خبرنامه ملّی ایرانیان؛ محمد نوری زاد در تارنمای شخصی خود، انتخابات را چنین توضیف میکند: اسم انتخابات را اگر از روی این شوخیِ بزرگ برداریم، آنچه بجای می ماند یک فریبکاریِ آمیخته به ناجوانمردی است.
نوری زاد از نویسندگان سابق روزنامه کیهان و تا پیش از سال ۱۳۸۸ از پرشورترین حامیان رهبری جمهوری اسلامی و مخالف سرسخت جریان اصلاحطلبی بود اما در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ به صف منتقدان حکومت پیوست و به دلیل نگارش نامههای سرگشادهٔ انتقادی خطاب به علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی دستگیر شد.
نوشتار ایشان در زیر می آید:
من احتمال می دهم درهمین چند وقت آتی ناگهان خبری در بپیچد که: رهبری با حکم ویژه ی خود آقای هاشمی را تأیید صلاحیت کرده است. این خبر، چند خاصیت همزمان برای شخصِ رهبر دارد:
یک: این که به آقای هاشمی می فهماند: این منم که طناب انداختم وتو را ازقعرچاه وازمتنِ له شدگی بیرون کشاندم. دیگردرهرکجا نشستی، سوابق مبارزاتیِ خود را به رخ ما مکش ومگو که ما ازسال ۱۳۳۷ وارد مبارزه شدیم. درست از زمانی که آقای خامنه ای نوجوان بود. ویا به هر مناسبت مگو: این ما بودیم که فلانی را ازمشهد به تهران فراخواندیم وبرای عضویت درشورای انقلاب، اورا به امام معرفی کردیم. امام ابتدا موافق ایشان نبود اما اصرارما به موافقت امام انجامید. پس آقای هاشمی، حواست را جمع کن و قدراین موهبت ما را بدان. فردا اگر رییس جمهورشدی یادت بماند که هرگزازچارچوبهای ولی نعمت خود خروج مکنی. درضمن ما یک وقتی دریک تنگنایی گفته بودیم: “هیچکس برای من هاشمی نمی شود”. آن زمان ما خود را بناچاربه آغوش تو انداختیم واکنون این تویی که خود را باید به پای ما بیندازی وبگویی: هیچکس هیچوقت درهیچ شرایط برای من خامنه ای نمی شود.
دو: تآیید صلاحیت آقای هاشمی توسط رهبر، این سخن درگلو مانده را به مردم گوشزد می کند: یادتان باشد که من چه قدرتی دارم. وچه رؤف وموقعیت شناسم. آهای مردم، فراموشتان نشود که یک تصمیم مختصرِمن چه موجی می تواند دراین مملکت پدید آورد. من دیدم تمایل بخش وسیعی ازشما مردم به آقای هاشمی است وبا ردّ صلاحیت وی دچارافسردگیِ شدید شده اید، او را برخلاف میل خودم وبرخلاف میل آقای شریعتمداریِ کیهان وآقای علم الهدی تأیید کردم تا کام شما شیرین گردد. پس تا می توانید مرا دوست بدارید و در روزِ رأی گیری مثل یک فنرفشرده ای که ناگهان رهایش کرده باشند، پُرفشاروسراسیمه بسمت صندوقها هجوم ببرید و ” حماسه ی سیاسیِ” مورد نظرمرا درعالی ترین وجه ممکن مسجّل ومحقق کنید.
سه: تأیید صلاحیت آقای هاشمی وانتخاب گسترده ی او، به قدرتهای برترِ جهان وتحریم کنندگان ایران می فهماند که ایرانیان هنوزکه هنوزاست دوستدارنظام اند. واین هجوم همه جانبه، بسترمناسب سخنرانی های مطول وحماسیِ رهبررا فراهم می کند تا به اوباما وصدپشت اروپایی اش بفرمایند: بامردم ایران نمی شود با توپ وتشرسخن گفت. برقراریِ ما را تماشا کنید وازغصه دق کنید. ببینید مردم ایران دراوج بیچارگی ودرماندگی، بازبه آغوش خود ما پناه می آورند وبا همه ی نفرتی که ازمشقات جمهوری اسلامی دارند، باز دست بدامن خود ما می شوند ودردهه ی چهارم انقلاب، یکی ازاستوانه های کهنسال انقلاب را برمی گزینند وسخن ازدگرگونی وواژگونی نمی رانند.
اگراحتمال من باد هوا باشد، می شود همه ی استعداد بیت مکرم رهبری و دلارها وتحکم های سپاه را بسمت آقای جلیلی سرازیرشده دید وباورکرد که: این بارسرداران سیری ناپذیرِسپاه برای بلعیدنِ همه ی کشوربسیج شده اند. که دراین صورت می گویم: اسم انتخابات را اگراز روی این شوخیِ بزرگ برداریم، آنچه بجای می ماند یک فریبکاریِ آمیخته به ناجوانمردی است. انتخاباتی که ازسرتا به پایش مهندسی که نه، دستمالی شده باشد، وازمقدمه تا مؤخره اش توهین به حداقل شعورِمخاطبانِ خود باشد، تحریم که نه، بل مستحقِ تفقدی ویژه است. بنابراین ما انتخابات را “هو” می کنیم. ودرلابلای هوکردن، به سردارانی که بلعیدنِ همه ی قدرت را با همه ی ظرفیت هایش یکجا می خواهند می گوییم: مملکت، مفت چنگتان. همدیگر را خبرکنید وتا توان دارید بخورید وبالا بکشید. همه چیزاین کشوربلازده را که بالا کشاندید وبه باد دادید، به ما ندا بدهید تا برای حمل جنازه های شما فکری بکنیم.
محمد نوری زاد – ششم خرداد نود ودو – تهران