دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
نخستین و بزرگترین اشتباه هر رهبر یا فرمانده نظامی برای هر جنگی معمولاً این است که بدنبال آن می گردند، که چه کاری باید بکنند؟ اما راز پیروزی عمدتاً در عکس آن نهفته است: “چه کاری نباید کرد؟” بزرگترین ارتش های جهان و خبره ترین فرماندهان تاریخ جنگ بدین سبب از ارتش هایی ضعیف تر شکست خوردند که این راز را درک نکردند. ناپلئون و نازی ها با ورود به جنگ با روسیه، آن اشتباه مهلک را مرتکب شدند. نیاز نبود تا ارتش روسیه ناپلئون را شکست نظامی دهد، بلکه ناپلئون با ورود به جنگ با ارتشی نامعلوم در سرزمینی وسیع، تیر خلاص را خودش شلیک کرد. آمریکا تنها پیروز حقیقی جنگ جهانی دوم بود، چون در حالی که اروپا و آسیا درگیر جنگی ویرانگر با یکدیگر بودند، سیاستمدار بسیار زیرک ایالات متحده آمریکا- روزولت- به جای این که از خودش بپرسد، زمان آن رسیده تا وارد جنگ شود، مدام از خودش این سوال را می پرسید که تا چه زمان می تواند از ورود به جنگ اجتناب کند. ارتش روم در مواجهه های متعدد با ارتش هانیبال و پس از شکست های پیاپی از وی، متوجه شد که نیاز نیست تا با ارتش برتر هانیبال درگیری نظامی بیابد و کافی است آنقدر زمان بخرد تا هانیبال یک اشتباه مهلک را خودش مرتکب شد. چنین نیز شد و هانیبال مغرور از پیروزی های بزرگ، ریسک بزرگ انتقال ارتشی از فیل ها را از دریای مدیترانه و کوه های پیرنه مرتکب شد تا مضمحل و نابود شود. و ارتش های بزرگ متعدد در تاریخ وارد نبرد با نیروهای محلی و چریکی کوچک شدند، چون نمی دانستند، در چنان شرایطی حتی اگر پیروز نیز شوید، باید “پیروزی خود را واگذار کنید و بروید”.
اشتباهی که میت و ژنرال های ترک مرتکب شدند، امتزاجی از چند اشتباه است که از هم اینک شکست شان را نشان می دهد. نخست هدفی که از حمله به مناطق کردنشین داشتند تا کردها را مرعوب سازند که حتی اگر ابرقدرت ها را بسان متحد خودشان داشته باشند، نمی توانند حاکمیتی از خود تشکیل دهند. اما با 10 روز از گذشت عملیات هوایی و زمینی ترکیه چیزی که اثبات کردند، درست عکس آن بود: کردها بدون حمایت ابرقدرت ها نیز می توانند مقابل ارتش ترکیه و شبه نظامیان حامی شان چنان مقاومت کنند که رسانه های ترکیه ناگزیر به ارائه آمارهای غیرواقعی از تلفات سنگین شان شوند. با وجود برخورداری از بمباران هوایی (فقدان نیروی هوایی و حتی پدافند هوایی برای کردها) و تجهیز به پیشرفته ترین سلاح های ناتو هنوز هیچ پیشرفت ارضی ملموسی در میدان نبرد نداشتند و عدم پیشروی و شکست شان چنان محرز شده که موجب درگیری بین ارتش ترکیه با شبه نظامیان مورد حمایت شان شده که یکدیگر را به کم کاری متهم می کنند! اما حتی اگر ترکیه با حمله ای رعد آسا می توانست سریع و با کمترین تلفات نظامی، تمامی عفرین را تصرف کند، پیروز جنگ بود؟
این همان پرسش اساسی است که ژنرال های ترک و میت ندانستند که پیش از آغاز جنگ در عفرین بدرستی مطرح کنند؟ تصرف عفرین، ارتش و کنفدراسیون شمال سوریه را ساقط می کرد! یعنی همان طور که دولت اقلیم کردستان عراق را سرنگون کردند!! تمامی سرزمین آن سوی فرات با منابع طبیعی غنی اش در اختیار آنان است و کردها و اقلیت های شمال سوریه، از همان ابتدای خروج ارتش سوریه، کنترل آن مناطق را بدست گرفتند و به سرعت دولت و مجالس محلی اش را تشکیل دادند و اینک شش سال از آن می گذرد. در اقلیم کردستان عراق نیز تنها چیزی را که مطابق میل شان تغییر دادند، بکار بردن نام آن توسط دولتمردان ترک بود که دیگر به آنجا اقلیم کردستان نمی گویند و می گویند شمال عراق. واقعاً خسته نباشید؛ اما برای آن نیاز نبود تا منابع نفت و گاز ارزانی را که طی قراداد پنهانی با برخی دولتمردان اقلیم کردستان به چنگ آورده بودید، از کف دهید و متحدان تان در اقلیم از بابت همان حساب های شخصی که بلوکه کرده بودید، حاضر بودند داوطلبانه با هر نامی که مایل اید، آن منطقه را بخوانید.
