می گویند : ” آش آنقدر شور شده بود ؛ که خود آشپز هم آن را نخورد . ” هنگامی که در نزدیک به چهار دهه پیش ، جیمی کارتر رئیس جمهور حزب حاکم در ایالات متحده ، لباس کاملا نازیبائی را برای قامت ملت ایران و حکومت سربلند پادشاهی پهلوی دوخت و بر تن ما نمود ؛ و حاکمیت اهریمنی جمهوری پلید اسلامی را جایگزین آن کرد. هرگز تصور نمی نمود ، که همین روضه خوان های گداصفت و بی نام و نشان ، روزی در مقابل خود امپریالیست شان بایستند ؛ و در برابر ارباب و ولینعمت خویش گردن فرازی نمایند !
اختلاف میان افراد ، گروه های متفاوت ، یا مسؤلان یک کشور ، و یا دولتمردان دو سرزمین با همدیگر ، همواره در طول تاریخ بشری وجود داشته است . پیوسته هم با میانجیگری های دیگران ، جنگ و گریزهای میان آنها ، اگر خاتمه نیافته ، دست کم سبک تر و بی رنگ تر گشته اند . در برخی از موارد نیز ، با همه تلاش میانجی ها ، دعوای بین آنها همچنان باقی مانده و هیچ تغییری به سوی صلح و آشتی نیافته ، گاهی نیز دشمنی شان تا به نسل های بعد از خودشان هم ادامه داشته است !
این اختلافات ، به نسبت حجم زمینه ای که دارند ؛ و به اندازه محتوای فردی یا گروهی بودن شان ، می توانند نتایج بد و ناهمواری را به ثمر برسانند . چنانچه میان دو یا چند فرد چنین موردی رخ بدهد ؛ بدیهی است که ضرر ماجرا فقط به همان افراد لطمه می زند . اما اگر میان دو گروه باشد ، زیانبار بودن اش گریبان تعداد بیشتری از مردم یک اجتماع را می گیرد . ولی اختلافات و جنگ های سرد و گرم بین حاکمان دو سرزمین ، هم به دو ملتی که حکومت های شان شان با همدیگر پیکار می کنند اصابت می نماید ؛ و هم دامان همسایگان دو مملکت مخالف ، یا فقط یکی از ایشان را نیز می گیرد ؛ و به آنها هم از صدمات یک جنگ برخاسته از خودخواهی های بی خردانه آن جنگ طلبان ، آسیب های فراوانی می رساند !
در مورد میانجیگری میان دولتمردان دو سرزمین متخاصم ، به یاد نمی آورم که نمونه ای کارساز و مثبت در این رابطه را دیده باشم . اما اگر میان دو کودک دعوائی صورت بگیرد ، به راحتی می توان با بیان دو سه اندرز ، یا دادن یک خوراکی خوشمزه به آن دو ، و یا گرم نمودن سرشان به موضوعی دیگر ، مانند بازی کردن با آنها ، یا واداشتن شان به فراگیری یک بازی جدید ، و دادن هدیه ای به ایشان ، سر و ته قضیه را بر روی هم آورد ؛ و اختلاف میان آن دو را با مسالمت حل و فصل نمود !
چنانچه جنگی میان دولتمردان دو سرزمین و نیروهای مسلح آنها دربگیرد . تا یکی از آنها پیه باختن و شکست خوردن را به تن خویش نمالد ؛ جنگ میان آنها به گونه فرسایشی ادامه دار می شود ؛ و ممکن است که سالها به طول انجامد . گاهی پیش می آید ، که به وجود آورندگان جنگ و گریز میان دو کشور ، به خاطر داشتن خصیصیه های کودکانه ، به وسیله هیچ معجزه ای هم با یکدیگر به نتیجه صلح و آشتی نمی رسند . این کودکان بزرگسال را ، نمی توان با دادن یک آب نبات یا شکلات ، و یا با به بازی گرفتن شان ، به مرحله عدم مخاصمه و ایجاد دوستی دوباره رساند . زیرا افکار کودکانه این بزرگ سالان ، به تنها موردی که می اندیشند ، حفظ قدرت مالی و غیر مادی آنها ، در درون و بیرون از مرزهای سرزمین شان است . از اینرو تا جائی که بتوانند ، به ادامه جنگ و حفظ موقعیت خود و برتری که دارند می کوشند !
اما اگر در عالم مقایسه ، به میزان قدرت داخلی و خارجی حکومت های آمریکا و جمهوری اسلامی توجه کنیم ؟ و بر اساس آن نتیجه نهائی جنگ و گریزهای لقظی و عملی بین آنان را محاسبه نمائیم . ناگفته پیداست ، که حاکمیت خودکامه رژیم ملاها در ایران ، و نیز حکومت آمریکا مخصوصا در این مقطع زمانی ، هیچ وجه مشترکی با همدیگر ندارند ؛ تا بتوان نسبت به شباهت های قدرتمندی هر یک از آنها به دیگری ، به نتیجه قانع کننده و کاملی رسید . تنها امتیازی که ایران (منهای حکومت ننگین اسلامی) بر کشور آمریکا دارد ؛ قدمت و پیشینه باستانی میهن ما نسبت به این مملکت است . ولی در سایر امتیازهای قابل توجه ، مانند وسعت کشور ، ثروتمندی و پیشرفت های علمی ، و موجود بودن حاکمیت دموکراتیک در آمریکا ، برتری جهانی ایشان نه فقط بر ما و میهن مان ، بلکه بر سایر ممالک گیتی نیز محرز و اثبات شده است !
