دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)
همه پرسی استقلال کردستان هر چه که می گذرد، غیرقابل کنترل تر پیش می رود؛ به خصوص که اینک از مقامات اقلیم کردستان فراتر رفته است و به جنبشی بین به خصوص اقوام کرد، آن هم نه فقط در کردستان عراق که در مناطق کردنشین دیگر کشورها نیز بدل شده است.
واقعیت این است، که وضعیت توسط همه بازیگران به شکلی ناشیانه پیش رفته است که می تواند متأسفانه به هزینه ای برای همگان بدل شود. البته پخته ترین تصمیمات را نخست رئیس جمهور عراق و سپس نخست وزیرش داشتند. حالا کار به میزانی پیش رفته که انعطاف و حتی تأخیر و تعلیق برای هر یک از طرف ها به عنوان شکست تعبیر می شود. این در حالی است، همان طور که در گزارشات مقامات نظامی آمریکا آمده است، “استقلال کردستان عراق قطعی است” و تنها به زمان بستگی دارد. اما متأسفانه این تصمیمات دومینووار عجولانه، می رود که یا در مقطع پایانی، کار را خراب کند یا هزینه هایش را سنگین سازد که با درایت به راحتی می شد از هر دو اجتناب ورزید. رهبری واقعی یک ملت، یعنی توان عبور مردم از معبر خروشان مخاطرات و تنگناها به سوی اهداف شان است؛ افقی که چه بسا دیگران نبینند، و رهبر حقیقی یک ملت کسی نیست که پرچم را بالا می برد یا ورقه ای را امضاء می کند یا با تبلیغات خود را عامل همه اتفاقات خوب برای مردمش معرفی کند یا حتی پیروزی های شخصی اش را با آرزوی های تاریخی ملت اش خلط نماید و چه بسا هر دو را بسوزاند. برخی از رهبران اقلیم کردستان جمله ای گفتند که برای من نه تنها نگران کننده که حتی تعجب آور بود: «هر چه می شود، بشود»؟! این که یعنی خودکشی. با این گونه درایت می خواهید در تاریخ نامتان به عنوان رهبری که کردها را به آرزوی دیرینه و تاریخی شان رساندند، ثبت شود! در این صورت نامتان به عنوان کسی که بهترین فرصت سوزی تاریخ کردها را صورت داد، ثبت خواهد شد. آرزوهای شخصی تان و پیوندش با آرزوی های دیرینه یک ملت اگر با درایت و حساب شده نباشد، نه تنها محقق نمی شود و چه بسا به فاجعه ختم شود؛ که اتفاقاً کشورهایی که با همین اشتباهات رهبران شان فاجعه را تجربه می کنند، هم اینک پیش چشمان تان هستند.
باری، با جنبش کردی که در منطقه راه افتاده و تصمیماتی که همه طرف های درگیر گرفته اند، ما اینک با شرایط جدیدی روبرو هستیم که باید با همه سناریوهای محتمل در نظر گرفته شوند.
سناریو نخست که بهترین سناریو و برد-برد برای همگان است؛ توافقی بین مقامات اقلیم و آمریکا و روسیه و اتحادیه اروپا و در مشورت با رئیس جمهور و نخست وزیر عراق است که همه پرسی را همه طرف ها و کردها تنها به مناطق اقلیم کردستان محدود سازند و مناطق مورد مناقشه –از جمله کرکوک- پس از بازگشت همه آوارگان به سرزمین شان ظرف حداکثر دو سال آینده برگزار شود. برای این که همچون گذشته دولت فدرال، پرونده مناطق مورد مناقشه را عملاً مختومه نکند، تنها پیشمرگه ها در آن جا باقی می مانند (همان گونه که اینک هستند) و نه هیچ نیروی نظامی، شبه نظامی و امنیتی از عراق. علاوه بر آن، اقلیم کردستان برای تشویق نسبت به چنین انعطافی که توسط افکار عمومی کردها عقب نشینی تلقی نشود، باید امتیازاتی از طرف متحدانش و دولت عراق دریافت کند تا به مردم اش نشان دهد. نوع و میزانش را توافقات فی مابین معین خواهد کرد.
سناریو دوم، انجام “همه پرسی غیرالزام آور در همه مناطق کردستان” –هم اقلیم و هم مناطق مورد مناقشه- به شرطی که باز چند طرف به جای تهدید و تضعیف یکدیگر به دادن و گرفتن امتیازتی متقاعد شوند.
