آخوندها برای ظهور امام زمان، به عرق و علق احتیاج دارند !

0
219

در صدا و سیمای حکومت ابلیس در ایران اسلام زده و اشغال شده، آخوند مکلاّ ئی به نام ” ازقندی “، یاوه های عاری از منطق خودش را، که آخوند بدون عبا و عمامه است؛ آنقدر سفیهانه و خالی از تعقل عنوان نمود؛ که افراد معمولی اجتماع هم، می توانند به آن انتقاد داشته باشند؛ چه رسد به سخن شناسان و صاحبنظرانی، که دست کم چند کتابی را مطالعه نموده اند؛ و می توانند میان درست یا نادرست بودن مطالبی که می بینند و می شنوند تفاوت قائل بشوند!

ما که خوشبختانه به کانالهای تلویزیونی جمهوری پلید اسلامی دسترسی نداریم؛ گاهی که به بخشهای سیاسی برنامه های تلویزیون های پارسی زبان در خارج از کشورمان توجه می کنیم؛ قسمت هائی از اراجیفی که توسط نوکران حکومت منفور آخوندی، که در صدا و سیمای آنها تهیه و پخش می شوند؛ و برنامه سازان خارج از کشور، جهت آگاهی ایرانیان برون از مرزهای ایران، به پخش نمودن آنها اقدام می کنند گوش می دهیم می بینیم. از مطالبی که در بیانات آکنده از نادرستی و بی پایه و اساس ایشان ملاحظه می نمائیم؛ بیش از پیش به عمق فاجعه ای که در سال 57 در میهن مان به وجود آورده شد پی می بریم!

اخیرا از همین آخوندک بی خرد بدون عبا و عمامه، از ازقندی نادان، که بخش هائی از برنامه او توسط یک رسانه در خارج از کشور پخش می گردید؛ سخنانی شنیدم، که نهایت و مراتب دگماتیسم مذهبی وی را بیشتر درک نمودم. چرندیات او که در ارتباط با موضوع چگونگی ظهور ” امام زمان ” حرف می زد. آنچنان از منبع بی خردی بر می خاست؛ که شنونده را دچار عصبی مزاجی و حرص خوردن می نمود!

یکی از جمله های سخیف آقای ازقندی این بود: ” ظهور هر چه سریع تر آقا، نیاز فراوان به ” عرق ” و ” علق ” دارد. ( عرق= رطوبتی است که از منفذهای پوست آدمی که در تلاش است خارج می شود. علق = در زبان عربی به معنای خون می باشد) ؛ منظور وی این بود که گروه گروه مردم باید در رابطه با ظهور این موجود موهوم تلاش بکنند و عرق بریزند و به هلاکت برسند و خون شان ریخته بشود؛ تا سرانجام آقا نزول اجلال کند و جهان را به ظهور تمسخرآمیز خویش مزین بفرماید!

مورد دیگری که ازقندی در همین رابطه مطرح نمود؛ نکته ای است که کمتر آخوندی در باره اش حرف زده است. او گفت امام زمان در عراق ظهور می کند؛ بعد هزاران نفر در التزام رکاب وی با مشرکان و کافران می جنگند و پیش می روند؛ تا به ایران برسند. آنگاه در ایران هم هزاران نفر از هر دو مذهب شیعه و سنی به وی می پیوندند؛ تا سرانجام تمام کفار و دشمنان خدا و اسلام را نابود کنند. سپس همگی شان به سراسر دنیا می روند و آنرا از وجود همه مشرکان پاک می گردانند؛ و همه جهان را به بهشت موعود بدل می نمایند!

جالب تر اینکه جناب ازقندی، به گونه ای تلاش می کرد که حرکت شورشیان گروه داعش در عراق را، به این موضوع پیوند بزند. با توجه به سخنان امروز( شنبه هفتم تیر 93 خورشیدی ) رهبر جمهوری اسلامی ، که یورش داعش به عراق را، بدون ارتباط با جنگ شیعه و سنی عنوان نمود؛ و نیز با توجه به این که چند گردان از سپاه قدس جمهوری اسلامی به سرپرستی قاسم سلیمانی، از همان آغاز حرکت جنایتکارانه گروه وحشی داعش، رهسپار عراق گردیده اند؛ چنین به نظر می رسد، که آقای ازقندی با مأموریت ویژه چنین یاوه هائی را به خورد مردم ساده انگار ایران می دهد. تا زمینه های ظهور آقا ( امام دوازدهم سید علی خامنه ای ) را، با مساعی سپاهیانی که هم اکنون در عراق حضور دارند؛ و به راحتی می توانند خامنه ای را در آنجا شبیه سازی بکنند؛ تا بالاخره مهدی موعود را به ابلهان گیتی تقدیم نمایند!

بدیهی است که این موضوع، بیش از همیشه خوی و روش اهریمنی این طایفه ی جنایتکار و وحشیان بیابانگرد تازی را، دستگیر کسانی می کند؛ که هرگز به مغزهای منطقی خودشان اجازه نمی دهند؛ که توسط دشمنان سرزمین شان، شستشو بشوند و با دسیسه های شاگردان شیطان، به مالیخولیای دینی مبتلا گردند!

محترم مومنی

 

مقاله قبلیصعود تاریخی دلاوران و شیرمردان تیم ملی والیبال ایران به مرحله نهایی
مقاله بعدیباقر صحرارودی بازیگر پیشکسوت تلویزیون و سینما درگذشت
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.