آنچه که مردم جهان در طول شبانه روزهای زندگی شان انجام می دهند؛ برخاسته است از آئین و آداب و رسوم ملی و مذهبی که ایشان دارند. نزد ما ایرانیان نیز چنین است؛ و شاید به دلیل کهن بودن مملکت باستانی مان، در این باره غنی تر از دیگر ملیت های دنیا نیز باشیم؛ که بسیاری از مراوده های زندگی مان، بر مبنای همین آداب و رسوم پایه گذاری شده اند. برخی از مردم، خیلی از این کنش ها را به خرافه پرستی، و پیروی کردن از آنچه که ریشه در حقیقت ندارند منسوب می نمایند. اما از آنجائی که پندار و کردار و گفتار آدمها، فقط از ارگان های جسمانی آنان برنمی خیزند؛ و ریشه های روانی هم دارند. تمسک داشتن به آداب مورد پذیرش آدمها، در اثر تناسب آن رفتارها با ویژگی های روحی – روانی آنان، مترتب بر القاءآت روحی آنها نیز هست؛ تلقین های مربوط به خصوصیات مثبت چنین آئین هائی، می توانند بدون ارتباط به خرافه پرستی، مراتبی باشند که آدمی در طول زندگی خویش به آنها بهای زیادی می دهد و به آن عمل نیز می کند!
چنین است آداب و رسوم مربوط به شروع و امتداد جشن های نوروزی، و فرا رسیدن سال نو نزد تمامی پارسی زبانان گیتی، که از دیرباز با آنها رشد یافته و بزرگ شده و به آنها خو گرفته اند. رسم های خانه تکانی، سبز کردن دانه های نباتی که حیاتی می باشند، پهن کردن سفره هفت سین، قرار دادن ماهی قرمز درون تنگ آب در میان بساط هفت سین، خوردن سبزی پلو ماهی در شب تحویل سال، و خوردن رشته پلو در نخستین روز سال نو، و بسیاری موارد دیگر که ممکن است اکنون من در ذهن خودم نداشته باشم؛ مواردی هستند که هیچگونه ریشه ای در خرافات ندارند؛ بلکه موضوعاتی می باشند، که دیدگاه آدمی جهت گرامیداشت طبیعت و آنچه که از طریق آن به دست بشر می رسد هستند!
از اینرو جایز دانستم، در اولین روز بهار و فرا رسیدن نوروز باستانی، برخی از این موارد مربوط به چنین آداب و سنت های ملی مان را، برای جوانان برومند کهندیار سرفراز ایرانزمین بیان نمایم. آنهائی که هم سن من یا کمی جوان تر می باشند؛ خودشان به خوبی و بیش از من با این آداب، و دلائل انجام دادن آنها در طول هزاران سال آگاهی دارند. اما جوان ترها بهتر است که حتی اگر به همه این آداب و رسوم عمل نمی کنند؛ دست کم با آنها آشنا بشوند، تا بتوانند در آینده زندگی شان، چنین مواردی را برای فرزندان خودشان مطرح سازند. تا این موارد در میان ما و سایر پارسی زبانانی که چنین می کنند باقی بمانند!
همانطوری که متوجه شدید و خواندید، و چه بسا که از پیش تر هم می دانستید؛ نظافت کلی سالیانه، که تمامی خانه و وسایل آن را در بر می گیرد؛ کوچک ترین ارتباطی به موضوعات خرافی ندارد. بلکه موجب می شود، تا همه ملزومات زندگی آدمها، دست کم یک بار در سال نظافت بشوند؛ و توسط خانم های باسلیقه، وسایل خیلی قدیمی ایشان، جای خودشان را به اشیای نوتر بدهند. حکمت این کار بسیار منطقی و قابل تعمق است. چون متأسفانه بسیاری از مردم به دلائلی، محدودیت های مالی زیادی دارند؛ و نمی توانند نیازهای خود را فراهم کنند؛ و اشیای نو را جایگزین آنچه که کهنه شده اند بنمایند. بنابراین، مردمی که دست شان تنگ نیست و می توانند وسایل قدیمی شان را با اشیای نو جایگزین کنند؛ می توانند آنچه را که دیگر لازم ندارند، به گونه هائی که کسی متوجه نشود؛ به دست نیازمندان برسانند؛ و احتیاجات آنان را برآورده نمایند!
