حمیدرضا مرادی و مصطفی دانشجو دو درویش زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین به دلیل ابتلا به عارضه ریوی، قلبی و عروقی بیش از یک ماه است که در بیمارستان شهدای تجریش بستری هستند و به توصیه پزشکان، انجام اقدامات درمانی تخصصی برای آنها ضروری است که به دلیل فقدان تجهیزات در این بیمارستان، به مرکز قلب تهران معرفی شدهاند اما تاکنون مجوز قضایی برای این انتقال از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران صادر نشده و این موضوع توقف روند درمان را در پی داشته است.
مجذوبان نور در گفتگو با خدیجه برزگر، همسر مصطفی دانشجو، وضعیت و روند درمان این دو درویش را جویا شدیم:
– خانم برزگر، وضعیت بیماری و روند درمان آقایان دانشجو و مرادی در حال حاضر چگونه است؟
همسرم با سابقه آسم برونشیال شدید و تنگی نفس به دلیل علایم حملات قلبی و ریوی به توجیه پزشکان و کادر معالج با توجه به علایم بالینی ضرورت انجام اقدامات درمانی تخصصی قلبی برای وی عنوان شده و به دلیل سیر پیشرونده بیماری باید تحت درمان بیماری ریوی و قلبی قرار داشته باشد.
آقای مرادی هم کاندید عمل جراحی پیوند عروقی است که بعد از معاینات اولیه و آزمایشات تکمیلی با توجه به بالا بودن ریسک عمل و عوارض خطرناک ناشی از جراحی، لزوم انجام آنژیوگرافی و اقدامات درمان تخصصی قلبی از سوی پزشکان مطرح شده است که بیمارستان شهدای تجریش فاقد تجهیزات میباشد به همین دلیل به مرکز قلب تهران معرفی شدهاند اما از اوایل آذر ماه تا کنون منتظر دستور قضایی برای اینجابجایی هستیم. برای تسریع در انتقال هم علیرغم مکاتبات قبلی کادر معالج، مجدداً پزشکان متخصص طی نامههای جداگانه به ریاست بیمارستان، اعتراض خود به عدم موافقت مقام قضایی برای انتقال به بیمارستان تخصصی قلب را ابراز و احتمال وقوع هرگونه حادثه ناگوار ناشی از تاخیر در تشخیص و درمان را نذکردادند و خواستار اقدام لازم از سوی مسئولین بیمارستان شدند که ریاست بیمارستان هم طی نامهای به زندان اوین ضمن انعکاس نظرات پزشکان مبنی بر احتمال خطرات جانی خواستار اقدام عاجل مقامات شد ولی به دلیل دخالت افراد فاقد صلاحیت و غیر مسئول در روند درمان زندانیان سیاسی و عقیدتی عملاً روند درمان این دو درویش متوقف مانده است.
– آیا از وضعیت جسمی سایر دراویش زندانی هم اطلاع دارید؟
بله، متاسفانه در طول این دو سال به دلیل نامناسب بودن فضای زندان اکثرا دچار ناراحتیهای مختلف هستند که عدم رسیدگیها نیز این ناراحتیها را تشدید و مزمن کرده است، آقای فرشید یداللهی به دلیل ابتلا به عارضه گوارشی مدت هاست نیازمند عمل جراحی است. آقای امیر اسلامی مبتلا به بیماریهای قلبی و گوارشی و خونی است که حسب نظریه پزشکان معالج میبایست هرماه یکبار جهت ویزیت به مراکز درمانی تخصصی اعزام شود. آقای امید بهروزی به عارضه سائیدگی مهرههای کمر و ضعف در شنوائی گوش راست مبتلاست که تاخیر در درمان سبب تشدید وضعیت بیماری وی شده است. آقای افشین کرمپور در بدو ورود به بند ۳۵۰ در سال ۹۰ مبتلا به شکستگی قوزک پای راست شد که تاخیر در درمان وی باعث کج شدن پای راست شده است درحال حاضر هم چندروزی است دچار سرگیجههای شدید میشود که با انتقال به بهداری زندان مورد درمان با داروهای ابتدایی قرارگرفته ولی برای تشخیص قطعی و تخصصی وی هنوز اقدامی صورت نپذیرفته است. آقای رضا انتصاری هم در زمان دستگیری انگشت دست راست وی شکسته که به دلیل درمان نامناسب میبایست مفصل مصنوعی (پروتز) برای وی استفاده شود.
