بابک زنجانی در جلسه امروز دادگاه در بخشی که مربوط به شفافسازی در خصوص اظهارات حمید فلاح هروی و مهدی شمس بود خطاب به قاضی گفت: اینجا همه بگویند تقصیر من است، من قبول دارم؛ آخرش برای من اعدام است.
جلسه رسیدگی به اتهامات دو متهم پرونده موسوم به فساد نفتی ساعت 9:45 با حضور بابک زنجانی و وکلای شرکت نفت، بانک مسکن، تامین اجتماعی در شعبه 28 دادگاه انقلاب آغاز شد.
در ابتدای این جلسه قاضی مقیسه اعلام کرد که آقایان مهدی شمس و بابک زنجانی در جلسه حضور دارند. آقای فلاح هروی نیز احضار شده است اما به علت اینکه حالشان در شعبه بد شد در جلسه حضور ندارند و به حضور ایشان نیز احتیاجی نیست. دفاعیات ایشان توسط وکلای او خوانده میشود اما قبل از آن چون در جلسات گذشته ابهاماتی وجود داشت از آقای بابک زنجانی دعوت شد تا در این جلسه حضور یابند تا برخی ابهامات را روشن کنند و نقش آقایان فلاح و شمس را در این پرونده مشخص کنند.
قاضی مقیسه بابک زنجانی را به جایگاه احضار کرد و از او خواست در خصوص موضوع فروش بانک اس آی آی بی به بانک ملت توضیح دهد.
زنجانی در ابتدای حرفهای خود گفت: مدارک جدیدی به دست من رسیده که باید آنها را بگویم.
قاضی مقیسه گفت: این جلسه دادرسی برای شما نیست پس فقط به سوالاتی که میپرسیم پاسخ دهید. فقط راجع به پرونده بانک ملت و اف آی آی بی صحبت کنید شما به عنوان مطلع احضار شدید.
زنجانی گفت: ما در برج چهار سال ۹۱ کار خود را با وزارت نفت شروع کردیم اما اقدامات ما با آقایان شمس و فلاح به قبل از سال ۹۱ برمیگردد. مثلا در سال ۹۰ هواپیماهای خریداری شده توسط آقای شمس را داشتیم که در خرداد ماه آن سال قشم ایر را افتتاح کردیم. از آقای فلاح هم آن زمان که در شرکت غدیر فعالیت میکردند دعوت کردم تا کارهای هلدینگ سورینت را سروسامان بدهند.
قاضی مقیسه پرسید: پس آقای فلاح اینجا شریک بودند.
زنجانی گفت: خیر، ایشان فقط عضو هیات مدیره بودند و شراکتی نداشتند.
زنجانی ادامه داد: زمانی که میخواستیم با وزارت نفت کار کنیم از وزارت اطلاعات با ما تماس گرفتند و گفتند که آقای فلاح را از مجموعه خود حذف کنید و ایشان استخاره کردند و گفتند من باید در خدمت آقای زنجانی باشم.
بابک زنجانی خاطرنشان کرد: اینکه میگویند ما اف آی آی بی را چهار میلیون دلار خریدیم و ۹۰ میلیون دلار فروختیم اشتباه است. در خصوص بانک اف آی آی بی ، دو بخش وجود دارد یکی مربوط به بخش لایسنس بانک است یکی هم مربوط به اموال و داراییهای بانک. ما لایسنس بانک را چهار میلیون دلار خریدیم و آن را هفت میلیون دلار فروختیم. باقی ۹۰ میلیون دلار مربوط به اموال و داراییها، ساختمان و دیگر متعلقات بانک است. ما کلا در جابجایی بانک اف آی آی بی سه میلیون یورو سود کردیم. آقای فلاح در پروژههای نفتی ما دخیل نبودند.
قاضی مقیسه گفت: پس به چه منظور این پول را به فلاح دادید.
زنجانی گفت: به خاطر اینکه ایشان بیزنس میکردند و کار میکردند.
قاضی مقیسه گفت: ایشان چه کار میکردند که سه میلیون دلار باید دریافت میکردند.