اما به وضوح چه چیزی شکست بزرگ ترکیه در عفرین است؟ دولت ترکیه جنگی را با کردها آغاز کرده که “نه گستره میدان جنگ اش در دست خودش است و نه تبعات آن”. به عبارتی دیگر، پ.ک.ک. چنان که قبلاً نیز گفته چیزی برای از دست دادن ندارد. آنان همواره تنها کوه ها را برای پناه خود داشتند. اما ترکیه مملکتی را دارد با شهرهایی بزرگ که صنعت و تجارت و اقتصاد و زندگی مردم ترکیه روی آن ها می چرخد؛ کافی است تنها گروهی از فرماندهان پ.ک.ک. و نه همه فرماندهان شان (که قبلاً هم چنین انشعاباتی در پ.ک.ک. صورت گرفته است)، به سبب این تجاوز ترکیه، محدودیت حمله چریکی به شهرهای بزرگ و توریستی، یا حمله به مکان های صنعتی و تجاری، یا حتی محدودیت حمله صرف به نظامیان و نیروهای امنیتی (مثلاً از این پس سیاستمداران احزاب حاکم را نیز هدف قرار دهد) را بردارند. تا پیش از این، پ.ک.ک. تنها حملات اش را محدود به مناطق کردنشین و اقلیت نشین جنوب شرقی ترکیه ساخته بود، اما پس از توطئه ترکیه علیه اقلیم کردستان طی همه پرسی، آنان اقلیم کردستان را نیز از جمله مناطقی اعلام کردند که سربازان و نیروهای امنیتی ترکیه را هدف قرار خواهند داد و پس از آن چند حمله به واحدهایی از ارتش ترکیه کرده اند که تلفات سنگینی به آنان وارد ساختند و دولت ترکیه آن حملات و تلفات اش را پنهان ساخته است. ترکیه چندین پایگاه نظامی و امنیتی مخفی و غیررسمی در اقلیم کردستان عراق دارد که از این پس مورد حملات مکرر پ.ک.ک. واقع خواهند بود. حمله به سیاسیون و واحدهای صنعتی می تواند تروریستی قلمداد شود؟ مگر حالا پ.ک.ک. چه خوانده می شود؟ (پیرزن را از شورت گلدار –از بانوان جوان عذرخواهی می کنم- می ترسانید؟!) آمریکا و غرب، سال هاست که پ.ک.ک. را گروهی تروریستی می دانند؛ پس در این زمینه آنان چیزی برای از دست دادن ندارند و آنچه آنان را تاکنون از اقدامات تروریستی منع کرده و حملات را به نظامیان، نیروهای امنیتی و برخی از سیاسیون ترکیه -که در تصمیمات صادره نقش کلیدی داشته اند، و همین طور مناطق صنعتی در زمان عدم حضور کارکنان و غیرنظامیان محدود ساخته، پایبندی اخلاقی و رعایت اصول انسانی بوده است. حتی نیاز نیست گروهی چریکی مسئولیت از این دست حملات را برعهده بگیرد، مثل بسیاری از حملاتی که بر علیه تظاهرات مسالمت آمیز کردهای ترکیه توسط میت و شبه نظامی مورد حمایت اش صورت گرفت و کسی مسئولیت آن را برعهده نگرفت. تا همین حالا نیز اقتصاد ترکیه دچار بحران کاهش ارزش پول، نزول میزان سرمایه گذاری خارجی و حتی فرار سرمایه داخلی–که اردوغان از سرمایه گذاران منت کرده تا سرمایه های شان را از ترکیه خارج نکنند- و کاهش شدید توریست در کشور بوده است و کافی است تا چند ترقه پرصدای دیگر در مناطق توریستی و صنعتی ترکیه بترکد تا وضعیت ترکیه از هر نظر وخیم شود؛ چون ترکیه که صادر کننده نفت و گاز نیست و اقتصادش بر سر همان مولفه هایی که گذشت می چرخد که جملگی به امنیت وابستگی شدید دارند. این ها تنها تبعات کوتاه مدت است.
