… و اما اوجالان و مهمتر از آن، ملتی که تحت فرمان اویند؛ دکتر کاوه احمدی علی آبادی

0
503

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

چنین است؛ اوجالان چریکی بود که در دوره ای از مبارزات اش با حکومت ترکیه از سلاح علیه غیرنظامیان نیز استفاده کرد و متأسفانه تلفاتی انسانی نیز در برداشت؛ یعنی درست مثل ماندلا. البته اوجالان پس از این که در خارج از کشور دستگیر و در ترکیه به زندان سپرده شد، از در مصالحه با حاکمیت ترکیه درآمد و قول داد که چریک های کرد را به گذاشتن سلاح متقاعد کند و در این راه به مذاکره با حکومت ترکیه و همین طور رهبران پ.ک.ک. همت گمارد؛ باز درست مثل ماندلا. اما غرب اصرار دارد که اوجالان تروریست است، ولی از ماندلا همچون یک قهرمان بزرگ تقدیر کرد! البته تا مدت ها ماندلا نیز در لیست تروریستی آمریکا قرار داشت و همین چندی پیش که تعدادی از رهبران همرزم ماندلا خواستند وارد آمریکا شوند، متوجه شدند در لیست تروریستی آمریکا قرار دارند!؟ (مثل برخی از مقامات و پیشمرگه های اقلیم کردستان که مدت هاست متحد آمریکا هستند، ولی چندی پیش برای سفر به آنجا دچار مشکل شدند و بدنبال لابی برای خروج نام شان از لیست تروریستی رفتند)

اول: واقعیت این است که سخن از اوجالان و ماندلا نیست، بلکه ملتی است که پشت سر آنان اند و زمانی که رهبران حزب ماندلا (کنگره ملی آفریقا) مردد بودند که مردم شان مصالحه شان را با رژیم آپارتاید -مورد حمایت غرب بپذیرند، ماندلا گفت: «ما رهبران شان هستیم و آنان را متقاعد خواهیم کرد»، و البته چنین نیز کرد (به استثنای همسرش که نتوانست وی را متقاعد کند!). وضعیتی به غایت نزدیک و مشابه و حتی یکسان در این سوی داریم. دیدیم اوجالان طی مذاکرات با حاکمیت ترکیه موفق شد چریک های کرد را متقاعد کند که پس از سال ها جنگ، اعلان آتش بس و ترک مخاصمه کنند. پ.ک.ک. فرمانش را اطلاعات کرد و چریک ها سلاح های شان را خاموش کردند و تا زمانی که حاکمیت ترکیه جنگ را آغاز نکرد، بدان پایبند ماندند. همگی خوب می دانیم که چه طرفی با ابطال یک طرفه توافقنامه –که با نظارت و تأیید گروهی از مقبولین دو طرف مذاکره پیش رفت- مذاکرات را تعطیل و جنگ را آغاز کرد و هنوز نیز با تهدیدات بعضاً حتی عجیب و غریب («شبانه می آییم»! حالا چرا شب؟ مگه می ترسین خدای نکرده کسی بلایی سرتون بیاره!؟ مثل بچه آدم سرتونو بندازین پایین و بیاین، مگه چه اشکالی داره؟) بر آن اصرار می ورزد و حتی به حاکمیت کشورهای همسایه احترام نگذاشته و به بهانه آن، مدام مناطق روستایی و دارای سکنه کشورهای همسایه را بمباران می کند. “وقتی قضیه حقوقی است و پای جان انسان ها در میان است که قرار نیست، تعارف کرده و به اصطلاح حفظ ظاهر کنیم و جای ظالم و مظلوم را عوض کنیم”، چون زور یک طرف بیشتر است یا ابزار قانونی برای اعمال فشارهای مختلف دارد، متهم را تبرئه کنیم؛ حتی اگر متحد استراتژیک مان است، وقتی جنگ و جنایت می کند و بر آن اصرار دارد، نباید او را آزاد بگذاریم تا باز ادامه دهد! می بینید که در سخنرانی هایشان، “تروریست” بهانه ای شده که هر کس و هر چیزی را که در تبعیت کامل از کارها و خواسته های غیرقابل هضم شان نباشند، به تروریست نه متهم که محکوم کنند. یک روز روزنامه نگارانی که کمک های پنهانی میت به داعش را لو دادند، روزی دیگر اساتید دانشگاهی که آنان را به بازگشت به مذاکره و ترک جنگ فراخواندند و روزی دیگر حتی همان هایی که ایشان را به قدرت رساندند (جماعت گولن) و مدارکی را نیز که بابت متهم ساختن شان ارائه کردند، دیدید که چقدر” آبکی” است و اساساً سندی برای طرح اتهام نیست، چه رسد محکوم ساختن.