با این وجود، این احتمال هست که طرفین در نهایت به هیچ توافقی نرسند. چون برخلاف توصیه های چشم بسته طرف های بین المللی برای گفتگوی بین بغداد و اربیل به منظور رسیدن به تصمیمی که مورد توافق شان است، در هر موردی که اربیل و بغداد اختلاف داشتند، گفتگو فرجی حاصل نکرده است (صدور نفت و گاز، پرداخت حقوق، صدور ویزا، مسئله کرکوک)، و در مواردی که حتی هم در قانون اساسی و هم گفتگوها توافقاتی بدست آماده طرفین به هیچ وجه آن را عملی نکردند و هر یک کار خودش را کرده است. مثل تعیین تکلیف مناطق مورد مناقشه ظرف 5 سال که در قانون اساسی عراق آماده و عملی که نشده هیچ، برخی از مخالفان همه پرسی در عراق می گویند، مشمول مرور زمان شده است (به بی ربطی و بی سوادی مدعیانش نسبت به مسائل حقوقی فعلاً نمی پردازم).
پس در صورت عدم توافق و تقابل طرف های مختلف می رسیم به بدترین سناریو که رهبران کرد احتمال دادند، ممکن است پیش آید؛ اما راه حلش “هرچه پیش می آید، بیاید” نیست. برای همین سناریو باید اول بازی های محتمل را بخوانید و قبل از وقوع شان پیش بینی کنید و همه آمادگی های لازم و اساسی را اتخاذ کنید تا غافلگیر نشوید. اول از همه این را بیافزایم، “در صورت عدم توافق و هر نوع تحریم کردستان عراق توسط دیگر طرف ها، همه پرسی کردستان عراق دیگر یک نظرسنجی غیرالزام آور نیست، بلکه نتیجه همه پرسی اگر آری باشد، یعنی “اعلام رسمی کشور کردستان” توسط “آحاد مردم کردستان” است (و دولت و مجلس کردستان و مقامات و مسئولانش تنها کافی است این اعلام رسمی کشور کردستان توسط مردم کردستان عراق را به آنان تبریک بگویند) و برای همه مقامات و نهادهای کردستان الزام آور است که اگر پس از آن، مقام یا نهادی بخواهد سرش معامله کند، به جرم فروش آرمان های یک ملت و خیانت به کردها و کشورشان محاکمه خواهد شد.
در کنار آن، در بدترین سناریوها برای تهدیدات محتمل، کردها باید ببینند که چه کنند؟ اگر به هر بهانه ای دولت عراق یا کشورهای منطقه به اقدام نظامی دست زدند، چه خواهید کرد؟ سخنرانی و محکوم می کنید، یا اقدامات تان همچون آنچه در مقابل داعش در شنگال انجام دادید، خواهد بود و منفعلانه و دیر که چه بسا به فاجعه ای برای مردم و کشورتان بدل شود؟ در بدترین سناریو محتمل است که جشن های شما با فوجی از نظامیان و شبه نظامیان مخالفان همه پرسی به هم بخورد (مثلاً در بخش هایی محدود از مناطق مورد مناقشه)، چه خواهید کرد؟ باید پیش از روز همه پرسی برای همه شان اقداماتی صورت دهید. اول نیروهای تان در تمام مناطق مرزی و به خصوص مناطق مورد مناقشه آرایش جنگی بگیرند؛ درست مثل کسی که هر آن منتظر فرمان آتش فرمانده اش نشسته است؛ هم نفرات نظامی و شبه نظامی و هم سلاح ها و تجهیزات پیشرفته، تانک و زرهی و غیره، درست مثل اقدام به جنگ، آرایش نظامی بگیرند. پلیس و نیروهای امنیتی در شهر و روستا در حالت آماده باش بوده و مرخصی ها لغو می شوند، تا هم آماده اقدامات تروریستی و هم نظامی باشند. در صورت گستردگی تجاوز به کردستان برای مقاومت و نبرد با متجاوزان به نیروهایی بسیار بیش از پیشمرگه ها نیاز دارید. پس “بسیج عمومی” راه حل تان است. از همین امروز دفاتری را موازی با دبیرخانه های برگزاری جشن بر پا می کنید، که از داوطلبان زن و مرد بالای سن قانونی برای بسیج عمومی جهت دفاع از ملت و کشورشان “نام نویسی” کنند. این به بداندیشان و جاه طلبانی که اینک یکپارچکی عراق را بهانه کرده اند، تا اهداف کثیف، فرقه گرایانه، تبعیض آمیز و موذیانه شان را در پس پشت آن پنهان کنند، خواهد آموخت که شما –از هر نظر- کاملاً آماده اید؛ چه با کمک متحدان تان یا حتی بدون کمک آنان. علاوه بر کردهای عراق باید در ارتباط نزدیک با نیروهای رزمنده کرد دیگر مناطق و به خصوص پ.