زنجانی پاسخ داد: همکاری، بیزنس و امثال این کارها.
قاضی رسیدگی کننده به پرونده فساد نفتی با اشاره به هدایایی که بابک زنجانی به فلاح هروی داده از زنجانی پرسید که به چه دلیل ای هدایا را به فلاح هروی پرداخت کرده و آیا هدیه بوده و یا بابتشان پول گرفته و خانه تهران و کیش چقدر میارزد و خانه تهران در کدام منطقه است که زنجانی پاسخ داد: این مسائل مربوط به حساب و کتابهای ما قبل از ماجرای شرکت نفت است و مربوط به سالهای ۸۸ ، ۸۹ و ۹۰ میباشد.
مقیسه گفت: شما در تمام اقاریر خود گفتهاید که من اینها را هدیه کردهام.
زنجانی پاسخ داد: در نهایت قرار بود فلاح از تمام شرکتهایی که در آن عضو هیات مدیره است سه درصد سود بگیرد.
قاضی مقیسه گفت: شما یک میلیارد هدیه به دختر ایشان دادهاید؟
زنجانی گفت: بله، از پول خودم بود.
مقیسه گفت: خانم آقای فلاح اقرار کرده است که بابت این خانهها هیچ پولی نداده است. خانه تهران کجا بود و آن زمان چقدر ارزش داشت و الان چقدر میارزد؟
زنجانی پاسخ داد: خانه در شهرک غرب است. آن زمان شش میلیارد تومان میارزید و الان حدود ۵۰ میلیارد تومان. آقای قاضی شما الان به دنبال چه میگردید که این سوالها را میپرسید؟ در آن زمان کلا ۱۴ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به آقای فلاح هروی پرداخت کردم که همه این ویلاها و آپارتمانها جزو همین مقدار است.
مقیسه با اشاره به پرونده خرید بیمارستان پارسیان گفت: شما در آنجا ۲۵ میلیارد به آقای فلاح هروی دادهاید؟
زنجانی پاسخ داد: خیر؟ این ادعا را دادستانی دارد. ما بیمارستان پارسیان را به مبلغ ۵۰ میلیارد تومان خریداری کردیم اما بعد از اینکه مشخص شد سند آن جعلی است قصد پس گرفتن پول را داشتیم که گفتند ۲۵ میلیارد آن را آقای فلاح گرفته است.
قاضی مقیسه با اشاره به پرونده تامین اجتماعی از زنجانی پرسید که به چه علت به آقای فلاح زنگ زدید که شبانه از مشهد حرکت کند و به تهران بیاید و چکها را از تامین اجتماعی بگیرد که زنجانی گفت: آقای فلاح ربطی به تامین اجتماعی ندارد. من چهار میلیارد یورو به حساب تامین اجتماعی در بانک مسکن واریز کردم و وقتی که در امارات بودم متوجه شدم که مشمول تحریمهای غرب شدم. برای همین در امارات بازداشت شدم. در آنجا با وزیر نفت تماس گرفتم و وزیر نفت با آقای مصلحی وزیر اطلاعات تماس گرفتند. ایشان با تیمشان هماهنگ کردند که مشکلی پیش نیاید. از آن طرف هم بانک اف آی آی بی با من تماس گرفت و گفتند که به ما نامهای زده و گفتهاند ظرف 15 روز آینده حسابهای ما مسدود میشود و اگر این طور شود دسترسی به هیچ پولی نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: وزیر نفت از من پرسید که چه کار میتوانیم بکنیم من به ایشان گفتهام من چهار میلیارد یورو به حساب تامین اجتماعی واریز کردم تا از این شرکت خرید کنم. وزیر نفت گفت میتوانید دو میلیارد از آن پول را به ما بدهید و کمتر خرید کنید.
زنجانی افزود: برای همین موضوع من به آقای فلاح دستور دادم که به تامین اجتماعی برود و چکها را بگیرد و از شرکت هم خواستم که به ایشان یک معرفینامه بدهد و چون قرار بود دو میلیارد از این پول را به شرکت نفت بدهیم طی تماس تلفنی با آقای مرتضوی، از ایشان خواستم که پنج فقره چک صادر کند. فلاح چکها را گرفت و به آقای میرکاظمی که امین من بود تحویل داد.
