در روستای ” یکله ” همدان، میان دو طایفه از ساکنان آنجا، بر سر نرخ کرایه تنها خودروی باری موجود در یکله، که جهت حمل و نقل کالاهای روستائیانی قرار می گیرد؛ که می خواهند محصول شان را از جائی به جای دیگری ببرند. میان صاحب خودروی باری و مالک کالائی که بایست با آن خودرو حمل می گردید؛ در رابطه با کرایه ای که مالک خودرو پیشنهاد داده بود؛ درگیری بسیار شدیدی شکل گرفته است. این درگیری از دو تنی که در حال مشاجره لفظی و کتک زدن به همدیگر بودند(مالک خودرو و روستائی صاحب کالا)؛ به میان اعضای خانواده شان هم سرایت کرده است. سپس تبدیل به یک جنگ طایفه ای گشته، که در آن از انواع سلاح های سرد مانند کارد و چاقو و قمه و چوب و چماق استفاده شده است. در نتیجه تعداد زیادی از طرفین این مشاجره مجروح گشته اند!
پلیس هم آن دو تنی را که مسبب اصلی برپا شدن چنین درگیری گسترده ای بوده اند؛ را دستگیر نموده، و ضمن آن از ریش سفیدان آنجا خواسته، که با پادرمیانی کردن بین این دو طایفه، اجازه ندهند که دعوای ” حیدری ، نعمتی ” آنجا بیش از آن ادامه یابد!
شاید از این دست مشاجره های قومی یا منطقه ای میان بسیاری از هم میهنان روستائی و قبیله ای میهن مان به فراوانی به انجام برسند. اما گسترده شدن آن از سوی بانیان دعوا، به طرف خانواده های ایشان و بعد پیش تر رفتن به سوی دیگر اعضای طایفه شان، نمی تواند فقط به دلیل بالا بودن نرخ کرایه پیشنهادی مالک آن خودروی باری بوده باشد. بلکه دور از ذهن نیست، که این جنگ خونریز قومی، ریشه در اختلافات پیشین میان ایشان هم داشته است. اما دلائل دیگری نیز موجود هستند؛ که هیچ ارتباطی به اختلافات قومی و طایفه ای آنها ندارد. ولی می تواند از مشکلات اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی شان نشأت گرفته باشد!
دلیل اجتماعی آن، سلب بودن آسایش فکری و نداشتن آرامش خیال در زندگی کنونی مردم ایران است. بیان علت اقتصادی آن نیز توضیح واضحات خواهد بود. چرا که دیگر هیچ رونقی در پیشه کشاورزی و محصولاتی که روستائیان ما به دست می آورند و به سوی مشتری های خویش می برند وجود ندارد. با وارد شدن آنهمه برنج و گندم آلوده از کشورهای پاکستان و هندوستان به داخل ایران، هم بازار گندم و هم تجارت برنج را کساد کرده اند. همینطور در مورد محصولات کشاورزی دیگر، مانند کاشت و برداشت انواع سبزیجات و میوه های گوناگون، که رندان از خارج وارد می کنند؛ و به باغداری و دامداری و زراعت های مختلف کشاورزان در ایران لطمات فراوانی را می زنند. اما در بخش فرهنگی این مسأله، که هیچ ارتباطی به مسائل مادی هم ندارد؛ بالا رفتن میزان و تعداد مشکلات مربوط به بیماری های اعصاب در میان مردم ایران است. نابسامانی های خانوادگی، شهری و روستائی نمی شناسد. همین که مشکلات اجتماعی و اقتصادی، بر اوضاع خانوادگی مردم وارد می گردند و آن را مشوّش می نمایند؛ موجب بروز اختلافات فردی و خانوادگی و قومی هم در میان ایشان می شوند. که بدون تردید مشکلات آنان را مضاعف نیز می نمایند!
مردمی که به خاطر استفاده کردن از مواذ خوراکی غیر استاندارد، به سوء هاضمه مبتلا شده اند؛ بدن سالمی ندارند تا بتوانند آن ناملایمات جسمی را تحمل کنند. هزینه های سرسام آور زندگی، روستائی و شهری نمی شناسند. بلکه به نسبت موقعیت شخصی یا گروهی بین ایشان، تأثیرات منفی زیادی را بر زندگی آنان می گذارند. وقتی که هزینه سوادآموزی در کشور آنقدر بالا هست؛ این امر در مورد روستائی و شهری همزمان مصداق می یابد. موقعی که هزینه بسیار زیاد ادامه تحصیل فرزندان مردم ایران، چه در شهرها و چه در روستاهای مملکت، چنین بالا و کمرشکن شده است؛ این نیز در میان همه خانواده های ایرانی یکسان خواهد بود. چون همان خرجی که دانشجوی شهری دارد، یک دانشجوی روستائی هم خواهد داشت. بلکه در بسیاری از موارد، روستائیان ضمن پرداختن هزینه های دانشگاه محل تحصیل شان، اگر درون شهری که به دانشگاه آنجا می روند؛ آشنا یا فامیلی نداشته باشند؛ به علت نزدیک بودن به محل تحصیل خود، و پیشگیری نمودن از پرداختن هزینه های رفت و آمد، ناگزیرند که در همان شهری که دانشگاه شان هست، به اتفاق دانشجویان دیگر که شرایط مساوی با آنها دارند؛ خانه ای اجاره کنند و کرایه ی سرسام آور آن را بپردازند!
یک پدر روستائی، که به خاطر انجام دادن فعالیت های بدنی، بیش از پدرهای ساکن درون شهر، تحت تأثیر ناملایمات زندگی بسیار سخت خودشان واقع می شوند. به همین دلیل و دلایلی دیگر، با کوچک ترین جرقه ای که به هیزم خشک وجودشان برسد؛ اختیار از دست می دهند؛ و به بهانه های حتی بی ارزش، آرامش و بردباری هم از ایشان سلب می گردد. آنگاه دعواهای بسیار خشن قبیله ای ” حیدری ، نعمتی ” را آغاز می کنند و به جان همدیگر می افتند!
چه بسا صاحب کالائی که می بایست از روستای یکله همدان، آن را به مقصدی که در نظر داشت ببرد؛ به علت نامعلوم بودن وضعیت فروختن آنچه که می بایست به شهر برساند؛ بسان جعبه ی باروتی بوده، که با وارد شدن جرقه ی نرخ پیشنهاد شده از سوی مالک خودروی بارکش، می توانسته در همان نخستین لحظه آتش بگیرد و آن درگیری گسترده میان دو طایفه را برپا نماید!
همانطوری که مالک آن وسیله ی نقلیه نیز، به علت سوت و کور بودن کسب و کار خودش، آماده به وجود آمدن یک درگیری گسترده ای بشود؛ که منجر گردد به یک دعوای ” نعمتی – حیدری ” ، و میان دو طایفه از یک روستا باعث زد و خورد شدید ایشان، با استفاده از سلاح های سرد گردد؛ آنوقت در این رهگذر، عده ای از هم طایفه ای های طرفین نیز زخمی بشوند؛ و حاصل آن دعوای بی بهانه، کینه توزی های ممتد وابستگان به آن دو طایفه گردد. امری که به گونه غیرمستقیم، از بی کفایتی های دست اندر کاران حکومت ننگین اسلامی، در میان شهروندان ایرانی نفاق افکنی و دشمنی را موجب می شود !
محترم مومنی