سالهاست که مایلم در باره عنوان بالا، که تئوری من در مورد رویداد شوم 57 است؛ مطالبی را خدمت هم میهنانم ارائه بدهم. از آنجائی که این فقط دیدگاه خود من در رابطه با سفر آیت الله جیمی کارتر و همسرش، که در سال 1356 به ایران رفتند است؛ تا حدودی در نوشتن این موضوع تردید داشتم. اما هر چه که از آن بازدید منحوس رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده از ایران می گذرد؛ و آنچه که در سال شوم تر 1357 در میهنم به وقوع پیوسته نیز سپری می گردد. بر این عقیده ام استوارتر می شوم. ویژه آنکه رویدادهای چهار پنج سال اخیر، که درون خاورمیانه رخ داده اند؛ و دنیا را به آشوب جنگ های فرقه ای در این منطقه کشانده اند. هیچ تردیدی برایم باقی نمی گذارند؛ که آن میهمان دشمن نما(جیمی کارتر)، با چه مقصودی و به چه هدفی در آن سال به ایران سفر کرده بود. و نتیجه ورود و خروج نکبت اثر او به ایران، چه عواقب تیره روز کننده ای را، هم برای ملت ایران، و هم برای بسیاری دیگر از کشورهای جهان به همراه داشت؟!
کشورهای بزرگ و قدرتمند دنیا به ویژه آمریکا، با هدف مبارزه پیگیر با کشورهائی که زیر بیرق اسلام سینه می زنند؛ و با حمایت های خود از اعراب فلسطینی، که نزدیک به هفتاد سال می گذرد که با اسرائیلی ها در جنگی نابرابر در ستیز می باشند. تا موجبات تضعیف نمودن این مسلمان های چند آتشه را فراهم بیاورند. بخصوص پس از رشد غیر متعارف اسلامیون در سراسر گیتی، که منجر شده است به تخاصمات میان پیروان مذاهب دوگانه آن، و بقیه زیرمجموعه های دو مذهب شیعه و سنّی، که با همدیگر بر سر اعتقادات دینی شان اختلافات فراوانی داشته و دارند؛ و نیز تأثیرات گسترده دشمنی های این فرقه های متعصب در سایر ادیان موجود در جهان، همچنین عدم رضایت رهبران دینی سایر آئین های غیر از اسلام، نسبت به این آخرین!!! رویداد دینی در دنیا، بر آن شدند که مبارزه با پیشرفت های بیشتر اعتقادات اسلامی در گیتی را محدود کنند. کاری که نیاز به برنامه ریزی حساب شده ای، جهت از بین بردن ریشه های عقاید اسلامی در میان پیروان چنین آئینی، که آکنده از خشونت و وحشت در دنیا است را فراهم نماید. یا دست کم، با به انزوا کشاندن اهالی مبتلا به دگماتیسم فرقه ای دین اسلام را متقاعد سازند؛ که پای شان را به اندازه گلیم شان دراز کنند!
صد البته می دانم، که بروز جنگ در هر نقطه از جهان، موجب شور و شعف کارخانجات اسلحه سازی همین قدرت های بزرگ می گردد. چرا که در این شرایطی است که آنها می توانند؛ بر تولیدات روزافزون خویش بیفزایند؛ و جیب های خود و حکومت شان را، از پول آنهائی که برای ادامه دادن به چنین نبردهائی، نیاز مبرم به خریدن سلاح های جنگی از ایشان دارند پر کنند. بنابراین، از نظر من مبارزه قدرتمندان دنیا با موردی ستیزه جو مانند مسلمان های دگم و فناتیک این آئین، به منزله دروغی آشکار است و جلوه ای نمادین دارد!
