آیا آب مورد مصرف مردم را هم باید از چین وارد بکنند؟!

0
157

موجودات زنده جهان ( جانوران ونباتات)، در آنچه که یک جاندار برای زنده ماندن به آن نیازمند است؛ با هم یکسان نیستند. این جانداران اعم از انسان و حیوان و گیاه، در طول یک شبانه روز چندین بار به خوراکی های گوناگون و آشامیدنی های مختلف احتیاج زیادی دارند. مهمترین ماده مورد مصرف آنها، نوشیدنی ارزشمندی مانند آب است؛ که هم برای رفع تشنگی خویش از آن می نوشند؛ و هم جهت نظافت نمودن خود و محل زندگی شان از آن استفاده می کنند؛ و نیز در رابطه با بسیاری از فعالیت های روزانه خود به آن احتیاج مبرمی دارند.

این مورد در بیشتر ممالک دنیا، و در میان همه ساکنان کره خاکی ما، به نسبت شرایط جغرافیائی و موقعیت آب و هوائی منطقه ای که در آن زندگی می کنند؛ همچنین میزان فعالیت های کشاورزی و صنعتی ایشان، دارای تفاوتهای فراوانی با یکدیگر هستند. برخی از آنها مناطقی خشک و گرمسیری هستند؛ در حالی که بعضی دیگر با شرایط آب و هوائی معتدل و مرطوب می باشند. درسرزمینی مانند میهن باستانی ما، که دارای منابع آبی فراوانی مانند چشمه و دریاچه و رود و دو دریای بزرگ در شمال و جنوب خویش است؛ چرا باید دچار کم آبی با این درجه از مقیاس باشد؛ که اکنون تهرانی‌ها و بخصوص ساکنین شرق پایتخت، در معرض خطر کم آبی قرار داشته باشند؟!
یکی از مقامات ارشد آبفای تهران گفته، سدهای لار و لتیان «خالی» شده اند؛ وزارت نیرو در قدم اول، اقدام به کاهش فشار آب می کند؛ و سعی دارد که کار به جیره بندی و قطع شدن آب نکشد. تا به حال آب خانه پنج مشترک پرمصرف تهران قطع شده است؛ و حدود ۲۷۰۰ خانوار دیگر نیز، در معرض چنین سرنوشتی قرار دارند!

آبفا گفته، به مراکز نظامی نیز اخطار داده می شود؛ که در صورت مصرف بالا، آب‌ شان جیره بندی خواهد شد. تهرانی‌ها و بخصوص ساکنین شرق پایتخت، در معرض خطر جدی کم آبی و بی‌آبی هستند. علیرضا نوذری پور، معاون مهندسی و توسعه شرکت آب و فاضلاب استان تهران، به خبرگزاری ایلنا گفت، سدهای لار و لتیان «خالی» شده اند؛ یعنی به ترتیب در یک دوم و یک بیست و هفتم ظرفیت مخزن آب خود قرار دارند. این وضعیت بخصوص برای شرق تهران بسیار بحران ساز است!

آقای نوذری پور اضافه کرده است؛ وضعیت سدهای امیرکبیر (کرج) و طالقان «چندان بحرانی» نیست؛ طبق آمارهای منتشر شده، روز گذشته ذخیره آب سدهای تامین کننده آب تهران، نسبت به مدت مشابه آن در سال گذشته، 500 میلیون متر مکعب کم تر بوده است؛ که نشان از افزایش شدید مصرف در سال جاری را دارد!

نوذری پور گفته، اگر مردم خودشان دست به صرفه جویی و «مدیریت مصرف» نزنند؛ در پاییز امسال مشکلات زیادی ایجاد خواهند شد. پیش از این نیز شنیده بودیم؛ که سدهای تهران، فقط برای ۴۰ روز دیگر ذخیره آب دارند. از اموری که می تواند بحران آب در تهران و به ویژه در شرق پایتخت را حل کند؛ راه اندازی تصفیه خانه شماره ۷ در سد ماملو است؛ که نوذری پور گفته، تا اوایل پاییز راه اندازی می شود. حفر چاه نیز دیگر اقدامی است، که می تواند کارساز باشد.
مقامات مسؤل گفته اند، تمام تلاش‌ها می شود تا قطعی یا جیره بندی آب انجام نشود؛ اما به شرطی که مصرف آب از این که هست پایین بیاید. کاهش فشار آب، یکی از گزینه‌های در دست اجرای وزارت نیرو است. آقای نوذری پور، هم حق دارد، و هم نه! چرا که مشکل فقط مصرف بی رویه مردم نیست؛ قضیه کمبود آب و خشک شدن رودها و دریاچه ها، کاملا به صورت عمدی به وجود آمده اند. اگر چه که می دانیم، بسیاری از مردم، بخصوص کسانی که خانه های زیبای شان، در میان باغهای مصفا بنا شده اند؛ و صد البته، پشت درب ورودی باغ شان به سوی درون خانه، دو سه اتومبیل آخرین سیستم را هم پارک کرده اند؛ بدون کمترین توجهی به چنین مشکل بزرگی، دائم شلنگ آب را یا به دست خدمتکار خانه می دهند؛ و یا خودشان در دست می گیرند؛ که هم باغ را آبیاری بکند، و هم اتومبیلها را، با آبی که هزاران تن به آن نیاز محرز دارند بشویند!

سران قدرت پرست حکومت منفور اسلامی، غیر از تأسیسات اتمی که همه آنها را می شناسند؛ در اطراف بسیاری از منابع آبی مملکت، مثل رودها و دریاچه ها، دارای تأسیساتی در زیر زمینهای اطراف آنجا هستند؛ و از محتویات همان رودها و دریاچه ها، جهت خنک نمودن دستگاههای دائم در گردش آن مراکز استفاده می کنند. بدیهی است که زاینده رود، دریاچه ارومیه، و بسیاری از رودخانه های کشورمان، آبهای شان، همه روزه بیش از روز پیش کمتر می شوند. چون دستگاههای دشمن برانگیز تأسیسات هسته ای زیر زمینی ایشان را، آبهای گرانبهای همین رودها و دریاچه ها باید خنک نمایند. حال اگر در این جریان، دهان پیر و جوان و کودک و بزرگسال و مرد و زن ایرانی خشک و بدون آب بماند؛ و داغی کمبود آب همه وجودشان را فرا بگیرد؛ بر دامان کبریائی و خدای گونه رهبر بیمار روحی رژیم پلید اسلامی، کوچکرین گرد و غباری از نگرانی نخواهد نشست. شاید که این بی خردان پنداشته اند، که آب را نیز مانند هزاران اجناس بنجل و مواد خوراکی بدون کیفیتی که از چین وارد کشور می کنند؛ خواهند توانست از رندترین چشم بادامی هائی که سراغ داریم؛ به داخل ایران ترانزیت بکنند!

ننگ و نفرین بر آورندگان این خودکامه گان در پایگاه اداره امور مملکت ما، و نشاندن این بی مقداران بر جایگاه پادشاهان سازنده ایران کهن و ایران نوین، از دوران پارسیان تاریخ ساز، تا حکومت پادشاهان میهن دوست و ایران آباد گردان پهلوی!

محترم مومنی

 

مقاله قبلیناصر محمدخانی در گزارشی اختصاصی: نمی‌خواهم از زنم تعریف کنم اما او تک بود
مقاله بعدیچهره پردازي 4 ساعته بازيگر «نگهبانان كهكشان»
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.