با گره خوردن فرانسه و آمریکا به همدیگر، اوضاع رژیم ملاها چگونه خواهد بود؟! محترم مومنی روحی

0
340

در روزگار کنونی در این جهان بزرگ، بیشتر رؤسای ممالک مختلف در دنیا، قبل از پرداختن به هر مورد دیگری درون کشورشان، به فکر ایجاد بهبود در همه زمینه های رشد و ترقی مملکت و ملت خویش هستند. شاید تنها سرزمینی که این مورد اساسی، برای مدیران حاکم در آنجا، کم ترین معنائی از اعراب را ندارد؛ کشور اشغال شده ما و ساکنان نگونبخت آن می باشند؛ که حاکمان منفعت طلب و قدرت پرست اسلامی در میهن اشغال شده ایشان، فقط در اندیشه برآورده کردن منافع فردی خویش، و سوء استفاده های هرچه زیادتر از همه امکانات ایرانزمین، جهت بهره وری های شخصی خودشان هستند. از اینرو هر اتفاقی که در این گیتی پهناور رخ بدهد؛ مسؤلان زورگو و بی محتوای جمهوری ننگین اسلامی « کک شان هم نمی گزد » ؛ و به روی سیاه شان هم نمی آورند؛ که قشون کشی های چندین گروه از مخالفان خارجی ایشان، جهت هرچه زودتر سرنگون کردن این جانیان در خطه زرخیز ایرانزمین، تا چه اندازه جدی و کتمان نکردنی است؟!
که البته چنین موردی، چنانکه صورت بگیرد؛ دست کم در این برهه زمانی، امری کاملا مبتنی بر منفعت ملی مردم ایران نیز خواهد بود. چون که تحقق یافتن فشار مخالفان خارجی جمهوری اسلامی بر روی ایشان، تا حدودی می تواند به نوعی از انواع، بشارت فرا رسیدن زمان سرنگون شدن حکومت این جانیان دجال در ایران باشد. و سرانجام چنین نیز خواهد شد. زیرا نگاه های نازک بین و نکته پرداز، از هر رویداد کوچک و بزرگی که در جهان اتفاق افتد؛ می توانند به طور نسبی هم که شده، اوضاع عمومی دنیا را سبک و سنگین کنند. مخصوصا در ارتباط با رخدادهای سیاسی در گیتی، با دور یا نزدیک شدن بعضی کشورها به یکدیگر، با گذاشتن تاثیرات دگرگون کننده بر روی خیلی از ممالک دیگر، می تواند موجبات یک بررسی دقیق و نتیجه گیری منطقی در آن باره را مسجل نمایند!
از جمله در ارتباط با شرایط کنونی رژیم منحط و عقب مانده ی جمهوری ننگین اسلامی در ایران، که از چند سو در مسیر تهدید حمله نظامی نیز قرار گرفته است. نزدیک تر شدن بعضی از ممالک جهان به همدیگر، به ویژه دولت های دو کشور آمریکا و فرانسه به یکدیگر، بیان کننده هر چه تنگ تر شدن قفس زندگی حاکمان شرور و قدرت پرست رژیم آخوندها در میهن ما باشد. که به همین نسبت، تنگ تر شدن حلقه حاکمیت منفورشان را نیز به همراه خواهد داشت؛ و خبر از سرنگونی هر چه زودتر این جمهوری رو به فنای اهریمنی در ایران را، نه فقط برای ملت دربند این سرزمین، بلکه برای مردمان سایر ممالکی، که این حرامیان بر آنان نیز سلطه یافته اند را به همراه داشته باشد!
رئیس جمهور فرانسه روز شنبه دوم ماه دسامبر ۲۰۱۷ میلادی، ضمن دیدار و گفتگو با مقامات دولت کردستان عراق، از آنان خواستار انحلال تمامی گروه های شبه نظامی در عراق، از جمله گروه شیعی « حشد الشعبی» ، وابسته به جمهوری اسلامی شد!
آقای امانوئل ماکرون رئیس جمهور جوان اما با تدبیر کشور فرانسه، با در پیش گرفتن یک روش منحصر به فرد سیاسی می کوشد؛ به وسیله دیدارهائی که با همتایان خود در برخی از کشورهای دیگر دارد. ضمن ایجاد رابطه دوستانه تری با آن همتای خود، نقش پررنگ تری از اهمیت کشور فرانسه در اروپا، و حتی در سایر قاره ها را نیز مطرح بکند و به نمایش بگذارد!
با تکروی کردن های رژیم ملاها در ایران، همچنین با عدم صلح طلبی آنها در روابط شان با بقیه ممالک گیتی، هر رهبر هوشمندی از هر سرزمینی می تواند؛ قسمت اعظم تلاش های بین المللی خود را، پیرامون به وجود آوردن رابطه های مثبت با کشورهائی عملی نماید؛ که در جمع اکثریت مثبت نگر در جهان حضور دارند؛ و جهت به وجود آوردن همآهنگی های لازم میان خودشان، برای درمانده تر و مستاصل نمودن کشورهای خودمحور و تکرو و خودکامه در دنیا، اهداف مملکت خویش با سایر ممالک جهان را، در قالب دوستی های بین المللی، و دارا بودن روابط صحیح سیاسی برقرار سازد!
روزنامه جوان ارگان رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اخیرا نوشته بود: « زمینه برای گشودن مسیر یک اجماع اروپائي – آمریکائي » ، جهت ایجاد یک نشست غیر هسته ای با جمهوری اسلامی فراهم می شود. رهبران ۲۸ کشور اروپائي می گویند؛ از برنامه های موشکی و سیاست های منطقه ای نظام نگرانند. و خواستار گشوده شدن مسیری جداگانه، برای مذاکره در باره این دو موضوع شده اند.» !