سبز نمودن دانه های نباتی هم، به منظور بها دادن به امور طبیعت است؛ که همه داشته های خودش را، در کمال سخاوتمندی به ساکنان این گیتی پهناور عرضه می دارد؛ و با این روش، نه فقط کودکان خانواده ها، بلکه بزرگسالان نیز بر رویش و رشد آنچه که طبیعت به آنها ارزانی می کند آگاهی می یابند. برای پهن شدن سفره هفت سین(به عقیده بعضی ها، هفت شین هم گفته شده است؛ که بعدها به مرور زمان به هفت سین بدل گشته است.) این نیز که همه هفت ماده موجود در آن خوراکی می باشند؛ نیز جهت ارزش قائل شدن برای طبیعت می باشد. ویژه آنکه در میان این هفت خوراکی مخصوص، که نام شان باید با حرف سین شروع بشوند؛ هم به صورت خام مورد استفاده می باشند؛ و هم به شکل پخته شده و عمل آورده هستند. قرار دادن تنگ بلورین محتوی ماهی قرمز بر سر سفره هفت سین، هم ریشه علمی و هم دلیل فلسفی دارد. ریشه علمی آن این است، که درست در لحظه به پایان رسیدن آخرین ثانیه سال کهنه، و شروع گشتن اولین ثانیه سال نو، آنچه که در این جهان، زنده است و تحرک دارد؛ در همان لحظه بی حرکت می گردد؛ و سپس به حیات خودش ادامه می دهد. این دلیل علمی که بیان کننده بخش فیزیکی عالم هستی است؛ درست در همین لحظه خاص، به وسیله ماهی قرمز کوچولو، که درون آب تنگ بلورین در حال شنا و حرکت داشتن است؛ به آشکارا قابل تشخیص می باشد. از امسال که گذشت، اما به امید خدا در سال آتی، می توانید این مورد را خودتان مشاهده نمائید؛ به شرط آنکه پس از تحویل شدن سال کهنه به نو، این حیوان زبان بسته را، به درون یک آب جاری رها کنید؛ تا بتواند به زندگی خاص خودش ادامه بدهد!
خوردن سبزی پلو ماهی در شب تحویل سال نو نیز حکمت فلسفی دارد. از آنچه که بر روی میز خوراک یا بر سفره شام ایرانیان(احتمالا دیگر پارسی زبانان) می باشند؛ توجه به دو مورد بسیار لازم در زندگی آدمی نشان داده می شود. سبزی که گیاه، و برنج هم که از شاخه غلاّت هستند؛ و ماهی که از گروه حیوانات و جانداران در چرخ هستی است؛ ضمن احترام گذاشتن به طبیعت، دارای حکمت فلسفی نیز می باشد. ماهی به آدمها یک نکته بسیار مهم را می آموزد. آیا ماهی شناور درون آب را دیده اید؟ آیا به دقت به حرکات این حیوان درون آب توجه کرده اید؟ ماهی در حالی که به طور مداوم در حرکت می باشد؛ مدام هم دهانش را باز و بسته می کند. می دانید که او چه می گوید؟ مرتب تکرار می کند: گوئی که در این حالت، مرتب می گوید: ” آب ، آب ، آب ” یعنی من بدون تردید، به گونه مستمر به آب که مایه حیات من است نیاز فراوان دارم؛ و همواره حتی درون خود آب نیز، در جستجوی این ماده حیاتی خودم می باشم. “!
خوردن رشته پلو در روز نخست سال جدید حکایت از آن دارد؛ که تا آدمی یادش بماند، سررشته زندگی اش را از دست ندهد. در غیر این صورت، نمی تواند انسان موفقی در زندگی خود و خانواده اش باشد. به مصداق آنچه که در بالا آورده شد و نوشتم؛ انعکاس روحی – روانی آنچه که برای نوروزمان انجام می دهیم؛ موجب می گردد که تأثیر القای روانی آن در روحیه ما ماندگار بشود؛ و در اثر آن به خویشتن خویش بگوئیم؛ ” رشته پلوی اول سال را خورده ام؛ آفریدگارم اجازه نخواهد داد؛ که من سررشته زندگی ام را از دست بدهم. ” !
توکل به پروردگار آفرینش، و آنچه که درون آن می باشد؛ مهم ترین بخش این آداب و رسوم ملی است. که در رابطه با آن روان مان، با ویژگی های استثنائی خودش، ما را آنچنان بر ذات خودمان قائم می دارد؛ که بیش از همت خودمان و یاری های اهورامزدای مان، به هیچ قدرت و وسیله دیگری، کوچک ترین نیازی نداشته باشیم!
بر همین اساس، لطفا ” رشته پلو ” یادتان نرود. نوش جان، و سال نو بر همگی تان فرخنده باد.
محترم مومنی