مقیسه پرسید چرا چکها را پیش خودش نگه نداشت که زنجانی پاسخ داد: احساس کردم این گونه بهتر است.
مقیسه با اشاره به پرونده فروش نفت توسط مهدی شمس از بابک زنجانی پرسید: آیا شما شرکت فال را انتخاب کردهاید؟ نحوه فعالیت آقای شمس را در این موضوع بگویید و آیا شما دستور دادهاید که شرکت اونر ایر را بخرد؟
زنجانی گفت: شمس اجازه نداشت پول نفت را به وزارت نفت بدهد زیرا طرف حسابش من بودم و طبق قراردادی که با شرکت نفت داشتم باید پول نفت را به حساب آنها در بانک اف آی آی بی واریز میکردم. پس یعنی اینکه به محض اینکه این پول به این حساب واریز شده است دیگر به وزارت نفت مساله مربوط نمیشود که آیا پولی گرفته شده است یا خیر؟ در رابطه با شرکت فال باید بگویم زمانی که در ترکیه بودم شخصی به نام آقای هلمی به من مراجعه کرد و ادعا کرد که در کار خرید و فروش نفت است من به آقای شمس زنگ زدم گفتم که راجع به این آقا تحقیق کند.
بابک زنجانی تشریح کرد: من به ایشان نامه زدم که با ایشان جلسهای بگذارید و این موضوع را پیگیری کنید گویا شرکت فال را همین آقای هلمی معرفی کرده است.
مقیسه پرسید: آقای زنجانی آقای شمس ادعا میکند که شرکت فال را با همفکری شما انتخاب کرده است.
زنجانی گفت: شمس با فال یک جلسه داشت و آنها را ارزیابی کرد من هم در آن جلسه حضور پیدا کردم که ظاهر کار مناسب بود وقتی با آقای جشن ساز صحبت کردیم آقای جشن ساز گفت که شرکت فال ورشکسته است.
در ادامه جلسه مهدی شمس بابک زنجانی را مخاطب قرار داد و گفت: شما به من نامه زدید و شرکت فال را معرفی کردید و آن نامه را خدمت دادگاه ارائه دادم که زنجانی گفت من نامه زدم و گفتم که جلسهای با شرکت فال بگذارید و بررسی کنید.
مقیسه گفت: پس قبول دارید که شرکت فال را شما به آقای شمس معرفی کرد.
زنجانی گفت: بله، ولی من در جلسه نبودم که شمس واکنش نشان داد و گفت: شما در آن جلسه بودید.
مقیسه از بابک زنجانی پرسید: این اظهارات را قبول دارید؟
زنجانی گفت: آقای مقیسه من دستور دادم که جلسهای بگذارید. باشد من فال را معرفی کردم شما نمی گذارید من حرف بزنم.
مقیسه گفت: این نامهای که آقای شمس ادعا کرده جعلی نیست.
زنجانی پاسخ داد: اگر همه اینجا بگویند که من مقصرم، قبول دارم. انتهای این ماجرا اعدام است دیگر لااقل اینها نجات پیدا کنند.
مقیسه گفت: پرونده اونور ایر به چه شکلی بود. آیا از پول نفت پول خرید انور ایر را دادهاید.
زنجانی گفت: آقای قاضی شما میخواهید به واقعیت دست پیدا کنید یا خیر؟ من معتقدم که این پرونده دو جبهه دارد یک اینکه بانکی وجود دارد که اینها یک میلیارد و ۹۶۷ میلیون یورو در آن پول دارند.
مقیسه گفت: شما قصد پرداخت این پول را ندارید. هشت هزار میلیارد تومان پول مردم دست شما است و نمیدهید.
زنجانی گفت: این نظر شماست من متعهد به پرداخت این مقدار پول هستم.
مقیسه گفت: خیلی خوب پرداخت کنید.
زنجانی گفت: پرداخت کردن که این طور نیست.