ک.ک. باشید (بسان یک ملت) تا طیفی از جنگ های منظم و نامنظم را پیش بینی کنید و در صورت لزوم در دستور کار بگذارید. آقای بارزانی باید طی هماهنگی با پ.ک.ک. شنگال را تماماً به نیروهای پ.ک.ک. بسپارید و نیروهای پیشمرگه را از آن مناطق به سوی مناطق مرزی مورد نیاز دیگر سوق دهید. از ابتدا با حضور پیشمرگه های حزب دموکرات در شنگال مخالف بودم. هم به سبب، فرار منتهی به فاجعه شان در مقابل داعش و هم دید منفی افکار عمومی ایزدیان پس از آن فرار پیشمرگه ها و هم به سبب این که ترکیه بدنبال تنش و حتی توطئه دوباره در آنجاست و حزب دموکرات متأسفانه در مقابل ترکیه بسیار منفعلانه رفتار کرده و حتی نسبت به خواسته های جاه طلبانه شان بسیار ناتوان نشان داده است و هم به سبب کمکی که پ.ک.ک. و کردهای سوریه کردند و بسیاری از ایزدیان را در لحظات آخر از چنگ داعش نجات دادند و گرنه ابعاد فاجعه غیرقابل تصور بود. در همین بدترین سناریو ممکن است آمریکا و نیروهای ائتلاف برای دفاع شما از سرزمین تان در مقابل متجاوزان پس از برگزاری همه پرسی، کمکی به شما نکنند و تماشاچی باقی بمانند. در آن صورت، نه فقط کردها در عراق، که کردهای سوریه نیز هر گونه همکاری و عملیات با نیروهای ائتلاف را متوقف کنند (آن گاه است که به همگان نشان خواهید داد بسان یک ملت واقعی خواهید بود)؛ چون آمریکا و ائتلاف دارند، سرنوشت آینده کردهای سوریه را همین امروز در آینه کردستان عراق به ایشان نشان می دهند و به فرماندهان و مقامات آمریکا خواهید گفت: از این پس بروید با کمک شبه نظامیان سپاه قدس، حشد الشعبی و حزب الله لبنان، تروریست های القاعده و داعش را شکست بدهید و ما خود را برای دفاع از ملت و کشورمان در مقابل خطرات آتی آماده خواهیم کرد. مقامات و پیشمرگه های کرد، به نیروهای امنیتی و نظامی ترکیه که در مناطقی از خاک کردستان پایگاه های غیررسمی زده اند، خواهید گفت که با شور و شوقی که در میان ملت کرد پیدا شده و بابت مواضع غیرمسئولانه مقامات ترک در قبال آن، دیگر نمی توانید امنیت شان را تضمین کنید و ممکن است مورد حمله مردم یا پ.ک.ک. واقع شوید -که اینک دارد به همراه ما با دشمنان استقلالمان می جنگد- و “برای خودشان بهتر است”، هرچه زودتر خاک کشور کردستان را ترک کنند.
درضمن، در صورت نرسیدن به توافق، تحریم ها و محدودیت های جدید اقتصادی و مالی تقریباً در همه سناریوها قطعی است و باید راهکاری جایگزین در هر زمینه ای داشته باشید. عملاً هر قراردادی را که چه آشکار و رسمی و چه پنهان و غیررسمی با کشورهای مخالف همه پرسی بستید، “باطل و ملغی” است. به خصوص دشمنان فرصت طلب تان “با نقاب دوست”، باید بفهمند که بیش از این نمی توانند دودوزه بازی کنند و آنان هیچ سهمی از معاملات برد-برد در کشور کردستان نخواهند برد.
البته امیدوارم که کارها با “بهترین سناریوها” پیش رود ونه بدترین شان و اگر بدترین سناریو نیز پیش آمد، باز “ملت کرد تاوان آن را نپردازد”.