روزنامه کیهان با اشاره به شواهدی از نقش اسرائیل در ترور محسن فخریزاده نوشت: ما در مواجهه با اسرائیل چند نوبت اعلام کردهایم اگر اسرائیل دست از پا خطا کند حیفا را میزنیم. الان با فرض اثبات نقش رژیم اسرائیل در این ترور، میتوانیم این تهدید را عملیاتی کنیم.
کیهان در شماره امروز خود نوشت: اما نه به این معنا که به عملیاتی در اندازه اقدام موشکی که علیه پایگاه نظامی عینالاسد داشتیم، بسنده کنیم و نه با ملاحظات آن عملیات، بلکه به این معنا که به طور واقعی شهر مهم بندری حیفا را آنچنان مورد حمله قرار دهیم که علاوه بر انهدام تاسیسات با تلفات سنگین انسانی نیز توأم باشد تا بازدارندگی ما به «نقطه اطمینان» برسد.
اقدام تروریستی که منجر به کشته شدن «محسن فخریزاده» گردید، یک شوک مهم به جامعه و نظام سیاسی رژیم جمهوری اسلامی به حساب میآید؛ نه از این رو که فردی خدمتگزار بعد از عمری مجاهدت خالصانه با چهرهای خونین به سلسله پرابهت شهیدان پیوسته است که این به تعبیر امام زینالعابدین علیهالسلام (در مواجهه با یزید ملعون) «أَنَّ الْقَتْلَ لنا عادَهًٌْ و کرامَتَنا الشهادهًٌْ»، این شوک از آن روست که «اقتدار» نظام مقتدری را نشانه رفت که همه دنیا به حق، آن را برهم زننده نظام سلطه جهانی و خنثیکننده نقشههای متعدد آن میشناسند به گونهای که دنیا حداقل در تاریخ ۲۰۰ سال اخیر، نمونه دیگری که تا این حد به اساس نظام سلطه و عوامل آن آسیب زده باشد، نمیشناسد.
دنیا به هم خوردن نظام ظالمانه دوقطبی را از نتایج انقلاب دینی رژیم جمهوری اسلامی میداند؛ دنیا به هم خوردن دهها و بلکه صدها توطئه پیچیده علیه فلسطین مظلوم را از رژیم جمهوری اسلامی میشناسد؛ دنیا شکست آمریکا و اسرائیل و… در ۹ جنگ بزرگ که در حد فاصل ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ در این منطقه – حد فاصل افغانستان و یمن تا فلسطین و لبنان – به راه انداختند را به نام رژیم جمهوری اسلامی ثبت کرده است؛ دنیا بر باد رفتن اعتبار نظامی-امنیتی و اطلاعاتی رژیم اسرائیل را از رژیم جمهوری اسلامی میداند؛ دنیا شکست انواعی از ائتلافهای غربی و عربی علیه سوریه، عراق و یمن را از رژیم جمهوری اسلامی میداند؛ دنیا شکست توطئه پیچیده تکفیریهای وابسته و تروریست که توأمان در چند کشور منطقه تاخت و تاز میکردند را از رژیم جمهوری اسلامی میداند؛ دنیا شکست زنجیره انقلابنماهای مخملی و از دور خارج شدن آن را از رژیم جمهوری اسلامی میداند، دنیا تداوم مقاومت پیروز آمریکای لاتین را از رژیم جمهوری اسلامی میداند؛ دنیا شکست طرح پیچیده و پرهزینه «خاورمیانه جدید» را از رژیم جمهوری اسلامی میداند؛ دنیا علت شکست ترامپ در آمریکا را از رژیم جمهوری اسلامی میداند؛ دنیا علت خروج نظامیان آمریکایی از عراق (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱) و از افغانستان (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷) را از رژیم جمهوری اسلامی میداند… این رژیم جمهوری اسلامی است.
خب در این راه هزینههایی هم داده و خود را برای دادن هزینههایی دیگر نیز آماده کرده است. چنان اقتدار و چنان نتایج بزرگی بدون فدیه نمیشود، کما اینکه سیدعلی خامنه ای میفرمودند اسلام آنقدر اهمیت دارد که مثل سیدالشهدایی باید فدای آن شود. اما این یک سوی ماجراست.