روزنامه جوان همچنین نوشته است: « در میان کشورهای اروپائي، این فرانسوی ها بوده اند؛ که جلوتر از سایرین و برای نخستین بار، اشتراک نظر خود با نقشه های ترامپ علیه برجام و نظام را اعلام کرده اند. با وجود آنکه دولت روحانی در پسابرجام، هدایای زیادی به فرانسوی ها داد. و قراردادهای هنگفتی در حوزه خودرو سازی و انرژی با آنان منعقد کرد. اما گوئی فرانسوی ها نمک گیر نشده اند. »!
شاید که سران رژیم ملاها به ویژه فرماندهان سپاه پاسداران، تا کنون در این راستا دچار خوشبینی کاذب بوده اند؛ که با دادن هدایای ارزنده به سران کشورهای دیگر در دنیا، بتوانند آنها را برای هر گونه خطائی که انجام می دهند؛ با اهداف خویش همراه و همسو و همساز گردانند. اما اکنون با مشاهده هر چه بیشتر نزدیک شدن کشور فرانسه با ایالات متحده، بر این باور دست یافته اند؛ که با دادن رشوه هائی به نام هدیه به رؤسای
سرزمین های دیگر، هم باج داده اند و هم باخته اند!
نگارش این موارد در نشریه رسمی سپاه، حکایت از بیم و وحشت آنان، از نزدیک تر شدن بعضی از کشورها به همدیگر دارد. ویژه آن که به درستی هم می دانند؛ که یک فرد صاحب مقام، حتی اگر تحصیل کرده و سیاس هم به نظر برسد. در جهان سیاست و دنیای کسب قدرت، هر چه جوان تر باشد، به همان میزان درجه جاه طلبی و نام آوری اش نیز بالاتر می رود و بیشتر می گردد!
بعد از مذاکره تلفنی امانوئل ماکرون با حسن روحانی در روز جمعه ۲۱ مهر ماه سال جاری، صبح روز بعد دفتر ریاست جمهوری فرانسه در بیانیه ای اعلام کرده بود: ماکرون و روحانی موضوع (دعوت حسن روحانی از رئیس جمهور فرانسه، جهت سفر وی به ایران ) را بررسی کرده اند. تا که این، نخستین سفر یک ریاست جمهوری فرانسه، از سال ۱۹۷۱ میلادی تا کنون به ایران باشد. ظاهرا وزارت امور خارجه فرانسه، طی نامه ای که اخیرا برای محمدجواد ظریف ارسال نموده، جهت انجام شدن این سفر شروطی را مطرح کرده است. از اینرو، جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد و کلات در مجلس آخوندی، که عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز هست؛ در گفتگوئی که با خبرنگار سایت الف داشته، ضمن اشاره به نامه وزارت امور خارجه فرانسه، و شروطی که آنها برای سفر ماکرون به ایران مطرح نموده اند؛ دیدار رئیس جمهور فرانسه با رهبر رژیم آخوندی، و مذاکره او با مسؤلان جمهوری اسلامی در باره آینده منطقه، و نیز فعالیت موشکی ایشان، از شروط سفر ماکرون به ایران نامیده شده است!
کریمی قدوسی با اشاره به دیدگاه رهبرشان مبنی بر سخنان وی که گفته: اروپائی ها مطلقا حق ورود به مسائل و دخالت در امور ایران را ندارند. قدوسی هم گفته است: با سیاست های از پیش تعیین و اعلام شده ما، هیچ کشوری حق دخالت در خصوص مسائل موشکی، و مسائل دفاعی و تحولات منطقه، که در جهت تضعیف جریان مقاومت است را ندارد. و هیچکس در این باره با اروپائی ها و آمریکا، هیچگونه صحبت و مذاکره نمی کند؛ و این موضوع در دستور کار قرار نخواهد گرفت. وی می گوید آنها(فرانسوی ها) ، به دنبال نشست مشترک با آمریکا و رژیم آل سعود از یک طرف، و با ایران از طرف دیگر ، در باره مسائل یمن و منطقه هستند!
آنها(اروپائی ها به ویژه فرانسه) در پی هر هدفی که باشند؛ منافع و مصلحت های خود و مملکت شان را در نظر می گیرند. مخصوصا رئیس جمهور جوان کشور فرانسه، که در هر شرایطی همه کارهای خود را به گونه ای برنامه ریزی نموده، که جاده را برای پیشرفت های سیاسی آتی خودش، چه در موقعیت کنونی و چه در شرایط آینده کشوراش را صاف و هموار و بدون مانع سازد. اگر آخوندها از جریان نزدیک تر شدن افکار رؤسای جمهور کشورهای آمریکا و فرانسه به چنین دست و پا زدنی در حکومت شان افتاده اند. در کنار این مورد، چگونه می توانند همپیمانی بسیار محکم اسرائیل و سعودی ها را، که در پشت پرده های ضخیم سیاست، قبای زیبائی برای قامت حاکمیت ایشان دوخته اند. را ببینند و تحمل کنند؟!
محترم مومنی

مقاله قبلیعکس منتشرنشده اختصاصی از شاه‌دوست سلطنت‌طلبی که به جرم اقدام علیه شاه تیرباران شد! دکتر اسکندر دلدم
مقاله بعدیخبری از پیروزی بزرگ نبود
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.