تنها صدا است که می ماند، شعار نیست و ریشه اش در حقیقت نهفته است. لزومی ندارد که آن، متعلق به اشخاص سرشناس باشد؛ یا صدای یک فرد معمولی. صدای رئیس جمهوری یکی از کشورهای قدرتمند جهان باشد؛ یا صدای فریاد درد کشیدن یک بیمار تنها و بی کس. صدای وزیر امور خارجه کشوری مثلا اسلامی باشد؛ که با توجه به نام حکومت فاسدشان، می بایست که تسلیم محض پروردگار باشند ولی نیستند. که آقای وزیرامور خارجه اش، با آشوبی که حکومت شان در سراسر دنیا، به ویژه در منطقه خاورمیانه برپا نموده است؛ به دیگران بگوید: ” بیائید فکری به حال ناآرامی های خاورمیانه بکنیم. ” اینجا دیگر صدا نیست که می ماند؛ این آثار مستهجن فراوانی ” روی ” بعضی هاست؛ که وقاحت را سرکشیده و آبرو را بالا آورده اند!
آیا منظورشان از ناآرامی ها، شلوغی های برخاسته از توحش گروه های سربرآورده از بستر اسلام ناب محمدی ایشان است؟ اگر آری؟ چه کسانی و یا چه گروهی پایه گذاری این شلوغی ها را در منطقه خاورمیانه تحقق بخشیده اند؟ سران حکومت کدام مملکتی، با کنش های ناشی از خشونت ذاتی خودشان، آغازگر آشوب و فتنه و جنگ و قتل و غارت در آن خطه از گیتی هستند؟!
چون پاسخ مربوط به پرسش های بالا، بر موجودیت کثیف حکومت اشغالگر اسلامی در ایران مترتب است؛ و همه در جهان از آن آگاه اند. پس معلوم می شود، که آقای وزیر امور خارجه، منظورشان از عنوان نمودن نگرانی شان، نسبت به ناآرامی های موجود در منطقه خاورمیانه، در نوشته ای که برای روزنامه ” نیویورک تایمز” با این عنوان تنظیم نموده مسائل دیگری است. شاید که با عنوان کردن این پیشنهاد(بیائید به فکر ناآرامی های منطقه باشیم)، مایل بوده که سخنان دیگری را به آنها بگوید. مثلا: ” به جای آنکه به ما و رژیم ما گیر ناحق بدهید؛ و به خاطر داشتن چندهزار سانتریفیوژ ناقابل، خون ما را توی شیشه بکنید؛ و به ما تهمت بزنید، که شما درصدد هستید تا سلاح هسته ای درست بکنید. به بقیه جاهای دیگر خاورمیانه هم توجه داشته باشید. به کشورهائی مانند افغانستان، عراق، سوریه، پاکستان، یمن، که تقریبا همه روزه دهها تن از ساکنان آنها(اعم از نظامی و شبه نظامی و غیرنظامی) جان شان را از دست می دهند توجه داشته باشید. “!
آقای ظریف، اگر تا صبح قیامت هم از اینگونه یادداشت ها برای چنین روزنامه هائی بنویسید و منتشر کنید. تا زمانی که رژیم ددمنش خودتان، جز به زندانی کردن و کشتار بی گناهان در ایران، آزار دادن مردم ستمدیده آن، دادن دارائی های همین مردم به بیگانگان، و دهها و صدها نمونه دیگر از نامردمی هائی که می کنید. به چیز دیگری مشغول نباشد؛ اگر صدها نشست دیگر با 1+5 هم داشته باشید؛ اگر صدها بیانیه مبتنی بر تفاهم با ایشان منتشر بکنید؛ اگر حتی این تفاهم را به ” توافق جامع ” نیز منتج سازید؟ باز هم مردم جهان و دولتمردان ممالک ایشان، در راستی و درستی شما و رئیس جمهور و رهبر و همگی تان تردید خواهند داشت!
هیچ کدام از امور بد و تلخ و ناروای کنونی مملکت ما، کوچک ترین تغییری نخواهند داشت؛ تا سرانجام، آن صدای زندانی شده در گلوی مردم میهن پرست ایران، از خفقان حنجره های ایشان بگریزد؛ و در فضای سراسر این سرزمین اهورائی منتشر بشود. و همین که لباس موجودیت موهومی مانند ترس و وحشت از جانیان اسلامی را، جلوی دیدگان خودشان پاره کنند؛ و با لحنی یکسان، و با آوائی مشابه، مصمم و هدفدار، به همگی تان بتازند و بگویند: ” بروید گمشید، ما نسل همان هائی هستیم که ” توفان 57 ” را برپا نمودیم. به آسانی خواهیم توانست، توفان دیگری را شکل بدهیم؛ و ننگ حضور شما بر پیشانی میهن مقدس مان را از آن بزدائیم!
آخ …… ای صدای زندانی، خارج شو و خارج کن دشمن سرزمین ات را!
محترم مومنی