دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
ديديد كه كم توجهي در بهبود ملموس وضع آزادي هاي مدني در تركيه چگونه گريبان گيرتان شد؟ اعتراضاتي كه براي تغييرات در ميدان تقسيم استانبول شروع شده بود، ناگهان به اعتراضات مدني نه فقط در استانبول، بلكه شهرهاي ديگر بدل گشت. اين نشان از آن دارد كه سوشيودرام در تركيه به آستانه اعتراض رسيده است كه هر جرقه اي مي تواند به اعتراضات حكومتي بدل شود. حالا شانس آورديد كه به تازگي مصالحه اي را با كردهاي تركيه كليد زديد و گرنه به سرعت اعتراضات مناطق كردنشين را نيز در برمي گرفت و طي امواج گسترده آن با يك بحران تمام عيار در كشور مواجه مي شديد كه حتي ممكن بود موجب سقوط دولت شود.
به شما خاطر نشان كرده بودم كه وضع حقوق بشر و نحوه برخورد با فعالان مدني و روزنامه نگران در تركيه مناسب نيست و بايد تجديدنظر معناداري در آن كنيد. متأسفانه هيچ اقدامي براي آن انجام نداديد و تركيه همچنان سال هاست به بزرگترين زندان روزنامه نگران در ميان كشورهاي دنيا باقي مانده است. براي همين تظاهرات مسالمت آميز، دستگيري بيش از 950 تن، خود گواه آن است كه نگاه امنيتي پليس ترك به تظاهرات مردمي اشتباه است و هنوز تغيير نكرده است. براي سالگرد حزب تان، يك جشن سراسري گرفتيد كه بيش از آن كه تبليغي براي تان باشد به ضد تبليغي برايتان بدل شد، چون مردم تركيه احساس كردند كه شما منافع حزب تان براي تان مهم است، نه منافع كشور تركيه. در حالي كه براي آشتي تاريخي اي كه با كردها كليد زديد، هيچ كمپين و حتي آگاهي رساني صورت نگرفت و از اين سبب با وجود محبوبيت در مناطق كردنشين، مناطق ترك نشين آن را يك موفقيت ملي ارزيابي نكردند. تسويه حساب هاي شخصي تان با نظاميان نيز علاوه بر آن كه موجب فاصله گرفتن اوباما از شما شد، در اين شرايط حساس منطقه اي كه هر آن امكان جنگ مي رود، تنها به نظر مي رسد كه حس انتقام تان را را راضي كرد و بس! متأسفانه به نظر مي رسد كه سياستمداران موفق خاورميانه نيز پس از مدتي اقدامات انسان دوستانه و دموكراتيك و متمايل به حقوق انساني مردم، احساس مي كنند حالا بايد به فكر منافع شان باشند و از اعتبار كسب كرده بايد در جهت منافع شخصي و حزبي خود استفاده كنند!!
تو گويي هيچ يك از سياسمتداران خاورميانه قرار نيست، تغييراتي عمده در كشور به وجود آورند، مگر اين كه نوبت خودشان رسيده باشد و به وضعيت اسد يا مبارك دچار شوند، تا سخنان مردم را بشنوند كه ديگر خيلي دير است و آني كه كمي انساني تر است به وضعيت مبارك و آن كه خود را جشم و گوش بسته به توصيه هاي مقامات امنيتي بسپارد و در جنايات شان شريك شود، به سرنوشت اسد گرفتار شود. قبلاً بارها خاطر نشان ساختم كه تمامي سرويس هاي امنيتي خاورميانه براي دوران جنگ سرد آموزش ديده اند كه اينك اين مديريت نه تنها جوابگو نيست، بلكه “موضوعيت” ندارد. آيا گواهي از بهار عربي روشن تر كه توصيه هاي امنيتي سرويس هاي اطلاعاتي تان ديگر راه گشا نيستند و اگر كارها را به آنان بسپاريد، همين بلايي سر بقيه مي آيد، كه سر ديگر دوستان سابق تان در بهار عربي آمد؟
اين كه اعتراضات را مخالفان شكست خورده در انتخابات ترتيب دادند، منافاتي با حقانيت اعتراضات ندارد. در دموكراسي مخالفان و احزاب شكست خورده حق دارند كه اعتراض كنند و حق دارند كه اعتراضات مسالمت آميز را سازمان دهند و در حكومت ديكتاتوري است كه آن جرم محسوب مي شود و بهانه اي براي برخوردهاي خشن. بي شك در هر حكومت دموكراتي، مخالفان و احزاب رقيب از تمامي راه هاي قانوني براي نيل به مقصودشان و كنار زدن احزاب رقيب و دولتي از جناح مقابل مي توانند استفاده كنند و آن حقي است كه بايد محترم شمرده شود و اعتراضات، تظاهرات و حتي اعتصابات از آن