با تجربه هائی که تا کنون از سیستم سیاست گذاری سیاستمداران این سرزمین ششصد ساله داریم . آنها هم در ظاهر قوی به نظر می رسند ؛ و هم در باطن از بقیه ممالک جهان قدرتمندتر می باشند . مگر دولت پیشین آمریکا در دو دوره ریاست جمهوری باراک حسین اوباما ، که اشتباهات زیادی را مرتکب شد ، و برای این کشور کاستی های فراوانی را به ثمر رساند . دلیل ندارد که دولت های بعدی آنها ، به جبران نمودن خطاهای رئیس جمهور پیش از خویش دست نزند ؛ و اجازه بدهد نوکران دست نشانده خودشان در رژیم ملاها ، در مقابل آنها قد علم کنند و برای شان شاخ و شانه هم بکشند !
از سخنان مبارزات انتخاباتی دونال ترامپ آشکار بود ؛ چنانکه به ریاست جمهوری کشورش برسد ، در نخستین ماه های ریاست اش ، شاخ حکومت آخوندها را بشکند ؛ و امتیازاتی را که اوباما به آنها داده بود را پس بگیرد . اکنون که اشتباهات مکرر رژیم اسلامی ، دخالت های غیر ضروری آنها در ممالک دیگران ، ارسال پول و سلاح برای تروریست های اسلامی در سایر نقاط دنیا ، همچنین اعمال ضد بشری شان با مردم ستمدیده ایران ، و انجام دادن عملیات تروریستی در کشورهای همسایه با ایران حتی در یمن ، و صدها دلیل معتبر دیگر ، زمینه کامل برای مقابله ریاست جمهوری آمریکا برابر ملاها وجود دارد ؛ که روبروی این حکومت استبدادی و قدرت پرست و ایرانی آزار و تروریست پرور ، بایستد . تا که دونالد ترامپ و اعضای کابینه اش بتوانند ؛ تمام قد و با دلائل کافی ، برابر خطاهای دست اندرکاران جمهوری ننگین ملاها در ایران قرار بگیرند ؛ و با ارائه اولتیماتوم های بسیار جدی به سران خودمحور جمهوری اهریمنی اسلامی ، آنها را در بدترین شرایط ممکن و بسیار سخت ، به مرگ بگیرند تا به تب رضایت بدهند !
مسأله برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) ، که نتیجه به دست آمده ، بعد از دوازده سال نشست پیاپی میان شش قدرت بزرگ جهان ، با جمهوری رو به فنای آخوندی ، در باره مذاکره بر سر فعالیت های هسته ای رژیم بوده است . اکنون بهترین انگیزه ترامپ جهت مقابله ای خفیف کننده با سران حکومت اسلامی گشته است . با همه لفاظی کردن های قدرت مآبانه رهبر و رئیس جمهور اسلامی در پاسخ سیاستگزاران آمریکائی ، خامنه ای از ایران ، و روحانی در نشست بعد از سخنرانی اش در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ، سخنان دونالد ترامپ علیه خودشان در نخستین روز این اجلاس را ، کلمات سخیف و دور از ادب ریاست جمهوری آمریکا در باره خود و رژیم منحط و واپسگرای شان تعبیر کرده اند . یعنی همچنان در موضع قلدری جا خوش نموده اند . تا در این رابطه دست پیش را بگیرند که عقب نمانند !
ظاهرا نوکران خامنه ای که به عنوان نماینده وی در برخی از مراکز کشوری و لشگری حضور دارند . گاهی اوقات شعورشان از رهبر شان اما….. م !!!!! خامنه ای بیشتر است . در ارتباط با موضوع این نوشتار ، آخوند علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران ، که چند روز پیش به عنوان میهمان ویژه ، در سومین اجلاس پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری شرکت داشته ، در مورد موضوع این اجلاس (مسأله نفوذ ) که خود خامنه ای در آغاز سال جاری باب آن را گشوده بود گفته است : ” نفوذ آمریکا درون حکومت شوروی سابق ، و فروپاشی آن ، از اهداف نظام سلطه و آمریکا است ؛ که با حربه نفود در پی تکرار آن فرمول در نظام اسلامی ما است . ” !
سفیر سابق ایران در روسیه نیز ، در مصاحبه ای در تلویزیون دولتی رژیم ، موضوع فشارهای آمریکا و قطعنامه های حاوی انواع تحریم در باره جمهوری اسلامی را ، به آن تشبیه نموده ، که صادر کنندگان قطعنامه های جدید ، با تعیین تحریم های سخت تر از پیش ، گوئی که نظام اسلامی را ، در گوشه رینگ بوکس انداخته اند ؛ و از چپ و راست به ایشان سیلی می زنند . و این بدان معناست ، که آقایان به وضوح از شرایط مضمحل کننده حکومت شان آگاهی کامل را دارند . چون اینها بیش از بقیه با مکاری های حکومت ینگه دنیا آشنائی دارند . به درستی هم می دانند ، اگر این قدرت بزرگ جهانی ، همین آمریکای به قول ایشان ، که باید همه روزه مورد چندین نوبت ” مرگ بر آمریکا ” گفتن های ایادی مزدور رژیم جنایتکارشان قرار بگیرد . با چه ترفندهای نامردانه ای ، مردم ایران را به چنین سرنوشت شومی دچار نمود . که اسیر حکومت استبدادی آخوندی بشوند ؛ اگر آخوندها به وی باج ندهند ؛ خواهد توانست در کم ترین فرصت مورد نیاز ، ریشه ی درخت شوم انقلاب سیاه اسلامی در ایران را بخشکاند . تا گناه پیشین شان را جبران نمایند ؛ و یک بار دیگر آزادی های همه جانبه را به این ملک و ملت باز گردانند !
محترم مومنی