هنر هخامنشی نماد همه هنرهای جهان باستان بود و اگر چه طرح و هدفها و هویت آن ایرانی بود، اجزاء آن از هنرهای مردم باتجربه جهان کهن یعنی آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و غیره گرفته شده و معماری آن دوران نیز از چنین شکل گیری و روندی برخوردار بود.
هنر هخامنشی تجسمی از شیوه تفکر هخامنشی است زیرا که تلاش آنها برای برای سازماندهی یک امپراطوری عظیم و ایجاد ارزشهای جهانی، این هنر را به هنری منسجم، ایستا، برنامه ریزی شده و دارای الگوهایی متعالی تبدیل کرده بود. شواهدی همچون لوح شوش داریوش نشان میدهد که این هنر در مراکز ساتراپهای ایران نیز مقلدانی داشتهاست، و برنامه ریزی هنری در مقیاس معماری را به نمایش میگذارد.
معماری هخامنشیان به دستآوردهای ایرانیان هخامنشی در ساخت شهرهای (تخت جمشید، شوش، هگمتانه)، معابد برای عبادت و گردهماییهای اجتماعی (مانند معابد زرتشتی) و آرامگاه پادشاهان گذشته (مانند آرامگاه کورش) اشاره دارد. از ویژگیهای بنیادین این معماری میتوان به ترکیب خود با عناصر مادها، آشوری، یونانی و آسیایی اشاره کرد.
میراث معماری هخامنشی با گسترش امپراتوری در حدود ۵۵۰ پیش از میلاد، شروع شد. با ظهور دومین امپراتوری پارسی یعنیامپراتوری ساسانی (۲۲۴-۶۲۴ میلادی) سنتهای هخامنشی با ساخت معابد مخصوص آتش و قصرهای عظیم دوباره زنده شد.
شاید برجسته ترین ساختاری که تا امروز از این معماری باقی ماندهاست ویرانههای تخت جمشید باشد که توسط پادشاه هخامنشی،داریوش بزرگ برای مصارف دولتی و تشریفاتی ساخته شد و یکی از چهار پایتخت امپراتوری بود. ساخت و تکمیل تخت جمشید صد سال به طول انجامید. مشابه این معماری در شوش و هگمتانه نیز توسط داریوش بزرگ بنا شد که از آنها مانند تخت جمشید برای پذیرایی از شخصیتهای برجسته و نمایندگان خارجی، برگزاری مراسم سلطنتی و اسکان پادشاهان استفاده میشد.
برخي سازه هاي شگفت انگيز
تخت جمشيد
بنای بسیار عظیم تخت جمشید طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده و میتوان آنرا نماد معماری هخامنشی به شمار آورد. ساخت تخت جمشید در زمان داریوش آغاز شد.
تخت جمشید نام امروزی «پارسَه» است. «پارسه» از زبان پارسی باستان است و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خواندهاند.این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطورهای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی آمده است.
آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمدهاست ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت،به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش کبیر آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت.
بر اساس خشت نوشتههای کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران،هنرمندان،استادکار ان،کارگران،زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده میکردند. چگونگی سازه وسعت کامل کاخهای تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است که بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شدهاند.
آرامگاه كوروش کبیر
با وجود حکمرانی بر بخش بزرگی از جهان باستان، کورش بزرگ آرامگاهش را در مقایسه با دیگر پادشاهان دوران باستان در نهایت سادگی طراحی کرد. سادگی این سازه تاثیر فراوانی بر بیننده میگذارد. چرا که به غیر از چند گچبری موجی شکل زیر سقف و یک نقش گل و بوته کوچک در بالای ورودی کوچکش هیچ گونه تزئینات چشمگیر دیگری در ان بکار نرفتهاست.
پاسارگاد
این مجموعه علاوه بر آرامگاه کوروش بزرگ دربرگیرنده ساختمانهایی چون باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بار عام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، استحکامات دفاعی تل تخت، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است.
مجموعه کاخهای پاسارگاد اقامتگاه کوروش کبیر، در ۴۸ کیلومتری شمال تخت جمشید واقع است. این مجموعه شامل دروازه اصلی، تالار بار عام و کاخ مسکونی است.
دروازه اصلی تالار ستونداری بوده که دو ردیف چهارتایی از ستونهای سنگی ساخته شده بوده است. کاخها و دروازه دارای تالار مستطیل شکلی بودند که با سقفهای مسطح متکی بر ستونهای سنگی پوشیده شده بودند.
ستونها را از سنگ سفید و ساده و بدون شیار و ته ستونها را به شکل مربع و از سنگ سیاه ساخته بودند. سرستونها نیز از جنس سنگ سیاه به شکل نیم تنه گاو نر با سر انسان یا اسب پرداخته شده بودند. ستونهای کاخ نیز بدون شیار و از رنگ سفید بودند. پایه آنها بلند و به رنگ سیاه، با زینتی از نوار مدور شیاردار سفید رنگ بر روی آن. سرستونها که نسبت به ساقه ستون پیچیدهتر هستند، از سنگ سیاه و به شکل گاو نر، شیر یا اسب ساخته شده بودند.