رخنه امنیتی در حریم جمهوری اسلامی چیزی نیست که قابل پذیرش باشد
رخنه امنیتی در حریم جمهوری اسلامی چیزی نیست که در یک نظام مقتدر برخوردار از هزاران نیروی مجرب قابل پذیرش باشد. رخنه اطلاعاتی و رخنه عملیاتی در ایران و استفاده از نیروهایی در این کشور موضوع سادهای نیست و این قلم بدون آنکه منکر زحمات نیروهای خدوم اطلاعاتی کشور شود و بدون آنکه بخواهد امکان رخنه را به طور کلی غیرممکن جلوه دهد، وضع کنونی که سبب از دست رفتن سرمایههای بسیار بزرگی شده است را غیرقابل توجیه میداند.
پرورش شخصیتی مثل سردار محسن فخریزاده به تعبیر دقیق خسروپناه به پنجاه سال زمان نیاز دارد و جمع سرمایهای با این مشخصات، جنبه فوق راهبردی دارد. کما اینکه حوادثی که در سالهای اخیر در مورد برخی مراکز حساس امنیتی کشور افتاد هم بسیار حائز اهمیت است و گذشت زمان نمیتواند بسیاری از این خسارتها را جبران کند. بنابراین به هیچ وجه نمیتوان از قصورهایی که در بحث نفوذ اتفاق افتاده است، چشم پوشید.
پاسخی که ما در ماجرای شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به دشمن دادهایم، «بازدارنده» نبوده است
در اینجا با توجه به حجم خسارتی که از کشته شدن فخریزاده به جمهوری اسلامی خورده است، میتوانیم بگوییم پاسخی که ما در ماجرای کشته شدن قاسم سلیمانی به دشمن دادهایم، «بازدارنده» نبوده است کما اینکه رهبر انقلاب اسلامی حمله موشکی رژیم جمهوری اسلامی به عینالاسد را در حد یک سیلی و نه پاسخی درخور فاجعهای که اتفاق افتاده بود، دانستند و چندین نوبت بر قطعی بودن انتقام رژیم جمهوری اسلامی از آمریکا تأکید کردند. اگر واکنش ما به ماجرای کشته شدن سلیمانی بازدارنده بود، نباید سردار فخریزاده به شهادت میرسید. بنابراین در این زمینه باید به تأملی دوباره بنشینیم و به واکنشی بیندیشیم که واقعاً بازدارنده باشد.
الان ما با فاصله کمی از ماجرای عصر جمعه آبسرد دماوند مواجه هستیم. اولین گام ما طبعاً بررسی دقیق حادثه و شناسایی عوامل و راههای نفوذ و احیاناً «انتقالدهندهها» (Katalizor)، خواهد بود. این موضوعی است که با دقت تمام و در نظر گرفتن جزئیات و ملزومات آن که یکی از این ملزومات، اطلاعرسانی دقیق و جزء به جزء و در طول زمان به افکار عمومی است. حجم خسارتی که به جمهوری اسلامی وارد شده است، میگوید ما باید یک کمیته قضایی بینالمللی برای پیگیری ترور فخریزاده (و سایر شهدای هستهای) تشکیل دهیم.
این کمیته میتواند با حضور قضاتی شاخص از کشورهای دوست در قارههای آسیا، آمریکا، آفریقا و اروپا تشکیل شود و در سازمان ملل هم به ثبت برسد. این کمیته میتواند به عنوان داوری ملل به تحقیقات انجام شده وجاهت بینالمللی ببخشد و جای خالی دادگاه لاهه و… را که در تیول آمریکا هستند، پر کند. این تصمیم با توجه به مدارک موجود به نظر نمیآید به زمان زیادی نیاز داشته باشد و میتواند در یک زمان سهماهه به سرانجام برسد.
واکنش رژیم جمهوری اسلامی حتماً باید «بازدارنده» باشد
نکته بسیار مهم در اینجا واکنش رژیم جمهوری اسلامی است که حتماً باید «بازدارنده» باشد؛ یعنی از درجهای از قاطعیت و هوشمندی برخوردار باشد که مطلقاً اجازه تکرار حوادثی حتی بسیار کوچک از سوی دشمن را در محیط امنیتی رژیم جمهوری اسلامی ندهد. الان صحبت این است که این ترور با طراحی، مدیریت و عوامل رژیم اسرائیل روی داده است و البته این با خصوصیاتی که از این رژیم شرور میشناسیم، تطبیق میکند. اگر واقعاً دستگاههای اطلاعاتی ما به اقناع رسیدهاند که این کار رژیم اسرائیل است، تکلیف ما از دو جهت معلوم است یکی از جهت شناختن عامل حادثه و دیگری از نظر تجربهای که با آن داریم.
