در ابتدای این نوشتار، قطعه شعری از یک دوست میهن پرست و حقیقت بین” را، که از نامردمی های بعضی از افراد در این دوره و زمانه نالیده را قرار داده ام. زیرا نگارنده نیز در این رابطه، خودم هم با برخی از این مصادیق رنج آور در تعدادی از رسانه های مجازی، به ویژه در فیسبوک به فراوانی برخورد نموده ام. وقتی که ایمیل این دوست گرامی را، که حاوی شعر زیر بود دریافت کردم؛ با خود اندیشیدم، که چه بسا نه فقط من و این هم میهن دلسوخته، بلکه بسیاری دیگر از سایر دوستان و آشنایان هم در این باره دل پرخونی دارند. و از خواندن این نوشتار نتیجه بگیرند؛ که با سکوت کردن و خود را به ” کوچه علی چپ ” زدن، هیچ کاری پیش نمی رود!
جز قلب تیره هیچ نشد حاصل وهنوز
باطل درین خیال که اکسیر میکنند
می خور که شیخ وحافظ ومفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند!
این واژه ” تزویر” در شرایط کنونی میهن اشغال شده ما، که مشتی آخوند افسار گسیخته و بی خرد و جنایتکار، آن را در استیلای سلطه جویانه خویش دارند. به قول ادیبان و سرایندگان اشعار پارسی، که در صنایع شعری صاحبنظرانی کاردان می باشند؛ در صنعت شعری ” حسب الحال ” یا ” وصف الحال ” ، شرح کارها و گفته های بی خردانه و بدون ربط برخی از هم میهنان عزیز ما است؛ که به پندار باطل خودشان، جهت رها ساختن ایران و ایرانی از یوغ استبداد آخوندی، به انواع فعالیت های دیداری و گفتاری و نوشتاری دست می زنند!
هرچند که این امور از کوشش های ایشان، برای روشنگری نزد مردم ایران هم باشند؛ اما متأسفانه در بیشتر آن فعالیت هائی که انجام می دهند؛ جلوه های ” تزویر و ریاکاری ” ، اگر نه برای همگان، ولی برای آنانی که صادقانه در این مسیر رهسپار آزادسازی کشورشان، از اسارتی سی و هشت ساله حکومت ننگین آخوندی هستند؛ ولی تمیز دادن و درک نمودن جلوه های خودنمائی این دست از هم میهنان ما، که شاید بدون آگاهی و یا قصد خاصی دست به این کارها می زنند. کاملا مشهود و مشخص است، که چه کسانی بی ریا در این راه سنگلاخ و پر نشیب و فراز گام بر می دارند. و چه افرادی صد درصد، با به کار گرفتن عوامل ” تزویر و ریا ” فقط جهت خودنمائی و نشان دادن میهن پرستی خویش، به این کارهائی که مصنوعی بودن شان کاملا هویداست می پردازند؟!
بعضی از کسانی که مشمول توصیف بالا هستند؛ که خوشبختانه تعدادشان هم زیاد نیست؛ آنهائی می باشند که فقط با چشم سر به پیرامون خودشان می نگرند؛ و به مجموعه کارها یا نوشته های دیگران که می بینند و می خوانند؛ با همان منطق دور از حقیقت چشم سرشان، نسبت به درست یا نادرست بودن دیدگاه ایشان قضاوت می کنند. و با این حقایقی که چه کسانی این مطالب را می نویسند و می گویند هیچ کاری ندارند؛ که… آیا اینها همه بر اساس واقعیت است یا به خاطر ابراز دانائی، و یا به نمایش گذاشتن یک شخصیت اجتماعی به اصطلاح روشنفکر از خودشان، به جلوه فروشی نابخردانه مشغول هستند؛ و در کمال ناشیگری به خودنمائی های ناپسند و بی جا می کوشند؟!
غافل از آن که، بالاخره در میان اینهمه ایرانی، که از فعالان اجتماعی در زمینه های سیاسی و یا هر موضوع دیگری که کار می کنند؛ کسانی نیز هسنند، که بسان خودشان دچار بی خردی و بی تدبیری و بی محتوائی نیستند. اگر نه همه اینها، شاید تعداد کمی از ایشان، بالاخره دست بی سوادان جلوه فروش را رو می کنند. و سرانجام کسانی را که مانند پسته های بی مغز، دهان بی خاصیت شان را باز می کنند؛ و صرفا جهت خودنمائی های دانشمندانه و کارشناسانه، نسبت به هر امری، که حتی هیچ توافقی هم با آنها ندارند؛ اظهار فضل و درایت می فرمایند. تا خودشان را در میان آن دسته از کسانی، که به دور از هر گونه ریا و تزویری، سخن های از دل برآمده شان را مطرح می نمایند جا بزنند!
دوست گرامی، هم میهن عزیز، خانم یا آقائی که واژه های [ فرض را فرز ، لحاظ را لهاظ ، به این کار خوب را به این کاره خوب ، با کار خرابات نشینی چه کنم را با کاره خرابات… ، با گدا نشسته با ” شاه نشینی ” چه کنم( مگر شاه هر که باشد، تالار یا سکّو یا تراس و جایگاه و امثال این است که ” شاه نشینی ” را به کار می برید؟) عشق گدائی است را عشقه گدائیست ، حاضر را حاظر، جزء را جزو ، پائین را پاین ، به دور چیزی گشتن را بدور چیزی… ، توهم برانگیز یا دارای توهم را متوهمانه(تعبیری که از خودشان در آورده اند)، فضای را فزای ، برای دیدن برنامه را برای دیدنه برنامه، نیست را نیس، بپردازند را به پردازند، سلاح به دست را سلاح بدست ، نصیب را نسیب ، فکر می کنم را فک می کنم، سؤآل را ساآل ، خانواده را خونه واده ، اروپائی را اورپائی ، میلیون را ملیون ، مسؤلین را مسعولین ، بازماندگان را باز مانده گان] نوشته اید؛ و از این پس نیز خواهید نوشت. آیا با این سواد اندک و با چنین بی خردی هائی که درنگارش های تان مشخص هستند. و به راحتی از نوع کلام تان روشن است؛ که فقط و فقط قصد خودنمائی و فضل فروشی و اظهار وجود کردن و ابراز تخصص نمودن را دارید. یک نگاه ” عاقل بر سفیه ” هم به خودتان و اعمال و حرف های تان بیندازید. آنگاه به بقیه هم میهنانی که هیچگاه مزور و ریاکار نبوده و نیستند تهمت بزنید!
محترم مومنی