سرانجام، جنگ با بیماری « کووید ۱۹ » برآمده از ویروس کرونا در جهان به پایان خواهد رسید. اما شعله های تبعات ناگوار برآمده از شیوع این ویروس خطرناک در میان مردمان دنیا، که اصطلاحا به آن دوران « پساکرونائی » می گویند. دامان مسؤلان سیاسی و دولتمردان سرزمین های درگیر با کرونا را مشتعل خواهد نمود؛ و ثمره ی تلخ و آسیب رسان آن، به ملت های این ممالک نیز خسارات زیادی را وارد خواهد آورد. چه بسا در این رابطه، دامان دراز عبای ملاهای اشغالگر و حاکم در ایران، زودتر از دیگران به آتش کشیده بشوند؛ و بیشتر از سایر هم ترازان خویش در میان دیگر ممالک آسیب دیده از شرایط کرونائی در کشورشان، ناگزیر به تست نمودن تلخ ترین نتایج ممکن از این هجوم ویروسی در ایران بشوند؛ که کم ترین پیامد آن، به دلیل افزایش روزافزون قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم کشور، و نیز فشارهای جسمی و روانی آنان به خاطر درگیری با کرونا، وضعیت اجتماعی مردم را به گونه ای دگرگون کرده و خواهد کرد؛ که مهلک ترین تبعات ناشی از این دگرگونی ها، که کم و بیش هم اکنون نیز شاهد آن می باشیم. به وجود آمدن بیشتر تبعات اقتصادی است؛ که کم ترین تاثیر آن، مطرح شدن تبعات اجتماعی نیز هست و خواهد بود. نتایج شان هم به فروپاشی اقتصادی کشور، و سپس فروپاشی اجتماعی منجر می گردد؛ که موجودیت این دو در سراسر کشور و تبعات برشمرده آن در بالا در این رابطه غیر قابل اجتناب نیز خواهد بود!
یک جامعه شناس در روزنامه جهان صنعت در ایران، بروز تبعات ناشی از « پسا کرونائی در کشورمان را، با طرح نمودن یک منحنی اجتماعی از رویدادهای اعتراضات مردم ایران در سال های ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ را چنین عنوان کرده است:
« بروز مجدد نارضایتی های اقتصادی – اجتماعی در جامعه، و کشیده شدن آن به سطح خیابان های کشور، طی ماه های آینده در پی خواهد داشت. البته اینبار اعتراضات، شدیدتر و همراه با خشونت خواهند بود؛ که می توان از آن، به عنوان یک « ابر جنبش اعتراضی » در کشور یاد کرد؛ که بیشتر اقشار فرودست و متوسط جامعه نیز در آن حضور خواهند داشت. » !
در این رابطه، نماینده رشت در مجلس شورای اسلامی هم، در باره خطر فروپاشی اقتصاد در کشور هشدار داده، و دوران پسا کرونائی در ایران را، به دلیل بیکاری مردم و تورم شدید اقتصادی، وحشتناک توصیف کرده است. ایمن آبادی نماینده رشت در مجلس شورای اسلامی، با بیان این که یکی از پیامدهای کرونا افزایش یک میلیون تن بر تعداد بیکاران کشور است. به خبرگزاری ایلنا گفته: « ما در حال حاضر بین ۳ تا ۵ میلیون بیکار داریم. در نظر بگیرید، اگر یک میلیون بیکار دیگر، آنهم از جمعیت فعال کشور به آن اضافه بشود. چه شرایطی به وجود می آید؟»!
او همچنین افزوده است: « علاوه بر رشد بیکاری و تعدیل آن در بنگاه های کوچک و بزرگ، با گران شدن کالاها و رشد تورم، پساکرونائی شدید و غیر قابل تحملی خواهیم داشت. »!!
با نتیجه گیری از بیانات این دو، در ارتباط با وضعیت وخیم « پساکرونائی » در ایران، و آنچه را که خودمان هم در شرایط کنونی شاهد می باشیم؛ و نیز تبعات تاثیرات ناخوشایند سخنان یاوه و غیر اصولی شیخ حسن روحانی، که تلاش بیهوده ای دارد. تا به وضعیت اسفبار ملت ایران در این باره بهای کمتری بدهد. درک این مطلت که مردم کشور هم اکنون، به یک بمب ساعتی می مانند مشکل نیست؛ که هر لحظه امکان منفجر شدن شان وجود دارد. تا باز هم شیروار، با یک غرش شدید اعتراضی، دوباره خودشان را در سطح خیابان های کشورشان، در معرض مشاهده جهانیان قرار بدهند؛ و تمامی کوشش خویش در ساقط نمودن پایه های ظلم و بیداد جنایت پیشگان حاکم در میهن شان را به کار گیرند. تا که نتیجه ای جز به لرزه انداختن پیکره کثیف مقامات حکومتی در ایران را به دنبال نداشته باشد؛ که بدون تردید، نتجه مطلوب چنین غیرتمندی میهن پرستانه ای، جز سرنگونی نظام همواره بدون نظم آخوندها در کشورمان نخواهد بود!
آنگاه شرایط « پسا کرونائی » در ایران، به فلج ساختن اندام کلیت حاکمیت رسوای سید علی، و درهم شکستن چارچوب دولت بی کفایت جمهوری ننگین آخوندی می انجامد؛ که نه فقط خود مردم ایران را از یک مصیبت چهل و یکساله نجات خواهد داد. بلکه جامعه جهانی را نیز، از حضور یک رژیم تروریست پرور و دشمنان بشریت در چرخه هستی ایمن می گرداند!
شایسته است که در این مقطع زمانی بسیار حساس، هم میهنان وطنپرست و همیشه در صحنه درون مرزهای کشورمان، توجهات میهن پرستانه خویش را، به این حقیقت آشکار معطوف نمایند؛ که در مرتبه نخست، این بدترین و وحشی ترین و جانی ترین دشمنان خود و میهن شان، جز به نابودی ایشان نمی اندیشند؛ و دوم، هیچگاه و هرگز بر بیمار شدن و صدمه دیدن آنها از کرونا و بدتر از آن هم، دلنگران و متاسف نمی شوند. از سوئی دیگر، هیچ ابرقدرت و دولتمرد سرزمین های بیگانه نیز، جز به منافع شخصی خود و سرزمین شان نمی اندیشند. مگر بیکار هستند، که در شرایطی که خودشان هم چنین آسیب های مهلکی از کرونا دیده اند. موقعیت خویش را، جهت رهانیدن ملت ایران از شر حضور یک حاکمیت دیکتاتوری و جنایتکار به خطر بی اندازند؟!
از اینرو و با توجه به ….: « کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من » دست کم جهت نجات دادن خود و عزیزان شان از یوغ استبداد آخوندی، باری دیگر صفحه جدیدی از رشادت های تاریخی و همیشگی خود را، در دفتر تاریخ جهان با این متن افتخار برانگیز بگشایند و به ثبت برسانند. ایرانی هائی که اعراب بیابانگرد و مغول های وحشی و امثال اینها را، از سرزمین اهورائی خویش بیرون رانده اند. برای سرنگونی حاکمیت یک قوم پلید و تازی تبار از جای جای میهن عزیزشان، به کمک های هیچ بیگانه ای نیاز نخواهند داشت!
محترم مومنی