آغاز هر جنگی همواره می تواند تبعات بلندمدت غیرقابل پیش بینی یا کمتر قابل پیش بینی نیز داشته باشد و اتفاقاً جنگی که ترکیه در سوریه آغاز کرده از پتانسیل بالایی در این زمینه برخوردار است که تعدادی از همین حالا خود را نشان داده و برخی قابل پیش بینی و محتمل اند. منطقه استراتژیک اسکندرون با اکثریتی از مردم بومی عرب در گذشته جزو سوریه بوده که ترکیه ابتدا اشغال و سپس ضمیمه کشور خود ساخته است. حالا گروهی مسلحانه در سوریه تشکیل شده که هدف اش را مبارزه برای آزادسازی اسکندرون از اشغال ترکیه و الحاق مجدد آن به سوریه کرده است (حالا خر بیار، باقلی بار کن!). همین کردهای مذهبی در جنوب ترکیه که در گذشته میت مسلح شان ساخته و بر علیه پ.ک.ک. وارد نبرد کرده است، معلوم نیست پس از این سیاست های ضد کردی ترکیه که عملاً در تمام منطقه در پیش گرفته اسلحه شان را به سوی ارتش و میت در ترکیه برنگردانند. تا ابد نمی توان دیگران را با شعار دفاع از کرد و مبارزه با تروریست فریفت و در بلندمدت افکار عمومی پیرامون تان نسبت به رفتارتان قضاوت خواهد کرد و نه شعارهای تان. کافی است همین گروه جماعت (گولنی ها) را که سابقاً متحدتان بودند -و اخیراً ناگهان کشف کردید که تروریست و عامل موساد و مأمور مخفی آمریکا و غیره اند- و اخراج شان کردید، تعدادی از همان گفتگوهای سرّی شنود شده از دولتمردان ترکیه و میت را به شکلی وسیع در آن مناطق و بین آن کردهای مذهبی توزیع کنند تا آنان دریابند که فتنه زیر سر خودتان بوده و بر علیه شما جنگی را کلید زنند که آغازی برای جنگ داخلی و پایانی برای تجزیه ترکیه است. مقامات و دولتمردان و تصمیم گیرندگان در ترکیه بسیار آسیب پذیرتر از آن چیزی هستند که تصور می شود و اگر سایر نیروهایی را که از جامعه ترکیه حذف کردند، به اندازه پ.ک.ک. “سازمان یافته” و با “برنامه” بودند، اینک فاتحه شان را خوانده بودند.
کردهای سوریه توجه کنند؛ نیروهای تحت آموزش و تسلیح نیروهای ائتلاف و آمریکا، در همان منطقه ای که گمارده شده باقی می مانند و “هیچ فرماندهی حق ندارد”، منطقه محوله را “ترک یا رها” کند، با هدف کمک به عفرین یا هر دلیلی دیگر. منطقه ای که اینک از آن محافظت می کنید، “استراتژیک تر” و اتحادی که با نیروهای ائتلاف و آمریکا دارید “از هر سلاحی باارزش تر” برای رساندن تان به “آرزوی دیرینه تاریخ تان” است. هر فرمانده و واحد نظامی که منطقه اش را رها کرده هر چه زودتر اشتباه اش را اصلاح کند و به سر موضع برگردد. این اجازه به هیچ کسی داده نخواهد شد تا با افکار احساسی و حال و هوای هیجانی، آرمان های دیرینه یک ملت را که اینک به واقعیت بدل شده به خطر اندازد. برای بار دیگر به آنان هشدار داده نمی شود و هر نظامی که پست محوله را ترک کند، دادگاه نظامی می شود و اگر اتهام اش ثابت شود، حکم صحرایی اش را نیز هر نظامی می داند که چیست. از این پس در سوریه فرماندهان نظامی تنها حق دارند درخصوص وضعیت میدانی صحبت کنند و حق صحبت پیرامون مسائل سیاسی و هشدار یا تهدید کشورهای دیگر را ندارند و هر نوع اظهارنظر و صحبتی با کشورهای خارجی تنها باید توسط رهبران و مسئولان کنفدراسیون شمال سوریه صورت گیرد و مواردی اگر نیاز به تذکر داشته باشد، خودم می دهم. به جای قمار با مناطقی که طی شطرنجی حساب شده بدست آوردید و اظهارت غیرمسئولانه پیرامون متحدان استراتژیک تان، وظایف محوله تان را درست انجام دهید و بس. شکست استراتژیک تان زمانی نیست که عفرین را از دست دهید، “بلکه