به احتمال بسیار زیاد محمدجواد ظریف، پس از رایزنی های متعدد با همکاران خود در دولت دوازدهم، مخصوصا با رهبرشان سید علی خامنه ای، عازم سفر به نیویورک در ایالات متحده شده بود. آنها در پندارهای غلط خود می پنداشتند. چنانکه یکی از مهره های مهم در میان مقامات دولتی حکومت شان، در جریان نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، برای شرکت در آن به نیویورک مقر دایمی این سازمان در آمریکا برود. می تواند در لا به لای برنامه های نشست عمومی، دستمال به دست بگیرد؛ و به سراغ یکی از شخصیت های سیاسی آنجا(آمریکا) برود؛ و یا با یکی از رسانه های پر تیراژ آمریکا گفت و گوئی داشته باشد؛ تا با یک مذاکره خصوصی با شخصیت مورد نظرشان، اگر نه با خود رئیس جمهوری این کشور، بلکه با برخی از سیاستمداران صاحب نام آنجا ملاقات کند؛ و طبق معمول به گونه رندانه، با موذیگری مخصوص جمهوری فریبکار اسلامی شان، یک « غلط کردم نامه» را، در عدم حضور خبرنگاران کنجکاو به آن شخصیت بدهد. یا حتی با خواهش و التماس و تمنا، پیام سران حکومت ننگ آورشان را، به دولتمردان آمریکائی برساند!
میزان نادانی این اشغالگران در حدی است؛ که فکر می کنند با چنین ریاکاری هائی، زخم معده آمریکائی ها، که از اشتباهاتی که روش ملاها برای شان ایجاد نموده را شفا خواهند داد؛ و در این رهگذر خواهند توانست؛ جلوی غرق شدن کشتی حاکمیت استبدادی رژیم فریبکار و جنایت آفرین اسلامی شان در اقیانوس نابودی شان را بگیرند. تا همچنان بر اریکه قدرت باقی بمانند؛ و ماندگاری حکومت ننگین شان در ایرانزمین را ابقا کنند!
در چهار دهه اخیر، که سران حکومت آخوندی در ایران به قدرت رسیده اند. آنچه که از عملکردهای نابخردانه ایشان مشاهده شده است. اشتباهات فراوان آنها، در پهنه ی تمامی مراودات بین المللی ایشان، که با هم ترازان خود داشته اند بوده است. همچنین ناتوانی های همواره مشخص شان، در هر کاری که انجام داده و می دهند؛ نیز نمونه آشکاری از عدم شناخت آنها، از آنچه که در دنیا رخ می دهد بوده است. چنین اموری پنهان کردنی نیستند. زیرا آنچه که آنها در اداره امور مملکت مورد اشغال شان می نمایند. نه فقط مورد نفرت ما به عنوان صاحبان اصلی کشورمان بوده، بلکه بر مردمان ممالک دیگر هم آشکار است. که اعضای دولت کنونی آمریکا به ریاست پرزیدنت دونالد ترامپ، عاقل تر از آن هستند؛ که بار هزینه سنگین جنگ دیگری را، بر اقتصاد سرزمین خویش تحمیل نمایند؛ تا با حمله نظامی به ایران، تارهای تنیده شده تا کنون شان با حکومت ملاها را دوباره پنبه کنند. و تنها نتیجه ای که در این رابطه نصیب سیاستگزاران دولت کنونی ایالات متحده گردد. در فشار قرار دادن سردمداران جمهوری آخوندی در ایران باشد. آنچه که آمریکائی ها در نظر دارند تا به دست بی آورند. نه سرنگونی این حکومت ضد ایرانی، بلکه ایجاد تغییر روش در نوع نگرش و عملکرد سران جمهوری اسلامی است. مهم ترین پاراگراف این آرمان، تغییر یافتن دیدگاه های حاکمیت آخوندی، نسبت به روابط شان با کشور اسرائیل و حکومتگزاران آن است!
ظریف با امید فراوان به نیویورک سفر نمود؛ و با خفت بسیار به ایران برگشت. او همچنان در نهایت بی سیاستی و آسان گیری و اشتباه اندیشی، در رابطه با منویات سفر خود به آمریکا، و نتیجه حاصل شده از آن، هنگام بازگشت از سفر، در ایران به خبرنگاران گفته است: « خروج از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای، از جمله انتخاب هائی است؛ که ممکن است جمهوری اسلامی، در رابطه با مقابله با تحریم ها آن را برگزیند!
او می گوید که انتخاب های جمهوری اسلامی متعدد است؛ و مقامات حکومت شان، در حال بررسی همه آن انتخاب ها هستند. وی اشاره نموده، که سفرهائی به کره شمالی و روسیه را در برنامه های خود دارد!
اظهارات اخیر ظریف در شرایطی است؛ که روزنامه « واشینگتون پست » در سرمقاله امروز خود(یکشنبه ۲۸ آوریل ۲۰۱۹) نوشته است: « دولت آمریکا به دنبال تغییر دادن سیاست خارجی رژیم ایران در خاورمیانه است؛ و برای رسیدن به این هدف، از تحریم های شدید استفاده می کند. اما خطر اینجا است؛ که این تحریم ها رژیم ایران را، به اتخاذ اقداماتی نظیر از سر گیری دوباره غنی سازی اورانیوم، یا حمله به نیروهای آمریکائی در منطقه تحریک می کند. امری که ممکن است به جنگ منجر شود!
محمدجواد ظریف که به بهانه ی شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک رفته بود. تلاش کرده که با لابی گری و شرکت در برنامه های تلویزیونی در نیویورک، درب های مذاکره پنهانی با دولت ترامپ را بگشاید. همان دولتی که حسن روحانی ریاست جمهوری رژیم ملاها، آنها را « چاقوکش » نامیده بود!
اما وزارت امور خارجه دولت پرزیدنت ترامپ، با تعیین دوازده شرط رسما اعلام نموده، تا زمانی که حکومت ایران این شروط را عمل نکند؛ حاضر به هیچ گفت و گوئی با آنها نخواهد بود. و البته فشارها و تحریم های بیشتری را بر حکومت ایران وارد می آورد!
ظریف گفته است؛ سفر به روسیه و کره شمالی را در برنامه خود قرار داده است. البته که اینها ناچارند. تا در همه امورشان به ارباب روسی خود گزارش بدهند و با او مشورت کنند. اما سفر او به کره شمالی بر چه اساسی خواهد بود؟ تا کنون « کیم جونگ اون » رهبر کره شمالی، به خاطر مسائل مربوط به سلاح های هسته ای در کشورشان، هم با مایک پمپئو و هم با دونالد ترامپ دیدار و گفت و گو داشته، آنچه که مسلم است؛ تجربه او در این مورد، بسیار زیادتر از ظریف و روحانی و خامنه ای است. ولی سران جمهوری بری از انسانیت آخوندی هم نشان داده اند؛ که در تمامی موارد منفی و غیر منطقی و ضد بشری ید طولائی دارند. اما در ارتباط با علوم ریاضی در زمینه های مسایل بین المللی، دچار مشکلات فراوانی هستند. اگر چنین نبود؟ چرا باید به جای انتخاب ماشین حساب های پیشرفته در این دوره و زمانه، همه کارهای محاسباتی حکومت واپسگرای شان را، با « چورتکه » که ماشین حساب عهد دقیانوس است انجام بدهند؟ به قول یک فیلسوف ایرانی: « خدایا دشمنان ما را در زمره نادان ها قرار بده » !
محترم مومنی