منافع مادی خویش از این جریان می باشند!

اگر پول ندارید بمیرید!!! علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد کرونا در جمهوری اسلامی گفته است: واکسیناسیون رایگان است؛ اما افراد می توانند، از واکسن های وارد شده توسط شرکت های خصوصی استفاده بکنند و پول آن را نیز پرداخت نمایند!

هلال احمر جمهوری اسلامی اما، با صراحت بیشتری اعلام کرده است: این جمعیت در روزهای آتی واکسن کرونا را وارد می کند؛ اما این واکسن ها رایگان نخواهند بود. خبرگزاری حکومتی مهر هم نوشته است: با آغاز برنامه واکسیناسیون علیه کووید ۱۹در کشور، به یکباره عده ای سودجو از شرایط موجود استفاده کرده، و به دنبال تیغ زدن جیب مردم هستند؛ و بازار سوء استفاده از مردم در فضای مجازی هم داغ شده است!

شاید یکی از دلائل گرم شدن بازار دلالی واکسن کرونا در فضای مجازی، شرایط بحرانی این بیماری و ترس از ابتلای به آن و مرگ و میر باشد؛ که باعث شده بعضی از مردم، بدون توجه به واقعیت های موجود واکسیناسیون، به دنبال تهیه واکسن باشند. اما این امر نمی تواند دلیل کاملا درستی، جهت سودجوئی های مفسدان اجتماعی، اعم از دولت و ملت در این باره محسوب گردد !

ظاهرا، تزریق واکسن بر اساس برخی از اولویت های از پیش تعیین شده انجام می پذیرد. به طوری که اولین گروه، کادر شاغل در بخش های « آی سی یو » در بیمارستان ها مشمول دریافت کردن واکسن کرونا شده اند؛ که کاملا منطقی به نظر می رسد؛ و به دنبال آن سایر کادر بهداشت و درمان در مراکز بهداشتی سراسر کشور( در همه جا ) در نوبت واکسیناسیون علیه بیماری کرونا در نوبت قرار گرفته اند. که البته این مورد نیز بسیار منطقی و قابل درک است. به شرط آن که افراد دیکر، ( کسانی که خارج از این تنظیمات هستند. ) ؛ بدون توجه به اصول مقرر گشته در تصمیمات مربوطه، به هر طریقی و با هر امکاناتی، و صد البته کاملا نادانسته، به هر فرد و سیستمی جهت به دست آوردن واکسن کرونا مراجعه نکنند؛ و دست سودجویان حرفه ای در جامعه را، جهت بیشتر تیغ زدن جیب های خودشان و سایر هم میهنان را باز نگذارند!

آنهائی که بدون توجه به تنظیمات مورد نظر و تصمیمات قابل اجرا، در صدد تهیه واکسن هستند؛ به این مورد توجه ندارند؛ که با این کار ساده انگارانه خویش، دست سودجویان و کلاهبرداران حرفه ای در کشور را، جهت سوء استفاده از همگان باز می گذارند. در دیاری مانند سرزمین اشغال شده ما، که مسؤلان و مدیران اجرائی آن، خودشان بزرگ ترین دروغگویان و مفسدان و کلاهبرداران جامعه می باشند؛ و از آنجائی که تحریم ها نیز دست و پای شان را برای معاملات بین المللی بسته اند. نمی توانند به آسانی از عهده این امر مهم برآیند. هرچند که دارو و تجهیزات پزشکی مشمول تحریم نمی شوند. ولی ایشان( حکومت و دولت اسلامی در ایران ) به خاطر حفظ ظاهر، خودشان هنوز در این مورد کاری نکرده اند. ولی بساط فرصت طلبی خودشان از این جریان را به گونه ای گسترده اند؛ که مخفی کاری شان آشکار نگردد. بر این اساس، امر معاملات خرید و فروش واکسن ها را، برای همدستان کلاهبردار خودشان، که شرکت های خصوصی وارد کننده دارو و تجهیزات پزشکی هستند را باز گذاشته اند. تا این واکسن ها را، با روش هائی گه می دانند به داخل کشور وارد کنند؛ و آنها را با بهای گران تر به مصرف کنندگان بفروشند!

آنگاه سودهای به دست آمده از این معاملات ناجوانمردانه را، با دولتی که این امر را برای ایشان میسر نموده تقسیم نمایند. بدیهی است که در این رابطه، باز هم زیان کنندگان اصلی و حتمی، مردم بی نوائی باشند؛ که به جای دریافت نمودن واکسن رایگان از طریق دولت نامطمئن و حاکمیت زورگو، داروئی را که می بایست به طور رایگان دریافت نمایند. را با پرداختن هزینه های بسیار بخرند و تزریق کنند!

نکته قابل توجه این است؛ که بسیاری از خانواده های ایرانی، دارای اعضای زیادتر از نرمال می باشند. تصور این مشکل سخت نیست؛ که پدران و مادران مسؤل در این خانواده های پر جمعیت، جهت نجات دادن اعضای خانواده بزرگ خودشان، در شرایط سخت اقتصادی که دارند. می بایست چه مبالغ هنگفتی را به این کلاهبرداران حکومتی و دولتی و همدستان ایشان بپردازند. تا عزیزان خودشان را از مرگ زودهنگام و اجباری نجات بدهند؟!

محترم مومنی

مقاله قبلیتروئیکای اروپایی: با نجات برجام فاصله زیادی داریم
مقاله بعدیآنگاه که مشتری جنگ، به تحریک نمودن جنگجویان رقیب می پردازد! نوشتاری از بانو محترم مومنی روحی
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.