طول و عرض پایه ستونهای کاخ اختصاصی کوروش ۲۳/۱ x 23/1 متر است. روی قطعه سنگ مذکور تکه سنگ دیگری شبیه مرمر به همان ابعاد نصب شده است. بر روی این مجموعه سنگ سفید دیگری به ارتفاع ۲۳ سانتیمتر قرار داده شده. اندازه پایه سفید مرمر پاسارگاد ۸۸ سانتیمتر است. ستونهای در دروازه اصلی از سنگ سفید، ساده، و بدون شیار بودند. پایه ستونها از سنگ سیاه به شکل مربع ساخته شده بودند و سرستونها از سنگ سیاه به شکل نیم تنه گاو نر با سر انسان یا اسب.
بناهای مجلل پاسارگاد بر خلاف سبک معماری تخت جمشید که تحت تأثیر معماری مصر بر روی سکو ساخته شده است، بر روی زمین مسطح استوار گردیدهاند. به طور کلی به نظر میرسد که مجموعه کاخهای پاسارگاد به دلیل نقش اقامتگاهی، و نه مرکز آیینی و میهمانپذیری، به شکلی کاملاً متفاوت و البته سادهتر از بنای تخت جمشید برپا شده است. عناصر موجود در مجموعه اخیر آن چنان مجلل و با شکوه هستند که گویی باید نظر خارجیان و خراجگذاران را جلب کرده و عظمت شاهی را به آنها بنمایانند، حال آن که در بنای پاسارگاد، فضا از آرامشی خاص برخوردار است.
نقش رستم
نقش رستم نام مجموعهای باستانی شامل آرامگاه چهار تن از پادشاهان هخامنشی است در فاصلهٔ ۶ کیلومتری از تخت جمشید قرار دارد. این مجموعه به نوعی نمادی برای افرادی بوده که به شهر وارد میشده یا از آن خارج میشدند.
نقش رستم یکی از مهم ترین و زیباترین آثار باستانی است که در حدود 5 کیلومتری تخت جمشید، در کوه حاجی آباد واقع است.
آرامگاه چند تن از پادشاهان هخامنشی از جمله داریوش بزرگ و خشایارشاه ، نقش برجستههایی از وقایع مهم دوران ساسانیان از جمله تاجگذاری اردشیر بابکان و پیروزی شاپور اول بر امپراتوران روم، بنایی موسوم به کعبه زرتشت و نقشبرجسته ویرانشدهای از دوران عیلامیان در نقش رستم قرار دارد. آرامگاه چهار شاه هخامنشی در نقش رستم جای گرفته است.
هر چهار آرامگاه شکلی صلیبی دارند و در دل کوه با ارتفاع قابل توجهی از سطح زمین قرار دارند. در نقش رستم آثار 3 دوره باستانی وجود دارد: آثار دوره عیلامی از 600 تا 2000 قبل از میلاد. آثار دوره هخامنشی از 600 تا 330 قبل از میلاد. آثار دوران ساسانی از سال 224 تا 651 میلادی. از دوره عیلامیان نقش برجسته محو شدهای در نقش رستم وجود دارد که در دوره ساسانی روی آن نقش دیگری از بهرام دوم ساسانی حک شده. این نقش محو شده از دو الهه تشکیل شده که روی مارهایی نشستهاند و لباسهای چیندار به تن دارند. در نقش رستم آرامگاهها و معبد آناهیتا از دوره هخامنشیان به جای مانده است.از بین 4 آرامگاه موجود، فقط آرامگاه داریوش اول کتیبه دارد. در شاخه بالایی آرامگاه، داریوش با لباس پارسی و کمان به دست روی سکویی سه پله ایستاده و در حال انجام مراسم است. تصویر فروهر یا اهورا مزدا در بالای سر و پیشاپیش وی قرار گرفته و داریوش دست خود را به علامت احترام رو به این تصویر گرفته. آرامگاه خشایارشا در سمت راست آرامگاه داریوش اول قرار دارد و بجز فقدان کتیبه و برخی اختلافهای جزئی در نقشهای برجسته، کاملاً مشابه آن آرامگاه است.
از بین این 4 آرامگاه، آرامگاه خشایارشاه بهتر از همه حفظ شدهاست. آرامگاه اردشیر اول در سمت چپ آرامگاه داریوش اول قراردارد. آرامگاه داریوش دوم غربیترین آرامگاه هخامنشی نقش رستم است. درِ ورودی آرامگاهها به شکل مربع است. این درها در دوران باستان قفل میشدند. برای این کار دو قطعه سنگ بزرگ در پشت آنها قرار میگرفت و به این وسیله مهر میشد. شکل آرامگاهها نیز مشابه است. تنها تفاوت آرامگاه داریوش کبیر در کتیبههای میخی و آرامی آن است. در این کتیبه، داریوش، اهورامزدا را ستایش میکند و فتوحات خود را برمیشمارد و از اندیشههای خود سخن میگوید. سرپوش هر یک از تابوتها را قطعه سنگ بزرگی تشکیل میدهد. کعبه زرتشت نام بنایی است مکعب مستطیل با معماری خاص در نقش رستم که از زمان حمله اعراب به ایران به اشتباه نام کعبه زرتشت به آن دادند.کعبه زرتشت دارای یک مدخل بالاتر از سطح زمین و بازمانده پلکانی برای دسترسی به تنها ورودی آن است.