ما در بحثهای امنیتی، در سالهای اخیر – از زمان حمله رژیم اسرائیل به پایگاه تیفور(T۴) در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷/ ۹ آوریل ۲۰۱۸ – این رژیم را تجربه کردهایم. در ماجرای تیفور، رژیم اسرائیل از خط قرمز عبور کرد و به پایگاهی حمله کرد که میدانست نیروهای ما در آن حضور دارند.
در این حمله، هفت نفر از نیروهای جان بر کف جوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کشته شدند. در این ماجرا نخستوزیر اسرائیل سراسیمه از روسیه، آلمان و آمریکا خواست که رژیم جمهوری اسلامی را متقاعد کنند تا دست به واکنش نزند و وقتی ماجرا را جدی دید از طریق واسطه از رژیم جمهوری اسلامی خواست واکنش متقابل باشد و از آن فراتر نرود. ما درست یک ماه پس از آن و در شرایطی که دشمن همه توان خود و دیگران را بسیج کرده بود تا از زمان واکنش و حجم واکنش رژیم جمهوری اسلامی مطلع شود، عملیات سنگینی را در منطقه حساس بلندیهای جولان به اجرا گذاشتیم و در واقع توان و عزم واکنش خود را به دشمن نشان دادیم و نتانیاهو در میانه این عملیات با رسانهها مصاحبه کرد و گفت ما هر اقدام علیه رژیم جمهوری اسلامی را متوقف کردهایم.
آمریکا و اسرائیل و عوامل آن به هیچ وجه آمادگی شرکت در یک جنگ و مواجهه نظامی را ندارند
اما واقعیت این است که عملیات تلافیجویانه ما در جولان از آنجا که ناظر به وارد کردن ضربه بر تأسیسات و نه نیروهای نظامی دشمن بود، نتوانست به بازدارندگی برسد و پس از آن اگرچه رژیم جعلی اسرائیل در مورد وارد کردن تلفات انسانی به رژیم جمهوری اسلامی در سوریه ملاحظه داشت اما در عین حال دست از شرارت هم برنداشت و گاهی به حوالی مقرهای رژیم جمهوری اسلامی نیز حمله کرد و در همان حال ما با توجه به سیاست اصولی خود واکنش عملی نشان ندادیم.
اگر نقش اسرائیل در ترور فخریزاده برای شورای عالی امنیت ملی رژیم جمهوری اسلامی به اثبات برسد و البته همه شواهد این را نشان میدهد، ما لزوماً باید آنچنان ضربهای به این رژیم بزنیم که موضوع حمله به نیروها یا مراکز رژیم جمهوری اسلامی در هر کجا که باشند – از آبسرد تا کاراکاس – از دستور کار هر دشمنی برای همیشه خارج شود. ما در مواجهه با اسرائیل چند نوبت اعلام کردهایم اگر اسرائیل دست از پا خطا کند حیفا را میزنیم.
الان با فرض اثبات نقش رژیم اسرائیل در این شهادت عظیم، میتوانیم این تهدید را عملیاتی کنیم اما نه به این معنا که به عملیاتی دراندازه اقدام موشکی که علیه پایگاه نظامی عینالاسد داشتیم، بسنده کنیم و نه با ملاحظات آن عملیات، بلکه به این معنا که به طور واقعی شهر مهم بندری حیفا را آنچنان مورد حمله قرار دهیم که علاوه بر انهدام تاسیسات با تلفات سنگین انسانی نیز توأم باشد تا بازدارندگی ما به «نقطه اطمینان» برسد.
کیهان نوشت؛ اقدام واکنشی رژیم جمهوری اسلامی اگر هوشمند و دقیق اجرا شود، قطعاً به بازدارندگی میرسد چرا که آمریکا و اسرائیل و عوامل آن به هیچ وجه آمادگی شرکت در یک جنگ و مواجهه نظامی را ندارند و این به معنای واقعی کلمه بر پرونده جنگ و ترور در منطقه ما نقطه پایان میگذارد.
نویسنده؛ سعدالله زارعی