هفتاد سال پیش در چنین روزی(هفدهم اردیبهشت ۱۳۲۹ خورشیدی) مومیائي پیکر پاک اعلاحضرت رضاشاه بزرگ، به امر شاهنشاه آریامهر از مصر به ایران آورده شد؛ تا که آن فرزند نمونه و بی بدیل تاریخ این سرزمین، در خاک پاک میهن اهورائی خویش باشد!
به راستی اگر سران مکار بریتانیای مثلا کبیر، چنین بلائی را بر سر مردم ایران نمی آوردند؛ که پادشاه نمونه و میهن پرست شان را به تبعیدگاه جزیره موریس در آفریقا تبعید کنند؛ و آن یگانه ی تاریخ میهن مان، که در طول حکومت افتخار برانگیز شانزده ساله اش، آنهمه آبادانی و ترقی و مدرنیته را در ایران به ثمر رساند. چنانچه این اتفاق دردناک روی نمی داد و آن بزرگوار همچنان به حکومت در مام میهن اش مشغول می بود. در بقیه دوران حضور و پادشاهی نمونه اش در ایران بزرگ، چه اثر های تابناک و مفید و مهم دیگری را از خود به یادگار می گذاشت؟؟؟!!!
شانزده سال مگر چقدر طول می کشد؛ که رهبر دلیر و میهن پرست یک سرزمین، که در آن زمان و به خاطر پیامدهای جنگ دوم جهانی، شمال و جنوب کشور او در اشغال بیگانگانی همچون روسیه و انگلیس بودند. ممالکی که همواره با ایران و ایرانی سر دشمنی داشتند و صدها مشکل برای کهندیارمان به وجود می آوردند. و مملکت در بدترین شرایط درونی و بیرونی خود قرار داشت. با اینهمه، آن پادشاه دلسوز و ایراندوست و نمونه در تاریخ میهن مان، با تمامی مشکلات موجود و عدم توانائی های مالی، در عین حال، برای مردم سرزمین خویش، و در نهایت کمبود امکانات مالی و تکنولوژی و …… در آن روزگار، اقدام به تولید دهها اثر تاریخی و فراموش نشدنی بنماید؟!
حتی برشمردن این توفیقات ارزنده هم مشکل است. چه رسد به ایجاد شدن شان و تولید نمودن انواع امکانات توسعه و پیشرفت برای ملت یک سرزمین « قجر زده »، که عیاشی و افیونی بودن شان مجال به وجود آوردن هیچ رونقی در مملکت را به آنان نمی داد. که جز به آسایش خویش و عیش و عشرت شان نمی پرداختند!
اما آن یگانه تاریخ ایرانزمین، با ایجاد خط ریلی راه آهن از شمال به جنوب و از شرق به غرب، احداث تونل های بزرگ در زیر کوه های مرتفع مملکت، جهت آسان تر مسافرت کردن مردم از یک سوی کشور به طرفی دیگر، به وجود آورن آرتش نوین در کل نیروهای مسلح سه گانه کشور، ایجاد نمودن بانک های ملی، شاهنشاهی و رهنی(کارگشائی) در مملکت، تاسیس دانشگاه تهران، احداث کارخانه برق در شهرهای بزرگ مملکت، مبارزه بی امان با بیماری های واگیردار و خطرناک مانند آبله، تیفوس(حصبه)، کزاز و جرب(گال) و….. و نیز لوله کشی آب آشامیدنی برای بخشی از شهرهای بزرگ، دهها و دهها انواع دیگر پیشرفت های اساسی در ایران، ثمره همان شانزده سال پادشاهی آن رادمرد تاریخ میهن مان بودند؛ که حتی در شرایط کنونی و اینهمه امکانات نیز تصورشان غیر ممکن است. چگونه همه اینها را بدانیم و ببینیم و بشنویم؛ اما همچنان در کمال ناسپاسی و بی مسؤلیتی، از این اسطوره بی همانند نگوئیم و سپاسمند آنهمه میهن پرستی هایش نباشیم؟!
درودها به روان پاک رضاشاه بزرگ، سردودمان سلسله ایرانساز پهلوی، که جز به خیراندیشی برای ایران و ایرانی نمی کوشیدند!
محترم مومنی