یک منبع اگاه گفت که یک روز پس از بازداشت چند ساعته صدیقه وسمقی هنگام بازگشت به ایران، او طبق گفته ماموران بازداشتکننده روز ۲۴ مهرماه به دادسرای زندان اوین مراجعه کرده اما به او گفته شده هنوز پروندهاش به دادسرا منتقل نشده و باید مجددا مراجعه کند.
صدیقه وسمقی، شاعر، نویسنده و عضو دوره اول شورای شهر تهران به محض بازگشتاش به ایران در تاریخ ۲۳ مهرماه در فرودگاه امام توسط ماموران وزارت اطلاعات برای چند ساعت بازداشت و پس از آن آزاد شد.
این عضو سابق شورای شهر به طور غیابی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران در سال ۹۳ به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به پنج سال حبس محکوم شده و ظاهرا بازداشت او مربوط به همین حکم است. شاکی او در این پرونده وزارت اطلاعات است.
صدیقه وسمقی در تاریخ ۳۰ مهرماه ۹۵ در نامهای به حسن روحانی، رییس جمهور جمهوری اسلامی از تصمیمش برای بازگشت به ایران مینویسد و اظهار امیدواری میکند که بازداشت نشود. او در نامه ای از فشارها و تهدیدهای وزارت اطلاعات از سال ۸۷ نوشته و اینکه به دلیل این فشارها مجبور به ترک ایران شده است.
خانم وسقمی در انتهای نامه خود نوشته است: «اینجانب پس از حدود پنج سال تحمل تبعید و تحمیل آن به همسر فداکار و وفادار تصمیم دارم همراه ایشان به خانهام باز گردم. دهه ۵۰ و ۶۰ زندگی که من و همسرم در ان به سر میبریم، فصل تحمل تبعید نیست. از سوی دیگر با توجه به شرایط جسمانی من و به ویژه ضعف شدید بینایی، تحمل زندان نیز دشوار مینماید.»
او با احتمال بازداشتش نوشته است: «هر چند میدانم سیاست حاکم پشیمانسازی کسانی است که به خانه باز میگردند، سیاستی که آزادی را برای ما محدود به انتخاب میان سکوت، تبیعد و زندان کرده است.»
صدیقه وسقمی به عنوان نویسنده و تحلیلگر مسایل سیاسی مدتی در روزنامه اطلاعات و مجله سروش نوشت و همچنین در دانشکده الهیات دانشگاه تهران «فقه اسلامی» تدریس کرد. او در اولین انتخابات شورای شهر تهران در سال ۷۷ کاندیدا شد و پس از رای آوردن از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰به عنوان نماینده مردم تهران در شورای شهر فعالیت کرد.
اما این نویسنده و عضو سابق شورای شهر تهران به دنبال فشارهای وزارت اطلاعات در سال ۱۳۹۰ ایران را ترک کرد و به عنوان استاد میهمان در دپارتمان اسلامشناسی دانشگاه جورج آگوست گوتینگ آلمان مشغول به فعالیت شد.
صدیقه وسمقی که به نواندیش دینی معروف است در تاریخ ۳۰ مهرماه ۱۳۹۵ طی نامهای به حسن روحانی، از فشارهای که به او از سال ۸۷ اعمال میشده نوشت: «از سال ۸۷ اعمال محدودیتها نسبت به من روز به روز چنان افزایش یافت که دیگر نه تنها در مجامع عمومی و دانشگاهی، بلکه حتی در مجامع خصوصی و دست آخر در خانه خود نیز مجاز به طرح دیدگاهها و مواضع فکری خویش، حتی در حوزه دین نبودم. محدودیتها به صورت غیرقانونی توسط ماموران وزارت اطلاعات اعمال میشد تا آنکه در سال ۸۹ وزارت اطلاعات مرا احضار و صریحا تهدید نمود.»
وسمقی با اظهار اینکه وزارت اطلاعات او را تهدید به سکوت کرده، نوشت: «خواست آن وزارت این بود که ساکت باشم، اشعارم را منتشر نکنم، در اعتراض به ظلم و فساد سخنی نگویم و چیزی نویسم.» او در ادامه این نامه نوشته که وزارتخانهای که مسوولش رییس جمهور است وزارت اطلاعات «از من میخواست که از انجام اموری دست بردارم که یا حق من محسوب میشود یا وظیفه من. ماموران اطلاعات به دنبال تهدیدات خود در صدد بازداشت من برآمدند اما تقدیر چیز دیگری بود اینجانب که از قبل توسط دانشگاه گوتینگ آلمان جهت یک ترم تدریس در دپارتمان اسلامشناسی آن دانشگاه دعوت شده بودم، فروردین ۹۰ همراه با همسرم ایران را به صورت قانونی ترک کردم.»
این نویسنده و عضو سابق شورای شهر تهران در ادامه نامه خود به رییس جمهور از یورش ماموران وزارت اطلاعات به دفتر حقوقیاش و همچنین منزلش نوشته است: «چندی بعد در غیاب من ماموران اطلاعات برای چندمین بار به درب خانه ما رفته، مزاحمتهایی برای همسایگان فراهم آوردند و پس از آن به دفتر حقوقی اینجانب که دفتری شخصی است هجوم برده، با تهدید افراد حاضر در محل و با ارائه حکم بازداشت من به آنان دفترم را تفتیش کردند و لوازم شخصی مرا نیز با خود بردند.»
به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان به نقل از کمپین حقوق بشر در ایران؛ او با اشاره به اینکه بودن در کشور دیگر را به بازگشت و زندان ترجیح داده است، نوشته پس از ریاست جمهوری حسن روحانی، او و خیلیهای دیگر گمان میکردند که دوره تهدیدها و محدودیتها تمام شده است اما در دولت او محکوم به پنج سال حبس شده است: «اطلاع یافتم که با شکایت وزارت اطلاعات، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به صورت غیابی مرا به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام محاکمه و در تاریخ ۱۶ تیرماه ۹۳ رای پنج سال حبس صادر شده است.»