مقیسه گفت: ما پرونده شما را رسیدگی کردیم. راجع به اونور ایر بگویید.
زنجانی پاسخ داد: شمس به من ایمیل زد و گفت که ۵۰۲ میلیون دلار فروش نفت را کجا هزینه کرده است که ۲۳۵ میلیون دلار آن بابت خرید انور ایر بوده است.
او ادامه داد: پول شرکت اونور ایر را من باید از منابع مالی خودم پرداخت میکردم و ربطی به شرکت نفت ندارد. شرکت نفت پول خود را قبلا گرفته بود.
شمس در اینجا واکنش نشان داد و گفت: ما به واسطه نفتی که در دست شرکت فال داشتیم یک میلیارد دلار اعتبار گرفتیم و با آن این خریدها را انجام دادهایم بعدا مشخص شد شرکت فال بدون اجازه ما این نفتها را فروخته است.
مقیسه گفت: پول اونور ایر را پس از پول نفت دادهاید.
شمس گفت: از اعتباری که از شرکت فال گرفتیم دادیم.
زنجانی با مخاطب قرار دادن قاضی مقیسه گفت: سوالات شما ناقص است.
مقیسه گفت: شمس به دستور شما با پول نفت، اونور ایر را خرید است یا خیر؟
زنجانی گفت: شمس از جانب ما مامور بود که اونور ایر را خرید کند و مبلغ این معامله ۲۳۵ میلیون دلار بود. آقای شمس برای خرید این شرکت از یک شرکت که زیرمجموعه شرکت فال بود ۲۳۵ میلیون دلار چک مدتدار گرفت و به صاحب شرکت اونور ایر ارائه داد اما صاحب این شرکت این چکها را قبول نکرد. بنابراین آقای شمس این چکها را به وسیله فردی در دوبی چکها را زودتر از موعد نقد کرد.
مقیسه گفت: این پول به چه منظور بود؟ آقای شمس این ۲۳۵ میلیون دلار را به چه حسابی گرفتهاند؟
زنجانی گفت: آقای شمس با شرکت هوریویون حساب و کتاب داشت و شمس این چکها را پاس میکند.
مقیسه گفت: پس پول نفت صرف خرید شرکت هواپیمایی شده است.
زنجانی: خیر، پول نفت وارد شرکت هواپیمایی نشده است.
نماینده دادستان واکنش نشان داد و گفت: مطلبی که آقای زنجانی روی آن مانور میدهد بحث اعتبار است که ادعای قابل قبولی نیست. شما متعهد بودید که این پولها را به شرکت نفت بدهید.
زنجانی واکنش نشان داد و گفت: من این پولها را ریختم. چند بار باید آن را پرداخت کنم. اسنادی که ارائه میدهید و میگویید ما پولها را نریختهایم جعلی است.
نماینده دادستان گفت: حسابها خالی بوده است.
بابک زنجانی واکنش نشان داد و گفت: پرینت حسابها موجود است. چطور مدارکی که شما ارائه میدهید به درد بخور است ولی مدارکی که ما ارائه میدهیم به درد نمیخورد.
قاضی مقیسه گفت: پس شما قبول دارید با پول نفت اونور ایر را خریدید. بفرمایید بنشینید.
در ادامه جلسه رسیدگی وکیل شرکت نفت مهدوی در پاسخ به ادعای بابک زنجانی مبنی بر اینکه شرکت نفت پولها را گرفته گفت: به دلیل اینکه اصحاب رسانه در این جلسه حضور دارند صرفا برای روشنگری میگویم که نمایندگان شرکت نفت، وزارت اطلاعات و سایر مراجع دخیل در چند نوبت حسابها را بررسی کردند و مشخص شد که این حسابها خالی است. شما اگر ۱۰ جلسه دیگر هم آقای بابک زنجانی را بیاورید یک حرف راست از او نمیشنوید.
پس از این اظهارات میان بابک زنجانی و وکیل شرکت نفت درگیری لفظی بوجود آمد و قاضی مقیسه بابک زنجانی را از دادگاه اخراج کرد.