براساس اسناد و مدارک پزشکی موجود در بهداری زندان اوین و طبق تائیدیه پزشکی قانونی این افراد باید به طور جد مورد درمان در مراکز تخصصی قرارداشته باشند ولی دخالت افراد فاقد صلاحیت و غیر مسئول در روند درمان زندانیان سیاسی و عقیدتی و اجبار دراویش به استفاده از لباس فرم زندانیان و دستبندو پابند در اعزام به مراکز درمانی، تاخیر در تشخیص و درمان و تشدید وضعیت جسمی آنها را در پی داشته است که یک نمونه وضعیت کنونی آقای مرادی و همسرم میباشد. در حالیکه اگر درمان آنها به موقع انجام میشد شاید هرگز نیازی به چنین عمل جراحی با این ریسک بالا و عوارض خطرناک آن نبود که من فقط میتوانم بگویم از بابت این گونه دخالتها متاسفم.
– شما به موضوع دخالت غیر قانونی برخی افراد فاقد صلاحیت در روند درمان زندانیان اشاره داشتید. آیا تاکنون اقدامی برای برخورد با اینگونه دخالتها انجام شده است؟
رای محکومیت دراویش زندانی مدتهاست که از سوی دادگاه انقلاب صادر شده و قاضی پرونده مشمول قاعده فراغ دادرس است و براساس آئین نامه سازمان زندانها و قانون آئین دادرسی کشوری و سایر قوانین و مقررات مربوط به صلاحیت دخالت در امور درمانی زندانیان بیمار را نداردو رسیدگی به نیازهای پزشکی زندانیان در صلاحیت مسئولان زندان و قاضی ناظر بر زندان میباشد اما متاسفانه ما هربار شاهد دخالتهای غیر قانونی در امور درمانی دراویش زندانی هستیم که این تخلف قاضی از قوانین از سوی زندانیان به دادستان انتظامی قضات گزارش و چندنوبت هم به مسئولین زندان تذکر داده شده ولی تاکنون موثر واقع نگردیده است.
– آیا برای استفاده آقایان دانشجو و مرادی از مقررات عدم تحمل کیفر به دلیل ابتلا به بیماری اقدامی شده است و یا اینکه قصد چنین اقدامی دارید؟
همسرم و آقای مرادی به شدت با طرح این موضوع و پیگیری آن مخالف هستند چراکه همچین پیگیریهایی را پیش شرط قبول پذیرش کیفر میدانند، در صورتی که آنها معتقدند هرآنچه در این سالها در مقام دفاع از حریم اعتقادی و حقوق دراویش طریقت نعمت اللهی گنابادی انجام دادهاند کاملاً در چهار چوب قوانین و مقررات بوده و مرتکب جرمی نشدهاند و اساساً روند تعقیب، محاکمه و مجازات خود را غیر قانونی و فاقد مبنای حقوقی میدانند و اصرار دارند که مجازات تعیین شده را تحمل کنند و قضاوت در این باره را به وجدانهای آگاه و صفحات تاریخ این سرزمین واگذار کنند.
گرچه پزشکان معالج همواره در هر مرحله از درمان با توجه به وضعیت نامناسب جسمی آنها، توصیه اکید بر عدم حضور در شرایط زندان دارند ولی این دراویش زندانی اکیداً با طرح موضوع عدم تحمل کیفر مخالفت مینمایند و بر این اعتقادند که هنوز مشکلاتی که نیروهای خودسر در طول سالهای اخیر بر دراویش تحمیل کردند برطرف نشده و بقوت خود باقی است و علیرغم روی کار آمدن دولت جدید کماکان ادامه دارد.من امیدوارم با توجه به شرایط کنونی کشور مقدمات آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی فراهم شود.
– با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.