با آن که شخصا به هیچ دین و فرقه و مذهبی گرایش ایمانی ندارم؛ اما بر اساس بیان راسخ یکی از بزرگان جهان فلسفه که می گوید: « نگاه نکن که چه کسی می گوید. توجه کن که چه می گوید؟ » به استناد یکی از آیه های کتاب آسمانی !!! مسلمان ها( قرآن ) ، در متن خود« آیه ۹۷ سوره نساء » ، خطاب به مؤمنانی که حکومت شان، از اقدام به هر گونه جور و ظلم و ستمی نسبت به آنان کم ترین پروائی ندارد می گوید: « آیا زمین خدا به اندازه کافی برای تان فراخ و گسترده نبود. که نشسته اید و مظالم این قوم پلید را تحمل می کنید؟ » !
یکی از فرزندان حقیقت بین و راست گوی ایرانزمین، آقای محمد علی طاهری بنیانگزار و مؤسس گروه « عرفان حلقه » ، که از سال ۱۳۹۰ خورشیدی در زندان رژیم ستمگر آخوندی در اسارت می باشد. اجازه نداده است، که جسم و جان اش هر دو درون اسارتگاه این تازیان ضد ایرانی و دشمن سرسخت بشریت در کل هستی به سر ببرند. از اینرو، ایشان با نگارش یک نامه حق طلبانه به سردمداران حاکمیت استبدادی اسلامی در ایران کنونی، انصراف خویش از ادامه تابعیت در این نظام بری از انسانیت را مطرح نموده، و با اعلام سلب تابعیت خود از حکومت اشغالگر ملاها، باری دیگر به این سیه دلان پلیدجامه یادآوری کرده است؛ که به هیچوجه اجازه نخواهد داد. همزمان دو بعد اساسی و اصلی وجود او( جسم و جان اش ) در زندان این جنایت پیشگان در اسارت این بدترین و خطرناک ترین جانیان و تروریست پروران دنیا باشند!
فراموش نکنیم که آقای محمد علی طاهری، نامه هشدار دهنده و تحقیر کننده اش با موضوع بسیار پر اهمیت « سلب تابعیت وی از نظام اسلامی » که توسط خواهر او در اختیار مؤسسه دفاع از حقوق بشر در ایران قرار گرفته است. به آشکارا متن این نوشته را، فقط با خطاب کردن حکومت و دولت اسلامی تنظیم نموده، تا به گونه غیر مستقیم و به وضوح، از تابعیت خویش به ایران و سرزمین پارسیان که موجب مباهات همگی مان است دفاع نماید!
بدیهی است که به احتمال زیاد، نگارش و انتشار این یادداشت مهم در میان همگان، موجبات سرسختی های ضد بشری بیشتری از سوی نظام اسلامی نسبت به وی را، برای ایشان به بار بی آورد. اما…. : « آب که از سر گذشت، چه یک نی چه صد نی( چه یک وجب چه صد وجب) » ؛ و این درس بزرگ و آموزنده ای برای ایرانیان درونمرزی است: اکنون که در جای جای میهن همواره سرافرازتان به پا خاسته اید؛ و علیه این جانیان و دزدان و غارتگران قیام نموده اید. برای به دست آوردن نتیجه نهائی از این اقدام میهن پرستانه، دست از ادامه دادن به آن بر ندارید. تا سرانجام و به امید اهورای یگانه هرچه زودتر، به این آرمان ملی – میهنی خود جامه عمل و تحقق یافتن را بپوشانید!
یا با ایجاد برقراری روابط پنهانی با همدیگر در سراسر کشور، برای تعیین خط مشی های یگانه و واحد، در مسیر براندازی حاکمیت اشغالگر و ستم پیشه این دشمنان راستین خود و میهن تان، با شعارهای یک سانی که سرگروه های شما از پیش بین خودشان همآهنگ کرده اند. و شما همگی تان در هر کجای این ملک کیانی، آنها را خطاب به جنایتکاران حاکم در دیار بی همتای تان، فریاد آسا به گوش آنها و سایر حکومت ها و ملت های گیتی خواهید رساند. وحشت وصف نشدنی این چپاولگران از قیام میهن پرستانه خود را چند برابر نمائید. تا ببینند و بشنوند؛ که اکنون مردم جان به لب رسیده ایران، به گونه متفرق و جدای از هم نیستند. بلکه بسیار به همدیگر نزدیک گشته، و در صدد سرنگون نمودن هر چه سریع تر این اهریمنان می باشند!
از اقدام به شکل دادن به آماج آزادی طلبی و رهائی جستن از تمام ظلم و جنایت این نا به کاران در میهن تان، فقط یک گام واقعی باقی مانده است. به هر شکل و امکانی که برای تان میسر باشد؛ میان خودتان و بقیه گروه های به پا خاسته در سر تا سر این کهندیار بی مثال کوتاهی نکنید؛ چون آنچه که بیش از بقیه کنش های میهن پرستانه شما، کمر حاکمان مستبد و جلاد حکومت ضد بشری جمهوری فریبکار آخوندی را خواهد شکست؛ و هر چه زودتر اسباب سرنگونی این رسوا ترین رژیم جهان را فراهم خواهد ساخت. برقراری همبستگی و اتحاد میان تمامی آزادی خواهان ایران در همه جای آن خواهد بود؛ که بسیار کارساز تر از بقیه شگردهای بر اندازانه نیز خواهد بود!
« آیا زمین خدا فراخ نبود؟ » هرگاه افرادی زیر ستم زورمداران زیستگاه خود قرار بگیرند؛ می توانند با خروج از آن منطقه زیر سلطه آن مستبدان، به بخش دیگری از گستره ی این گیتی پهناور مهاجرت کنند. تا خود را از آسیب ستم های اهریمن و ایادی اش محفوظ بدارند. مراد این نیست که همه مردم ایران، که زیر ستم های وحشیانه این تازیان عذاب می کشند. از سرزمین باستانی و خطه ی زرخیز میهن اهورائی شان بگریزند؛ و به مکان دیگری بروند و در آنجا به زندگی خویش ادامه بدهند. بلکه مراد از « فراخ بودن زمین خدا » ، وسعت اراده و اندیشه های میهن پرستانه ایرانیان است؛ که در این برهه حساس تاریخی، از کیان آریائی خویش دفاع بکنند؛ و با خیزشی میلیونی در همه جای میهن بزرگ شان، در اطراف مراکز حساس استقرار سردمداران نادان رژیم سفاک اسلامی، هر چه که بر وسعت زمین خدا در برابر خویش می افزائید؛ آن را برای سرکردگان وحشی و حامی تروریست حاکمیت اسلامی، به تنگ ترین و تاریک ترین قفس جهان بدل نمائید. تا به آنها بفهمانید؛ که عظمت اهورای یگانه و عدالت پیشه ایرانیان یکتاپرست، تا چه میزان از « الله » خودساخته و مشرک آفرین این کافران بت پرست، بزرگ تر و یگانه تر و تواناتر است؟!
محترم مومنی