ماجرا کدام است؟ دیگر دارد یک و نیم دهه از شروع مذاکرات هسته ای، در ارتباط با فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی می گذرد. و این بدان معناست، که در طول اینهمه سال، که مذاکره کنندگان حکومت ملاها، در جلسات گفتگوهای در این خصوص به انجام می رسند؛ درون دایره ی نمایندگان کشورهای 1+5 ، محصور روشهای دیپلماسی ایشان شده اند. و در نتیجه تحریمهائی که از اهداف قائلین به کاربرد دیپلماسی، در رابطه با فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی پدید آمده اند؛ فشارهای سنگینی بر روی زندگی مادی و معنوی مردم ایران تحمیل گشته اند!
البته مورد بالا ظاهر ماجرا است و باطن آن مملو از حقایق تکان دهنده است؛ که تقریبا بر مردمان عادی پوشیده مانده اند؛ و همه کارشناسان نیز از تمامی آن آگاهی ندارند. برخی از این صاحبنظران، کم و بیش به چگونگی بطن ماجرا دست یافته اند؛ که البته به دلائلی تا به حال به افشای آنها نپرداخته اند. چرا که تغییرات فراوانی در روابط دولتها، و نیز در شرایط جهان در تمامی زمینه ها به وجود می آیند؛ که ثابت ماندن خصوصیات مفاد درونی این مذاکرات را تحت تأثیر خویش قرار می دهند؛ و یکباره همه چیز دستخوش تغییر و تحولی می گردند؛ که هرگز بدانها توجهی نمی شده است!
خود مذاکره کنندگانی هم که به نمایندگی از سوی حکومت آخوندی در این جلسات حضور می یابند؛ از ابتدا زیاد چیزی در مورد حقایق مستتر در اهداف مخالفان فعالیت های اتمی کشور نمی دانستند؛ اما به مرور زمان، و با تکرار شدن جلسات، و نیز با تغییر یافتن مذاکره کننده ارشد حکومت اسلامی در این نشستها، آرام آرام حقایق مستور در پشت پرده های ابهام نمایان شدند؛ و آنها دانستند که هدف اصلی مخالفان آنها به ویژه آمریکا، در رابطه با اتمی شدن جمهوری اسلامی چیست؛ و چرا بعد از اینهمه نشست هنوز نتیجه نهائی حاصل نشده است؟!
در جلسات چندین ماه گذشته، که از ژنو یک اغاز گردیده و اکنون در حال مذاکره در ژنو شش هستند؛ بعضی از مواضع و هدفهای 1+5 برای نمایندگان آخوندها در این مذاکرات روشن شده اند. وزیر امور خارجه رژیم، محمد جواد ظریف در روزهای اخیر به نکته مهمی اشاره نموده؛ که حاکی از برملا شدن زاویه هائی از خواسته های مخالفان ایشان در این مذاکرات است. در حالی که هیأت های ایران و شش قدرت جهانی، برای از سر گرفتن مذاکرات هسته ای وارد وین شده اند؛ ایران می گوید آماده است برای مطمئن ساختن جامعه جهانی، از صلح جویانه بودن برنامه هسته ای خود گامهای قاطعی بردارد؛ اما تسلیم نخواهند شد!
محمد جواد ظریف عصر روز چهارشنبه یازدهم تیر 93، در هتل کوبورگ در وین، با کاترین اشتون مسؤل سیاست خارجی اتحادیه اروپا ملاقات کرد؛ در یک پیام ویدئویی که در یوتیوپ منتشر شده است؛ مذاکره کنندگان را ترغیب کرد که به مذاکرات احترام بگذارند. ظریف در پیام خویش گفته است: ” امکان حل و فصل مسأله اتمی ایران در سال 1384 وجود داشت؛ اما دولت جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا، با اصرار بر توقف غنی سازی اورانیوم، موجب شد گفتگوها با شکست مواجه شود!
ظریف همچنان یادآور شده: ” وقت کشی به امید گرفتن امتیاز از ایران، نمی تواند نتیجه بهتری از سال 84 داشته باشد. خبرگزاری ایرنا در گزارشی، مذاکرات وین 6 را دشوارترین، فنی ترین و پیچیده ترین گفتگوها بین ایران و گروه پنج به علاوه یک دانست؛ و نوشت در عین حال این گفتگو طولانی ترین آنهاست؛ که طرفین مصمم هستند که آن را به نتجه برسانند!
ظریف به وضوح اعلام نموده که آنها در صدد گرفتن امتیاز از حکومت اسلامی هستند؛ البته این مطلبی پوشیده نبود. بارها در مقالات زیادی که صاحبنظران منتشران نموده اند به چنین امری اشاره شده است. اما پنهان داشته این حقیقت در لایه هائی از ابر سیاه مخفی کاری رژیم چه معنائی داشته و افشاگری کنونی ظریف را چطور تفسیر کنیم؟!
تا به حال سران رژیم ملاها امیدوار بودند؛ که با دادن رشوه های پنهان و آشکار به مخالفان برنامه اتمی خودشان، جلوی واکنش های مخالفت آمیز آنها را بگیرند؛ و همچنان به کارهای غیر قانونی و مغایر با اصول بین المللی خویش ادامه بدهند. ولی ظاهرا از وقتی که دولت اسلامی شام و عراق( داعش ) خودش را خلیفه مسلمانان دنیا نامیده است؛ بر اندام حاکمیت اسلامی رعشه افتاده، که مخالفان چه رقیب وحشتناک و دیوصفت تر از حکومت آخوندی در ایران را، دم لانه رژیم اسلامی سبز کرده؛ که به آخوندهای حکومت اعلام زمین خوردگی و شکست بدهند. و آنان را با نتایج سرکشی های شان مواجه سازند!
پیروان مذهب شیعه در گیتی فراوان و همه جا پراکنده اند. اما آخوندها حاکم در ایران، که خودشان را رهبر دینی همه آنها می دانند؛ به این امید بوده اند که پس از مدتی گامی به جلو بردارند و رهبری خودشان بر تمام مسلمین جهان را به دنیا اعلام بدارند. جهت تحقق چنین آرمانی، حاضر بودند و هستند؛ که همه زیانها را بپذیرند تا این مهم را تحقق ببخشند؛ و نتیجه مهم آن را که سروری خودشان در عالم اسلام باشد را، به منصه ظهور برسانند!
چه بر سر این جنایتکاران و دیگر دشمنان مرز و بوم ما بیاید؛ مطلبی است که نزد ما دارای هیچ اهمیتی نیست. آنچه که موجب دلشوره ایرانیان می گردد؛ بیم آن است که این طایفه رذل و نادان، به خاطر از دست ندادن منافع و مقامی که به دست آورده اند؛ قسمت هائی از سرزمین ما را، به رزمندگان شیعه ستیز آمریکا( سنی های داعش) ببخشند؛ تا بتوانند اگر سروری جهان اسلام را از دست می دهند؟ دست کم حکومت بر ایران را نبازند؛ تا همواره از موهبات فراوان موجود در آن بهره مند گردند!
باشد که ایرانیان میهن پرست، به این حقیقت پی ببرند؛ و بیش از این اجازه ندهند که این راهزنان خون آشام، در کشور کهن دیار ایشان بمانند و بدزدند و بخورند و ببرند!
محترم مومنی
جوری گفتین حقیقت و اصل ماجرا ما فکر کردیم میخواهید بزرگترین راز دنیا را فاش کنید.این چیزها رو که همی میدونن تازه شما کلی مطالب غلط هم قاطیش کردید.اونور نشستید و خبر ندارید اینجا چه خبره فقط حرف میزنید.
نظرات بسته است