به کردهای سوریه: به پیمان هایی که بستید، پایبند بمانید؛ تصرف غرب فرات به نفع تان نیست

0
217

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)

کردهای سوریه توجه کنند همان گونه که تاکنون با “پایبندی به تصمیمات و روش های درستی” که اتخاذ کردید و حتی اعمال قهری حکومت ترکیه نتوانست مانع از تداوم یا لغزشی در این مسیر شود، از این پس نیز نسبت به قول ها و تعهداتی که با شرکاء و همیاران تان بستید پایبند باشید و گرنه در بلند مدت متضرر خواهید شد و حتی در اداره کنفدراسیون تان در میان همان کردها دچار درگیری های عبث و عدم اعمال توافقات حاصل از هر گفتگویی خواهید شد؛ همان گونه که توافقاتی که با مقامات کردستان عراق داشته اید، عملی نشد و تنها روی کاغذ ماند. جدای از این که گذر از فرات یا تصرف مناطق و شهرهای غرب فرات به نفع تان هست یا نه، آنچه در شراکت با آمریکا برای جنگ با داعش قول دادید عمل کنید. این رویه ثابت قدم و مسئولانه به تعهدات است که همچنان موجب شده و می شود که تقریباً همگان سخنان تان را بشنوند، نسبت به مطالبات تان توجه نمایند و همیاری و همکاری در بسیاری از اهداف و برنامه های تان داشته باشند.

اما می رسیم به استراتژی تصرف زمین های آن سوی فرات. تصرف آن زمین ها –که به منظور ارتباط بین کانتون های تان دنبال می کنید، تا زمانی که نبردها در سوریه تمام نشده به نفع تان نیست. با تصرف این مناطق، از این پس تروریست هایی که از ترکیه به سوریه می ریزند، باید از کجا وارد شوند؟ چون تمامی پهنه مرزی ترکیه با سوریه در اختیار نیروهای رزمی شما خواهد بود و طبعاً اولین مواجهه آنان با شما خواهد بود نه ارتش اسد و مزدوران متحدش. به عبارتی، با تصرف مناطق باقیمانده در غرب فرات، شما عملاً به سپر بلای نیروهای طرفدار اسد در مقابل نیروهای تندروی جهادی و ترویست های آدمکش خواهید شد. در حالی که تاکنون “استراتژی ما” دقیقاً بر عکس بوده و موفق شدیدم در تمام هیاهوی جنگ داخلی تقریباً 90 درصد مناطق شمال سوریه را از نبرد بدور داریم و در سایر موارد نیز داعش به تجاوز و قتل عام آن مناطق روی آورده و تبعاً شما نیز البته با روش های انسانی مقابله کردید. بنابراین، تمامی نیروهای کردی همچنان که به آمریکا تعهد کردند، پس از آزادی منبج باید غرب فرات را ترک کنند. گذر موقت شما از غرب فرات این تأثیر مثبت را داشته که ترکیه برای اولین بار وارد خاک سوریه و دخالت در جنگ شده است. چیزی که اسد و رژیم ایران (برخلاف شان روسیه خواهان یک توافق سیاسی برای برون رفت از بحران است و دلیل بیرون کشیدن ناگهانی بخش بزرگی از نیروی هوایی روسیه به همین سبب بود) تصورش را نمی کردند و تصور می کردند که می توانند با درگیری های ولو خونین مناطق مختلف سوریه را به تدریج آزاد کنند، اما حالا نیروهای ترکیه با حمایت ائتلاف آمریکا امکان حل بحران سوریه از طریق هر راه حل نظامی را غیرممکن نشان دادند. حالا هم جهادی های آمده از آن سوی مرز باز با اسد و متحدانش درگیر خواهند بود و هم اسد و متحدانش با هر میزان درگیری نظامی نخواهند توانست غرب فرات را به تصرف کامل شان در آورند و آچمز نظامی تنها راهکار سیاسی را به عنوان تنها راه حل به شکلی جدی مطرح خواهد ساخت؛ این همان چیزی هست که روسیه نیز بدنبالش بوده و هست و به اسد و رژیم ایران فشار آورده بود.

