ارتش سوریه، شبه نظامیان و متحدین خارجی اش؛ پل خلیفه سردبیر مجله لبنانی فرانسوی زبان مگزیان

0
173

برگردان از سایت فرهنگ ایران

 روسیه ای که چهارشنبه سی ام سپتامبر 2015 نخستین ضربات هوایی را در سوریه انجام داد آخرین نیرویی است که به صحنه نبرد سوریه وارد شده است، جایی که با جنگجویان گرد آمده از ده ها کشور به اضافه نیرو های ائتلاف به سر کردگی آمریکا روبرو می باشد. رسانه ها نورافکن های خود را به روی نیرو های جهادی ثابت کرده اند، آن ها کمتر در باره نیرو های خارجی که از رژیم سوریه پشتیبانی می کنند سخن به میان می آورند در صورتی که این نیرو ها از هزاران نفر که از کشور های گوناگون آمده اند تشکیل شده و در جبهه ها فعال می باشند.

 ارتش عربی سوریه (AAS)  در آغاز بحران در ماه مارس 2011 میلادی بالغ بر سیصد و پنجاه هزار تن بود که اکثر آنان از افراد وظیفه تشکیل می شدند. به دلیل تلفات، فرار از خدمت و نافرمانی استعداد این ارتش روز به روز کمتر شده است. در ماه مارس گذشته دیده بان حقوق بشر سوریه که وابسته به اپوزیسیون این کشور می باشد اعلام کرد که (46138) تن از نظامیان سوری در این بحران کشته شده اند، شمار تلفات نیرو های شبه نظامی طرفدار رژیم اسد (30662) بوده است. هم اکنون شمار تلفات نظامیان از پنجاه و پنج هزار تن گذشته وهم چنین تلفات نیرو های شبه نظامی رژیم نزدیک به چهل هزار تن رسیده است.

 گذشته از این ها ده ها هزار نظامی یا از ارتش فرار کرده و یا به صفوف شورشیان مسلح پیوسته اند. کمبود نفرات در ارتش بشدت احساس می شود و به همین دلیل مقامات سوریه تلاش کردند برای این مشکل چاره آفرینی نمایند. آنان تمهیداتی اتخاذ کردند، تبلیغات رسانه آغاز شد، سخن از عفو رئیس جمهور برای نافرمانی و فراریان از ارتش به میان آمد و به حقوق نظامیانی که در جبهه ها می جنگند اضافه شد. به موازات این تدابیر به کمک هزار و هفتصد مستشار نظامی روسی و صد ها مستشار نظامی ایرانی ، رژیم سوریه کمیته های مردمی و میلیشیا هایی در چارچوب یک نیروی اضافی زیر فرمان  یک ستاد مستقل به نام ارتش مستقل ملی تشکیل داد. این نیرو ها توسط ژنرال محمد حواش، سازماندهی شده و اکثریت را داوطلبان تشکیل می دهند. شمار این نیرو ها میان هشتاد تا صد هزار تن می باشد.

 رژیم سوریه همچنین می تواند روی شمار دیگری از واحد های رزمنده کم و بیش مؤثر حساب کند. نخست تیپ بعث، متشکل از اعضای حزب بعث حاکم بر کشور که از اکثریت سنی مذهبان شکل گرفته است، این نفرات از استان های تسخیر شده از سوی شورشیان علیه دولت و حکومت اسلامی (داعش) فرار کرده و به نیرو های دولتی پیوسته اند به این ترتیب سرنوشت این نیرو های بعثی به سرنوشت رژیم گره خورده است.

این واحد ها زیر فرماندهی حلال حلال، معاون دبیر کل حزب بعث سوریه قرار دارند و شمار آنان ده هزار تن می باشد. محل فعالیت این نیرو ها در استان حلب و اطراف دمشق و شهر درعا در جنوب سوریه می باشد.

در شهر دیرالزور در شرق کشور ارتش سوریه از سوی واحد های قبائل سنی چون؛ شوهیتات و بوسرایا، پشتیبانی می شود. صد ها تن از افراد این قبائل تاکنون به دست نیرو های داعش کشته شده اند. در بوسرایا یک نیروی میلیشیای ارمنی متشکل از ده ها تن در کنار ارتش منظم سوریه می جنگند. در صحرای حُمص در مرکز سوریه ارتش به یاری نیرویی به نام (عقاب های صحرا) که یک واحد متشکل از شش هزار رزمنده قبائل است با شورشیان و تروریست های داعش درگیر است این نیرو شناسایی کاملی از منطقه دارد.

 یک نیروی نظامی دیگر به نام (کادش) که متشکل از پنج تا شش هزار تن می باشد بطور مستقل وابسته به نیروی زبده گارد جمهوری سوریه است. گارد جمهوری توسط ژنرال ماهر الاسد برادر رئیس جمهور سوریه فرماندهی می شود. این گروه از شورشیان و فراریان سابق تشکیل شده که در چارچوب برنامه آشتی ملی به نیرو های دولتی پیوسته اند.

