سردار مرتضی رضایی و مافیای پشت پرده “بیت رهبری” ـ بخش نخست

0
1230

در طول عمر حکومت جمهوری اسلامی ایران و انقلاب 1357 همواره بودند اشخاصی که در پشت پرده حضورداشته و دارند و همین افراد در پس پرده نقش فعال و مهمی را در شکل‌گیری جریانات سیاسی، اقتصادی و… داشته و دارند. در این میان باجرئت می‌توان گفت، که یکی از این اشخاص پشت پرده نظام، سردار سپاه پاسداران مرتضی رضایی بوده است. سرداری که هیچ جا نیست ولی همه‌جا حضور فیزیکی‌اش حس شده و می‌شود و در پشت پرده حضورداشته و ایفاء نقش نموده است.

سرداری که به همراه افرادی چون محسن سازگارا از بنیان‌گذاران سپاه پاسداران  سال‌ها فرمانده سازمان اطلاعات و امنیت سپاه (از سال 1372 تا 1385) بوده و مدتی هم قائم‌مقامی فرمانده کل سپاه را بر عهده داشت.
مرتضی رضایی، از همان بدو تولد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مأمور سازمان‌دهی بخش اطلاعاتی و امنیتی سپاه پاسداران می‌شود، بخشی که امروزه به‌موازات وزارت اطلاعات عمل می‌کند و نام سازمان اطلاعات و امنیت سپاه را یدک می‌کشد. مرتضی رضایی از همان ابتدا مستقیم و غیرمستقیم در رأس امور مسائل امنیتی سپاه قرار داشته است. سرداری که از همان روزهای نخستین شخصیتی مرموز و پیچیده داشته و به‌عنوان فردی امنیتی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و امنیتی کشور مستقیم و غیرمستقیم فعال بوده است و تاکنون هم از چهره‌های کاملاً اطلاعاتی و امنیتی کشور است.

پس از مرگ خمینی و تکیه زدن خامنه‌ای بر تخت خلافت، از همان آغاز روشن بود که خامنه‌ای توان تحمل رقیب را ندارد. پس باید کاری می‌کرد و رفته‌رفته با برنامه‌هایی که مشاورانش به او می‌دادند جایگاه خود را مستحکم نماید. کار به‌جایی رسید که هاشمی رفسنجانی طراح اصلی “به رهبری رسیدن خامنه‌ای آن‌هم با یک روایت جعلی ” نیز این اواخر احساس امنیت نکرده و حتی فرزندانش توسط عوامل رهبری خوار و خفیف شوند.

خامنه‌ای هیچ‌گاه در طول این سال‌ها از مشورت با سرداری چون مرتضی رضایی غافل نبود و بنا بر روایتی که در زندان از دهان یکی از فرماندهان ارشد سپاه شنیدم؛ او بود که باعث شد خامنه‌ای حکم عزل محسن رضایی را صادر کند. نه خامنه‌ای و نه مرتضی رضایی دل‌خوشی از محسن رضایی نداشتند، چراکه محسن رضایی در باند هاشمی رفسنجانی قرار داشت و خامنه‌ای از نفوذ رفسنجانی در سپاه نگران بود. این بود که خامنه‌ای بنا بر توصیه مرتضی رضایی، محسن رضایی را عزل نموده و حکم فرماندهی را به نام مرتضی رضایی امضاء و مهر نمود؛ اما مرتضی رضایی نپذیرفت؟

پس در اصل این مرتضی رضایی بود که باعث عزل محسن رضایی شده بود. البته ناگفته پیداست که محسن رضایی فردی بی‌تدبیر و بی‌خرد بوده، همگان می‌دانند که تمامی شکست‌ها و نابسامانی‌های نیروهای ایرانی در زمان جنگ 8 ساله ایران و عراق به‌واسطه بی‌تدبیری و نالایق بودن و عدم مدیریت درست و صحیح جنگی در برنامه‌های جنگ به خاطر عملکرد غلط محسن رضایی در رأس سپاه و اطرافیان او بوده است.
پس از برکنار شدن اولین فرمانده کل سپاه پاسداران از سمت خود خامنه‌ای فرماندهی کل سپاه را به مشاور خود که سرداری در پس پرده بود پیشکش کرد؛ اما مرتضی رضایی که درست برخلاف محسن رضایی، فردی بسیار باهوش، باخرد، موقعیت‌شناس و سیاسی بود حاضر نشد فرماندهی کل سپاه را بپذیرد، لذا به خامنه‌ای فردی چون سردار سید رحیم صفوی را پیشنهاد داد و خود بار دیگر در پشت پرده به ایفاء نقش پرداخت.

جلسه شورای عالی دفاع، محمد منتظری در کنار کمال خرازی و مرتضی رضایی
جلسه شورای عالی دفاع، مرتضی رضایی در کنار کمال خرازی و محمد منتظری

اما پس‌ازآن که مرتضی رضایی عرصه را بدون رقیب دید و تا حدودی دل‌نگرانی‌های خامنه‌ای را از بابت نفوذ رفسنجانی در سپاه حل‌وفصل نمود، عهده‌دار فعالیت‌هایی شد که از او فردی بسیار قدرتمند ساخت؛ اما فعالیت‌های مرتضی رضایی تنها صرف مشاوره دادن و در خفا با رهبر دیدار و مذاکره کردن نبود و نشد. مرتضی رضایی بی حاشیه و بدون هیاهو، سروصدا، بااحتیاط و باقدرت در پشت پرده به انجام اموری بس خطرناک مشغول بوده و حال که همچنان ازنظرها غایب است شاید عهده‌دار اموری برای حفظ نظام و حکومت باشد و یا شاید هم تاریخ‌مصرفش تمام‌شده و…
مرتضی رضایی به‌خوبی دریافته بود که اگر قرار باشد روزی روزگاری نظام جمهوری اسلامی فروبریزد این به معنای پایان کار سپاه پاسداران و سرداران سپاه و خود اوست. پس هر طور که شده او باید در نگهداری نظام تلاش کرده و پایه‌های نظام را مستحکم نماید. باز بنا بر روایت همان فرمانده ارشد سپاه در زندان اوین سردار مرتضی رضایی در امر مستحکم کردن پایه‌های قدرت خامنه‌ای و حکومت موفق عمل نموده است. با نگاهی به عملکرد این سردار همواره پنهان از دیده‌ها و زیرکی او در انجام امور حساس به‌جرئت می‌توان گفت: که او یکی از اصلی‌ترین و پرقدرت‌ترین عوامل نگه‌دارنده پایه‌های لرزان حکومت جمهوری اسلامی ایران بوده است و به خاطر هوش، زیرکی و سیاسی بودنش همواره در پشت پرده بوده و قصد ظاهر شدن درروی پرده سیاست را نداشته و ندارد. پس برای حفظ نظام و خود باید دست‌به‌کار می‌شد و برای این کار احتیاج به پول و ثروت داشت تا به دنبال آن قدرت بیشتر را برای خود کسب کند.

آنچه در بخش‌های دوم و سوم خواهید خواند:

  • قاچاق نفت خام عراق از خلیج‌فارس توسط سردار مرتضی رضایی

  • قاچاق و تجارت عتیقه‌جات توسط سردار

  • سازمان‌دهی لباس شخصی‌ها و گردان‌های عاشورا