دوم: پ.ک.ک. حتی پس از حملات ویرانگر ارتش و نیروهای امنیتی ترکیه به مناطق کردنشین در مقام دفاع تا این لحظه هرگز غیرنظامیان را هدف حملات اش قرار نداد و تنها نیروهای ارتش و مسلح ترکیه را هدف گرفت و حتی در معدود مواردی که هدفی نظامی مورد حمله بوده و در جوارش غیرنظامیان نیز ناخواسته کشته یا زخمی شدند، به سرعت عذرخواهی کرده است و اعلام نموده که عمدی نبوده (و مستندات وقایع میدانی صحنه نیز همین را نشان داده) و تکرار نیز نکرده است. فراموش نکنیم؛ ما از منطقه ای سخن می گوییم که در آن شاهدیم ارتش های مجهز و رسمی چندین کشور، پرونده جنایت هایشان نسبت به مردم خودشان در محافل بین المللی مطرح است. حاکمیت ترکیه در عین برخورداری از برتری نظامی و امنیتی در هر زمینه ای در مناطق جنوب شرقی ترکیه، نه تنها جنایت نسبت به بشریت مرتکب شده که هر جنبنده ای را و حتی خبرنگاران و سگ و گربه های دورگرد (با توجه به این که خودم روزنامه نگارم و چرا رفتار نسبت به خبرنگاران را در کنار رفتار حکومت ها نسبت به سگ و گربه قرار می دهم، خود مبحثی است جداگانه) را مورد هدف قرار داده است. نه فقط گزارشگران میدانی مناطق درگیری کردنشین ترکیه، که حتی احزاب کرد اسلام گرایی که مخالف پ.ک.ک. هستند و دولت اسلام گرای ترکیه اصلاً آنان را برای جذب آرای کردها وارد عرصه سیاست کرده، پس از دیدار از آن مناطق نتوانستند عمق فاجعه را نادیده بگیرند و در مصاحبه هایشان به صراحت عنوان کردند که نیروهای مسلح ترکیه در مناطق درگیری، همه را بدون استثناء هدف قرار داده اند که اصلاً نظامی و غیرنظامی برایشان مطرح نبوده است و تو گویی میدان جنگ بوده است. در مقابل این جنایت های وقیحانه نیروهای مسلح ترکیه، پ.ک.ک. با داشتن سلاح و تجهیزات و نفراتی به مراتب کمتر و ضعیف تر، اصول کنوانسیون های سازمان ملل پیرامون قوانین جنگی را زیر پا نگذاشته است. باید “کسی در آن شرایط باشد تا با تمام وجود لمس کند” وقتی از هر نظر از طرف مقابل ضعیف تر و ناتوان تر هستید، و موضوع مرگ یا زندگی برای چه بسا یک تردید در میان است، با وجود آن، پایبندی به هر اصول اخلاقی و انسانی چقدر دشوار و بعضاً خارق العاده است، و با رجوع به آمار جنایت های جنگی است که درمی یابیم معمولاً ارتش رسمی و نیروهای قانونی یک کشور طی درگیری با گروه های مسلح مخالف، بیشتر به اصول انسانی پایبند بوده و کمتر در مضیقه بوده اند و در نقطه مقابل، گروه های مسلح غیرقانونی هم به سبب عدم پایبندی به قانون و هم ضعف در همه زمینه ها برای ضربه کاری به طرف مقابل، چه بسا بیشتر به اقدامات غیرقانونی و غیراخلاقی و در تقابل با کنوانسیون های حقوق بشری متوسل شده است. اما در درگیری های اخیر چریک های کرد با نیروهای مسلح ترکیه، دقیقاً عکس آن را تا این لحظه شاهد هستیم. آنچه مرا وا می دارد که اینک از چریک های کرد دفاع کنم، نه فقط مواردی است که در بخش اول سخنانم گفتم که مهمتر از آن، این اصول اخلاقی و انسانی است که در همین بخش (بخش دوم) متذکر شدم؛ و کسی که ابزار قدرت و قانون دست اش است، “حق ندارد”، جنایت کند و بر آن اصرار ورزد و انتظار داشته باشد که دیگران نیز وی را تأیید کنند. تصور می کنم به علل متعدد، ترکیه برایم همواره به عنوان وطن دوم ام، در باقی زندگی ام نیز بماند. ولی این باعث نخواهد شد تا جای ظالم و مظلوم را عوض کنم و ناعادلانه و نامنصفانه قضاوت کنم؛ به خصوص که تصور می کنم تصمیم گیرندگان اصلی ترکیه اینک نه فقط بر علیه اقوام و اقلیت های مختلف ترکیه رفتار می کنند که حتی به ضرر ترک های دنیادیده ای نیز که “افراطی گرایی ملی یا دینی را آفتی می دانند” که هر ملتی بدان مبتلا شود، تنها باید گفت: خدا به دادشان برسد.

پ.ک.ک. و چریک های کرد بدانند تا زمانی که بدان اصول اخلاقی و انسانی پایبند باشند، از آنان حمایت خواهم کرد و سازمان های بین المللی، قدرت های جهانی و سایر متحدان را برای کمک به آنان و مردم شان تشویق و بسیج خواهم کرد؛ همان گونه که دیدید تا پیش از این چنین کردم. “این عهد سفیدم با خامه خون با شما و هر ملتی است که بدان پایبند باشد و تا زمانی که بدان پایبند بماند”.