کمک سرنوشت ساز حزب الله لبنان

همه این نیروهای گرد آمده نتوانستند از پس نیرو های حکومت اسلامی (داعش) و نیرو های جبهه النصره ( شاخه سوریه القاعده) و دیگر گروه های شورشی بر آیند. به همین دلیل نیاز به کمک نیروهای خارجی دیده می شد. حزب الله نخستین نیرو و بطور گسترده ای در سوریه درگیر شد و مسئولیت جبهه های مرزی میان سوریه و لبنان را به عهده گرفت. کارشناسان شمار این نیرو را هشت هزار تن تخمین زده اند. دخالت سرنوشت ساز نیروی حزب الله پیروزی هایی را مانند نبرد کوسیر در بهار 2013 و نبرد کالامون در 2014 ببار آورد. این نیرو بطور مؤثر در استان های مرزی میان سوریه و لبنان و مناطق شیعه نشین ( فووا و کفیرایا ) که از سوی شورشیان محاصره شده اند در عدلیب در شمال و نوبول و زههرا در شمال حلب مستقر می باشند. بخشی از این نیرو در استان قنیطره در  نزدیکی تپه های جولان که از سوی اسرائیل اشغال شده است در گیر می باشد.

در بهار گذشته از منابع اطلاعاتی سوریه  خبری درز کرد که میان هفت تا ده هزار تن نیرو از واحد زبده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در اطراف دمشق برای حفاظت از پایتخت گرد آمده اند. این تصمیم پس از حمله داعش و تسخیر منطقه باستانی پالمیرا و تسخیر استان عدلیب از سوی جبهه النصره اتخاذ شد.

رژیم سوریه هم چنین می تواند روی سه هزار تن نیروی تیپ ابوالفضل العباس متشکل از شیعبان عراقی حساب کند. این نیرو عملاً وظیفه حفاظت از آرامگاه زینب خواهر امام حسین و نوه پیامبر اسلام را به عهده دارد. این نیرو پیش از فتح موصل به دست نیرو های داعش و اعلام خلافت از سوی داعش در ماه ژوئن 2014، ده هزار تن بود اما پس از قدرت گرفتن تروریست ها در عراق بخش بزرگی از این نیرو برای نبرد  با داعش به عراق بازگشت.

افغان ها و فلسطینی ها

نیرو های افغان و فلسطینی ها کمتر شناخته شده اند( فاطمیون افغان) داوطلبین شیعه از افغان های هزاره می باشند که از سوی رژیم ایران استخدام شده اند و شمار آنان سه هزار تن است. این نیرو در جبهه های شمال و جنوب سوریه می جنگد. رسانه های ایرانی گاهی خبر از تشییع جنازه برخی از افراد این نیرو زیر عنوان؛ رزمندگان شهید در سوریه می دهند.

در میان متحدین خارجی رژیم سوریه هزاران تن از رزمندگان فلسطینی دیده می شوند این نیرو ها وابسته به سازمان آزادیبخش فلسطین الفتح و جبهه مردمی آزادی فلسطین به فرماندهی احمد جبرئیل می باشند، این نیرو ها وابسته به ارتش سوریه و از پناهندگان فلسطینی ساکن سوریه تشکیل شده است و ماًموریت اصلی آنان دفاع از اردوگاه یرموک در جنوب دمشق در برابر حملات نیرو های داعش و جبهه النصره می باشد.

در پایان نیروی های حزب ناسیونال سوسیالیست سوریه که یک تشکل تاریخی لبنانی  مستقر در سوریه می باشد. این حزب در پارلمان سوریه و لبنان دارای نماینده است. این حزب لائیک از ایدئولوژی ایجاد سوریه بزرگ طرفداری می کند. هدف این حزب اتحاد سرزمین های کنونی سوریه،عراق،اردن ،فلسطین ،لبنان و قبرس می باشد. پنج هزار رزمنده این حزب وابسته به گروه های مذهبی مختلف و اکثر آنان سوری می باشند اما شمار زیادی رزمنده لبنانی در میان آنان دیده می شود که در استان های لاذقیه در غرب و حُمص در مرکز و منطقه سوویدا در جنوب مستقرند.  کشته شدکان لبنانی این حزب در خاک لبنان دفن می شوند. این ها نشان می دهد که جنگ در سوریه باعث جذب شماری از رزمندگان خارجی هم در جبهه جهادی ها و هم در صفوف طرفداران رژیم سوریه شده است و نشان از پیچیدگی بحران سوریه دارد و شباهت آن به یک بحران جهانی بیشتر از یک بحران منطقه ای می باشد.