جمله اند. دموكراسي كه تنها صندوق رأي نيست، بلكه حق مشروع اعتراض، تظاهرات و انتقاد و اعتصاب نسبت به تصميمات حكومتي نيز هست و چه بسا كساني كه از صندوق رأي بيرون آمده اند، به سبب تخلفاتي به دادگاه كشيده شوند و علاوه بر استعفاء حتي محكوم و مجازات گردند و حكومت هاي ديكتاتور هستند كه بيرون آمدن از صندوق رأي را دليلي مكفي براي انجام هر نوع اقدامي مي شمارند و پاسخگويي به مردم را برنمي تابند و با اتهامات متعدد به معترضان و مخالفان از زير بار مسئوليت شانه خالي مي كنند و وظيفه يك دولتمرد دموكرات قضاوت درخصوص تظاهر كننده و نيات دروني شان نيست، بلكه گوش سپردن بدان هاست. اين كه نخست وزير تركيه عنوان كرده معترضان درخواست هاي شان را مطرح كردند و حالا به خانه روند، زماني درست است كه طي سخنراني به جاي ابستن انواعي از اتهامات به معترضان و تأكيد بر تداوم پروژه مذكور مي گفتيد: پس از اعتراضات مردمي در خصوص اين پروژه و نحوه تغييرات احتمالي در آن با كارشناسان نشستي برگزار خواهيد كرد و فعلاً طرح تا آن زمان مسكوت مي ماند. پاسخ مشابه اي كه رئيس جمهور تركيه امروز داد و به جاي تحريك مخالفان و معترضان، آنان را آرام كرد. تنها كشورهايي كه تاكنون رفتارش را نسبت به معترضان تغيير داده اند، يكي دولت مصر و ديگري دولت مالكي بود؛ كه البته اخوان المسلمين بدنبال پرونده هاي قضايي براي مخالفان رفته كه گواهي است، به جز مرسي بقيه اخواني ها تغيير معناداري در رفتارشان نداده اند و مالكي نيز پس از توصيه مقامات امنيتي ايران، آن بلايي كه سر خودش و عراق نبايد مي آورد، آورد و اعتراضات به معارضه و كشتارهاي مخفي از طرفين كشيده شده و با تداوم اقدامات امنيتي و نظامي، بدتر هم مي شود و مي رود كه به جنگي فرقه اي تمام عيار بدل گردد.
از لرزش زير پاهاي تان بايد بفهميد كه دنياي ديروز و امروز در حال تغيير است. شرايط خاورميانه تغيير كرده و دنيايي نيز كه در آن مطالباتي نسبت به مسئولان حكومتي وجود داشته تغيير كرده است و همين اعتراضات اخير تركيه كه در ميان سياستمداران منطقه، بهترين كارنامه را داشته و دارند، گواهي روشن بر اين حقيقت است. زيرا سه صفحه است كه اينك منطقه را به لرزه در آورده اند. زير پايتان اينك در خاورميانه مي لرزد، چون تنها صفحه شرايط حاكم بر اوضاع كشورتان نيست كه آن را براي تغيير مي لرزاند، بلكه صفحه مطالبات منطقه اي پس از بهار عربي نيز آن را مي لرزاند و خلاصه، صفحه جهاني تغييرات جهاني پس از جنگ سرد و مهمتر از همه پس از ظهور اينترنت در زندگي بشري. اينك شما با نسلي سر و كار داريد كه به سبب آگاهي جهاني از طريق رسانه ها و اينترنت، سطح مطالبات اش براي كسب حقوق اش افزايش يافته و اين حتي شامل كشورهاي پيشرفته غربي مي شود، چه رسد خاورميانه اي هايي كه با موج اسلام گراياني مواجه اند كه مي خواهند تجويزات برداشتي خود را از دين شان به ديگران تحميل كنند و تفاوت شان در ميزان تحميل است؛ افغانستان و پاكستان آدم سر مي برند و همزمان انتظار دارند تا به ايشان احترام هم گذاشته شود، ايران تجاوز و اعدام مي كنند و افتخار مي كنند، عربستان دست و پا قطع مي كنند، مصر و جاهاي ديگر نه تنها شريعت اسلام را مي خواهد به ديگر اديان تحميل كنند، بلكه در زندگي خصوصي افراد دخالت مي كنند و در تركيه روي لاك زدن مهمانداران هواپيما حساس مي شوند و قانون وضع مي كنند!! خاورميانه اگر همين گونه پيش رود، يك جنگ ويرانگر و دهشتناك را آبستن خواهد شد كه محدود به جنگ بين ارتش و شبه نظاميان نيز نخواهد ماند، بلكه چه بسا پدر و پسر يكديگر را مي كشند؛ چون ياد نگرفته اند به حقوق يكديگر احترام بگذارند و مي خواهند آن را به يكديگر تحميل كنند. حجت برتمامي مقامات و مسئولان خاروميانه تمام.