دشمن در هر لباسی و در هر مقامی که باشد؛ همواره برای از پای درآوردن طرف مقابل اش، نزدیک ترین و آسان ترین راهی را انتخاب می کند؛ که بدون گذاشتن جای پایی از خباثت و توحش ذاتی خویش، بتواند موانع را از پیش پای خود بردارد و جلوتر برود. قسی القلب ترین دشمنان مردم ایران، از نخستین روزهای شکل گرفتن کهندیاری به نام ایرانزمین تا کنون، اجداد همین آورندگان رژیم بدسگال و سفاهت پیشه جمهوری ننگین و پلید اسلامی بوده و هستند. که از چهارده قرن پیش تا کنون، که این اهریمن تباران دنیا را قبضه نموده اند. و همه ممالک جهان به ویژه سرزمین باستانی ما راهم، دستخوش مواجهه با بدترین رویدادهای تاریخی و غیر طبیعی کرده اند؛ سخت ترین روزگار و زندگی را درون زندگانی نوع بشر در ایران به وجود آورده اند. موقعی که اعراب بدوی و وحشی و تازه مسلمان شده عربستان، با وحشی ترین لشگریان به ایران حمله نمودند؛ از انجام دادن انواع جنایات و تبهکاری های گوناگون در سرزمین پارسیان مضایقه نکردند؛ و تا جایی که توانسته اند، توفیدند و تخریب نمودند و به تاراج بردند!
ای کاش بدکنشی های این حرامیان بی اعتبار و بیابانگرد، فقط در موارد بالا خلاصه می گردید. اما متاسفانه چنین نبود و نشد. زیرا در طول پانصد و هشتاد و شش سال مداوم، که ایران را در سیطره استبداد و تسلط وحشیانه خویش قرار داده بودند. با همسری با زنان ایرانی، بازماندگانی اهریمن تر از خودشان در میهن ما باقی گذاشتند. چون هنوز که هنوز است، بعد از قرن ها که از سقوط حاکمیت این جانیان(حکومت عباسیان) در ایران می گذرد. آسیب شوم و نکبت بار حضور شان در خطه زرخیز مملکت اهورایی ما پای برجا مانده است؛ و از آن شقی ترین مخلوق پروردگار، پست ترین نسل شان در دیار آریاییان باقی مانده و به شرارت مشغول می باشند!
بدون تردید سران وحشی حاکمیت ددمنش جمهوری منفور اسلامی، از آن دسته از اعقاب عباسیون که به مذهب شیعه گرویدند می باشند. از کسانی که هنگام استیلای قوم مغول در ایران، جهت جذب نمودن ملت ایران به خودشان، شال سبز دور کمرشان بستند و عمامه سیاه بر سر نهادند. تا خویشتن را اولاد و از نوادگان پیامبر اسلام بنامند؛ تا که بتوانند با فریب دادن ایرانیان، در این سرزمین بمانند و از نعمت های بی کران آن بهره مند بشوند. شاید که گذشتگان ما نتوانستند خوب و کامل به ماهیت شیطانی ایشان پی ببرند. اما اکنون روزگار دیگری است، و مردم ایران با مشاهده اعمال اهریمنی ایشان می توانند؛ به درستی به افکار پلید و ضد ایرانی آنان پی ببرند. در صورت لزوم هم( که پیوسته چنین الزامی وجود دارد) ؛ خط باطل سروری و ریاست این پلید جامگان را، در سرزمین اهورایی خویش پاک گردانند؛ و فرزندان آریاییان پاک نهاد را، به نابودی کامل این تازی تباران بدسرشت بشارت بدهند!
توجه بفرمایید که با حیله ایجاد پروژه ساختمان سازی تعاونی مهر در کشور، چگونه مردم را چاپیدند و پول های شان را از جیب این ساده دلان، به سوی حساب های بانکی خودشان روانه نمودند. تا به آنها آپارتمان های پوشالی ساخته شده توسط بنیاد چپاولگر مهر را تحویل بدهند!
احتمالا در تصاویری که این روزها، از رویداد مخرب زلزله در غرب کشور در رسانه ها دیده اید؛ مشاهده نموده باشید که از کلیت آپارتمان های موسوم به تعاونی مسکن مهر، فقط اسکلت آنها بر جای مانده اند؛ و تمامی سفت کاری های آنها تخریب گشته و بر زمینن فرو ریخته اند. انگار که مواد مورد استفاده دست اندرکاران فریبکار این پروژه جهنمی، برای پر نمودن فاصله های میان چهارچوب فلزی این ساختمان های پوشالی را، با کاغذ و مقوا و هر چه که سبک و غیر مقاوم بوده پر کرده اند. تا هر چه سریع تر آنها را تکمیل نموده و به خریداران زودباور شان تحویل بدهند!
شاید با این نیت، که هم درآمدی هنگفت برای خودشان کسب نمایند؛ و هم انتقام دیرینه کینه شتری شان را از مردم ایران بگیرند. که با کوچک ترین تکانی، این ساختمان های بی دوام از هم بپاشند و فرو بریزند. تا در این رهگذر، عده زیادی از مردم ایران، از هستی گرانبهای خویش ساقط گردند. دزدی های کلان شان کافی نبوده و نیست؛ از اینرو تلاش می کنند تا با کم تر کردن مردم ایرانی ساکن در این سرزمین، مبالغی را که جهت زندگانی ایشان هزینه می شود را، به جیب های هرگز پر نشدنی خودشان سرازیر نمایند!
اکنون در ایران با حضور این حرامیان، همه چیز شدنی و امکان پذیر است. کم ترین اعتمادی به تک تک این سیه دلان، اشتباه بزرگی خواهد بود؛ که همه روزه وضعیت زندگانی مردم ایران را، از همینی که هست بدتر و بی پایه و اساس تر خواهند نمود!
« من این دو حرف نوشتم، چنان که غیر ندانست
تو هم به رسما امانت، چنان بخوان که تو دانی » !
محترم مومنی