زمانی است که متحدان بزرگ تان را در منطقه از دست دهید” و آن گاه خواهید دید همه منطقه سرتان خواهند ریخت و سخنان احساسی تان کمکی به حال خودتان و مردم تان نخواهد کرد و داشته های تان را نیز از دست خواهید داد. همان گونه که سخنان احساسی و مواضع “هوایی” رهبران اقلیم کردستان و حتی وجود نیروهای پیشمرگه نتوانست، ارتش عراق، شبه نظامیان مورد حمایت رژیم ایران و فتنه گران همسایه را پشت دروازه های اقلیم کردستان نگه دارد و این اقدامات موثر و حساب شده آمریکا بوده که تاکنون اقلیم کردستان را حفظ کرده و تداوم گفتگو و حل اختلافات بین بغداد و اربیل را موجب شده است. هم دولتمردان و هم نظامیان آمریکا بسیار در پشت صحنه فعال اند و آنچه در جلوی رسانه ها گفته می شود، تنها تعارفات است و خوب می دانند کی و چگونه ضرورت پیدا می کند تا از نیروی نظامی استفاده کنند و در غیر این صورت با دیپلماسی و قدرت هژمونی شان بسیار موثر عمل می کنند؛ “کاملاً حرفه ای و بدون هر گونه شعار یا تظاهر”. اتفاقاً نبرد عفرین اینک شما را هوشیار می کند تا دریابید که داشتید چه اشتباه مهلکی را مرتکب می شدید و با تکیه به وعده های روسیه، تمام دستاوردهای باارزش تان را به امید نگارش برخی اصول روی چند ورقه کاغذ تحت عنوان قانون اساسی آینده سوریه می باختید. حالا ترکیه به عنوان عضو ناتو به کشور متحد روسیه، یعنی سوریه حمله کرده روسیه مانع اش نشده، چه رسد بعداً که جزو سرزمین یکپارچه سوریه شمرده می شدید و هر لشکرکشی اسد به مناطق شما، می شد موضوعات داخلی کشوری، که روسیه از هر گونه دخالت در آن پرهیز می کرد و حتی همین نیروهای شبه نظامی تان را نیز نداشتید تا از خودتان و جان و مال و ناموستان دفاع کنید. من و آپو خوب می دانیم که چه به شما می گوییم و گرنه اینک به سرنوشت جمهوری مهاباد دچار شده بودید. ارتباط تان را با روسیه فعلاً به حالت تعلیق درآورید (قطع نکنید)، و در هیچ گفتگوی صلحی برای سوریه شرکت نکنید، مگر این که به شما گفته شود و در ارتباط تنگاتنگ با مقامات و ژنرال های آمریکا و نیروهای ائتلاف باشید. “تأکید می کنم هیچ نیرویی از واحدهای نظامی سوریه دمکراتیک -که توسط آمریکا و نیروهای ائتلاف آموزش دیده یا تسلیح و رهبری شده- حق ندارد به عفرین یا هیچ جای دیگر رود و تحت فرمان آنان باقی می مانید”. بدرستی در سراسر کردستان اعلام بسیج مردمی شده و هر نیروی کرد داوطلب اگر توان استفاده از سلاح را داشت، می تواند به عفرین برود و دفاع کند و نه نیروهای سوریه دموکراتیک. نیروهای مسلح کرد سوریه تاکنون بدرستی به مناطق مرزی ترکیه حمله نظامی نکردید و به آن پایدار بمانید. پاسخ آنان را پ.ک.ک. خوب می داند چگونه در ترکیه، اقلیم کردستان و هر جای دیگر بدهد و کردهای سوریه به جز دفاع از مناطق مورد حمله واقع شده اقدامی دیگر نمی کنید. دفاعتان تاکنون بسیار بیش از تصور و برآورد کارشناسان نظامی بود و فراموش نکنید تا وقتی به آنچه به شما گفته شد، پایبند بمانید، “نه تنها داشته های ملت تان را در سوریه حفظ و تثبیت خواهید کرد که از عفرین تله ای خواهید ساخت برای سرنگونی اردوغان و بر هم زدن محاسبات جاه طلبان پشت صحنه ترکیه”؛ همان گونه که رویای نوعثمانی با ارتش داعش و النصره و سیاسیون اخوانی را به کابوسی برای شان بدل ساختیم. فعلاً بیش از این نمی توانم به شما بگویم. درضمن، استفاده از پهپادها را به شکلی موثر هر چه زودتر در دستور کار قرار دهید؛ بخصوص در عفرین و مناطق پیرامونش. موفق باشید.