اما مشکلات ترکیه اساساً بسیار بزرگتر از آن است که با تصرف یک یا چند شهر یا منطقه حل شود. مقامات ترکیه اساساً بینشی واقع گراینه و درست از وقایع و کنش و واکنش های سیاسی و نظامی ندارند و “بیشتر دنیای ذهنی خود” را طی می کنند. تصمیم گیرندگان آنجا هنوز تفاوت یک اقدام نمادین با یک اقدام موثر را نمی شناسند. همه الم شنگه ای که چند سال است ترکیه روی آن اصرار دارد و حتی متحدان دیرینه اش را بابت آن لجاجت دلسرد کرده و بعضاً از دست داده حتی اگر محقق شود، تأثیری را که آن ها بخواهند ندارد. می خواهند مانع از تشکیل خودمختاری کردهای سوریه شوند، بنابراین جرابلس را اشغال می کنند یا غرب فرات را خط قرمز اعلام می کنند. با تصرف جرابلس یا تمامی غرب فرات، خودمختاری کردها از بین می رود!؟ در تمامی مرز سوریه با ترکیه به استثنای غرب فرات از ابتدای شروع جنگ داخلی در سوریه، خودمختاری کردها با سازو کارهای محلی بر پا شده است. تصرف یا عدم تصرف چند شهر جدید، می تواند از نظر روانی مقامات ترک را ارضاء کند که خلاصه کاری کرده اند، اما خودمختاری کردها همچنان پا برجاست و آن هدف ترکیه (ممانعت از برقراری خودمختاری کردها) با این عمل (تصرف غرب فرات) محقق نمی شود. مقامات ترکیه جنگ داخلی سوریه را به جنگ داخلی در کشور خود بدل کرده، چون می گویند خودشان دارای اقلیت کرد اند و تشکیل خودمختاری یا کشوری کردی در سوریه موجب تشدید مطالبات تجزیه طلبانه در کشورشان می شود، در حالی که منطقه ای بالاتر از خود مختار (دارای تقریباً تمامی حقوق و اختیارات یک کشور مستقل بدون نام آن)، یعنی اقلیم کردستان عراق بیش از یک دهه هم مرز با کردستان ترکیه قبلاً وجود دارد و اگر بخواهد چنین عاملی بر کردهای ترکیه تأثیر بگذارد از طریق خودمختاری کردستان عراق می گذارد، چه خودمختاری سوریه تشکیل شود چه نشود. همین جهان بینی ها در داخل ترکیه نیز برای شان مشکل ساز شده است. از حل بحران شان با چریک های کرد از طریق نظامی حرف می زنند و هنوز نمی دانند منطقه ای که برای قرن ها در آن درگیری های قومی جریان داشته و مناطق کوهستانی امکان سال ها جنگ چریکی را فراهم کرده با چند حمله هوایی و زمینی اگر برطرف شدنی بود تاکنون شده بود. این دنیای خیالی درباره کودتای نافرجام ترکیه نیز صدق می کند و هم مقامات آمریکا و هم مقامات روسیه به فاصله اندکی از هم با مقامات ترک تماس گرفته و حمایت شان را از دولت قانونی اعلام کردند. اردوغان همین تعارفات روسیه را به عنوان همپیمانی ارزیابی کرده و همان تماس آمریکا را نشانه عدم همیاری!؟ اگربخواهم صریح تر سخن بگویم ترکیه نیاز به نزدیکی به روسیه داشت تا این عبور از مرز سوریه که اخیراً انجام داده موجب درگیری نظامی نشود و از آمریکا به خاطر مشارکت با کردها در جنگ با داعش ناراضی بود و ارزیابی کرد که دولت آمریکا کمی دیرتر تماس گرفته پس از ما حمایت نکرده است! اردوغان چشم بسته این و آن را متهم می سازد (و چون کودکی که با یک نفر بهم زده انتظار داشته باشد تمام دنیا باید با او به هم بزند)، انتظار دارد متحدان غربی نیز با همین اتهامات لفظی سیستم قضایی شان را دور بزنند، چون ترکیه متحد غرب است!! درحالی که بخش بزرگی از انتقادات به اردوغان همین است که او در درون ترکیه با همین اقدامات مخالف ستیز و حتی ورای قانون، “دموکراسی نیم بند ترکیه” را دچار بحران مظاعف ساخته، بعد او انتظار دارد که متحدان غربی اش نیز حرف اردوغان برای شان چون سندی مستند و محکمه پسند باشد و این و آن را بگیرند و ببندند، چون ترکیه شریک غرب است. خیلی دور از آن است که استراتژی یک ابرقدرت مثل آمریکا را دریابد، آن گاه انتظار دارد که آمریکا چون متحد استراتژیک ترکیه است، کردها را رها کند یا نسبت به نقض حقوق شهروندی به بهانه کودتا یا هر بحرانی دیگر بی تفاوت باشد. آمریکا آن هم در همان دوران قطبی شده جنگ سرد با بسیاری از دشمنان خونی ارتباطی همزمان و بعضاً حتی نزدیک و استراتژیک داشت و یکی را فدای دیگری نمی کرد. در دوران جنگ اعراب و اسرائیل هم متحد استراتژیک اسرائیل بود و هم بسیاری از اعراب –عربستان و اردن و غیره. در درگیری ترکیه با یونان بر سر قبرس متحد هر دو بود و هیچ یک را فدای دیگری نکرد. با چین که کشوری کمونیستی بود ارتباطی دوستانه برقرار کرد و همزمان از تایوان حمایت کرده و می کند. حتی با اتحاد جماهیر شوروی که دشمنی عیان بود، طی گفتگوهای متعدد هنگام بحران های جهانی توانست مانع از بروز جنگ جهانی سوم شود. اداره شرایط متکثر و متناقض جهانی که بعضاً یک جرقه می تواند به فاجعه ای بدل شود، بچه بازی نیست که با قهر و آشتی این اسلام گرا یا آن روضه خوان به وقوع بپیوندد.

باری به بحث اصلی برگردیم. کردهای سوریه باید از تصرف مناطق بیشتر خودداری کنند. تصرف رقه و سایر مناطقی که در اختیار داعش است، نه تنها تأثیری زیادی در برآیند جنگ در سوریه ندارد، تلفات بالایی به کردها وارد می سازد و نیروهای رزمی شان را تضعیف می سازد. در وضعیت تقویت نیروهای تان باقی بمانید. ایالات متحده نیز باید کمک ها و حمایت های شان از کردهای سوریه را به امور نظامی محدود نسازند و “انواعی از مایحتاج” کردهای در تنگنای سوریه را تأمین کند و این احساس برای کردها ایجاد نشود که آمریکا خواهان استفاده ابزاری از کردهای سوریه است و تنها سرباز دم توپ می خواهد و همین احساس موجب می شود که کردها نسبت به تعهدات شان مردد شوند.

مقاله قبلیحقیقتی حیرت انگیز!
مقاله بعدیقرعه کشی لیگ قهرمانان اروپا؛بارسلونا و منچستر سیتی همگروه شدند
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.