آمریکائی ها از آن باب هوای متحدان اسرائیلی خودشان را دارند؛ که ادامه دادن به جنگ هفتاد ساله ایشان و فلسطینیان را، در فکر و ذهن ایشان القاء نمایند؛ و حق آنها بر اعتقادی را که دین شان به آنان آموخته را تأیید نموده و آنان را مورد پشتیبانی های خودشان قرار دهند(یعقوب پیامبر که نام دیگرش اسرائیل بوده است؛ به بنی اسرائیل = پسران اسرائیل ” خود یعقوب ” ، قول داده است که خدای شان ایشان را خلیفه خویش بر روی زمین خواهد کرد.)؛ بدون تردید با توجه به موضوع بالا، این جنگ های دینی و فرقه ای میان پیروان دو آئین اسلام و یهود، حالا حالاها ادامه می یابد؛ و تا آغاز شدن جنگ سوم جهانی به طول می انجامد!
از اینرو، جهت ادامه یافتن جنگ میان این دو(اسرائیل و فلسطین) که به نفع همگی شان نیز خواهد بود؛ رساندن سلاح های جنگی و تجهیزات لازم برای مبارزه اعراب فلسطینی با یهودیها به آنان، از الزامات سیاسی این قضیه هست. پس باید یک یا چند کشور اسلامی به این مهم بپردازند؛ و امکانات جنگی مورد نیاز فلسطینی ها را به دست شان برسانند؛ تا این جنگ بدون وقفه در جریان باشد. و آقایان بتوانند کارخانجات اسلحه سازی خویش را رونق بیشتری بدهند!
می دانیم که پادشاه فرزانه و سیاستمدار ما اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی، از خوش نام ترین رهبران سیاسی در گیتی بود؛ که با ملت ها و دولت های دیگر در جهان، روابط دوستانه و حکیمانه ای داشت. از اینرو به پندار نادرست آمریکائی ها بخصوص اعضای حزب دموکرات در این کشور، شاه ایران می توانست یکی از کسانی باشد؛ که جهت پشتیبانی از فلسطینیان، هرگاه که نیاز باشد، آنان را مجهز به تجهیزات جنگی نماید. تا بتوانند در برابر اسرائیلی ها به مبارزات خویش ادامه بدهند. اما همانطوری که در بالا آمد؛ پادشاه همیشه سرفراز ایرانزمین، هنگامی که جیمی کارتر لعنتی دموکرات، در سال 1356 خورشیدی به اتفاق همسرش به ایران سفر نمود(تا که آن سفر را یک دیدار ساده دوستانه نمایش بدهد) ؛ احتمالا چنین پیشنهاد غیر انسانی را به محمدرضا شاه پهلوی داده بود؛ که …. ” یا از این پس شما برای فلسطینی ها سلاح های جنگی ارسال کنید. یا دوستی و همپیمانی با ما را فراموش نمائید. ” !
یک ارزن هم تردید ندارم، که آن نمونه والای انسانیت، آن سربلند همیشه تاریخ ایرانزمین، آن موجودی که باید دوباره و چندین باره از نو شناخت؛ به آن هرزگان تاریخ جهان پاسخ منفی داده بوده است. به همین خاطر نیز، دموکرات های ایران ستیز آمریکائی، برای فروپاشیدن حکومت پهلوی، و برکناری اجباری شاهنشاه آریامهر از قدرت، خمینی دجال، آن موجود کثیف و جنایتکار و انتقامجو را، که از چندین سال پیش برای چنین روزی در آب نمک خوابانده بودند؛ تا او را در موقعیت مقتضی به ایران بفرستند. در سال 1357 راهی ایران نمودند؛ و انقلاب شوم اسلامی را، به سرکردگی وی به وجود آوردند. تا از آن پس، همه تسلیحات مورد لزوم فلسطینی ها برای ادامه جنگ آنان با اسرائلیل، توسط رژیم منفور اسلامی در ایران برای شان فرستاده شود!
کاری را که یک مرد والا و انسانی کامل همچون محمد رضا شاه پهلوی زیر بار خفت آن نرفت. اما موجود سخیف و جنایتکاری قساوت پیشه و کودنی، همچون آخوند خمینی نا انسان و فرومایه ای قدرت پرست، به آسانی متعهد به انجام دادن آن شد!
روزگارتان تا به ابد سیاه، که روزگار مردم ایران را، با بردن پادشاه دلسوزشان، به تباهی و پوچی و سیاهی کشاندید!
محترم مومنی