خامنه ای و مزدورانش همیشه کمک های مالی و غیره خودشان به حزب الله را ، از طریق سوریه به دست حماس و بقیه عمال شان در غزه می رساندند . از وقتی که حکومت بشار اسد در این کشور سقوط کرده است ؛ چون مرزهای زمینی به وسیله نیروهای اسرائیلی مسدود گشته اند . آنها در حال بررسی چگونگی ارسال کمک های شان از آسمان سوریه برای سرکردگان حزب الله می باشند . تا فعالیت های تروریستی خود را ادامه بدهند !
با چنین کاری آنها ناقض قوانین اخیر که برای « آتش بس » موقت میان اسرائیل و حزب الله لبنان طراحی شده خواهند بود ؛ و برخی از کشورهائی که جهت به وجود آوردن « قانون آتش بس موقت » میان این مخاصمان تلاش کرده بودند . فرستاده شدن کمک های حکومت آخوندها به حماس از راه « کریدورهای » هوائی را ، به شدت منافی اجرا شدن این برنامه دانسته اند !
یک منبع منطقه ای ناشناس در این باره به چند خبرگزاری مهم گفته است : در تهران نیز سران رژیم در حال مذاکراتی برای حل کردن این مشکل با روش های دیگر می باشند . تا انجام شدن تعهدات شان به نیابتی ها به تاخیر نیفتد !
حاکمان ایران که تا کنون سلاح های جنگی شان را از « دمشق پایتخت سوریه » به حزب الله می رساندند . اکنون که این مسیر را از دست داده اند ؛ می خواهند جهت ارسال کمک های خود به این گروه ، از فرودگاه بیروت انجام بدهند ؛ و آنجا را « مرکز لژستیکی » خود کنند . تا انجام گرفتن اعمال تروریستی شان به تعویق نیفتد !
کشورهای طراح قانون « آتش بس » میان حماس و اسرائیل می گویند: این اقدام حکومت خامنه ای می تواند ؛ به تشدید تنش های بعدی منجر بشود ؛ و کار را از این که هست دشوارتر کند !
اسرائیل نیز در این زمینه گفته است: در صورت لزوم شرایط توافق شدن در آتش بس ، لبنان نیز این قانون را با زور هم که شده باشد اجرا خواهد نمود . این کشور ( اسرائیل ) پروازهای باری از ایران به لبنان را ، که گمان می کرد برای حزب الله اسلحه حمل می کنند را « ره گیری » کرده ، و آنها را مجبور به بازگشت نموده است !
منطقه خاورمیانه چه خطری برای مناطق دیگر جهان دارد ؟ که همیشه اینچنین در تنش های پی در پی واقع می شود ؟ آیا ساکنان این بخش از کره زمین ، استحقاق داشتن آرامش و بهره مندی از موقعیت « صلح آمیز » در مقرهای زندگی خودشان را ندارند ؟!
چرا دارند ، اما این قسمت از کره خاکی ما، آکنده از بسیاری از مواهب طبیعی نادر است ؛ که قدرتمداران دیگر مناطق دنیا نمی توانند ؛ به آسانی از تصاحب نمودن این نعمت ها چشم بر روی هم بگذارند ؛ و از رساندن خودشان به این منابع دست بردارند ؛ و ساکنان آنجا را به حال خودشان رها سازند !
به همین خاطر ، آنها با اقدامات بری از هرگونه منطق های بین المللی ، با ایجاد آشوب درون ممالک خاورمیانه ، مسؤلان این سرزمین ها را ، به خصوص دیکتاتورهای حاکم بر آنها را ، به طور غیر مستقیم و سیاستمدارانه به جان همدیگر می اندازند . تا خودشان را به عنوان میانجی و واسطه وارد این معرکه ها بکنند !
ایجاد جنگ های فرسایشی میان چند کشور درون منطقه ، چه منافعی برای آمریکا و اتحادیه اروپا دارد ؟ که این قدرتمداران سودجو را به چنین اقدامات ضد بشری و مخرب وا می دارد ؟!
آنها می دانند که آخوندهای حاکم بر ایران کنونی ، به دلیل اختلافات اجدادشان با قوم یهود ، که از چهارده قرن پیش آغاز گردید ؛ همچنان در صدد انتقام جوئی از قوم « بنی اسرائیل » می باشند . تا با هر امکاناتی که دارند ؛ آنها را به قول « خمینی انتقامجو » از صحنه روزگار حذف کنند !
و به وجود آوردن تنش های بیشتر میان مسلمان ها و یهودیان بر سر این موضوع ، آسان ترین راهکاری است که آمریکائی ها و اروپائی های منفعت پرست را ، جهت راحت تر به وجود آوردن این مخاصمات درون منطقه خاورمیانه از همیشه مصمم تر نموده است !
آمریکا و همفکران شان در اروپا ، در رابطه با تحقق بخشیدن به آرمان های سودجویانه شان در منطقه خاور میانه ، چون هنوز از مخاصمات میان اسرائیل و حزب الله به نتایج مطلوب خود دست نیافته اند . در حال به وجود آوردن آشوبی دیگر درون منطقه هستند . تا به هر طریق ممکن ، به هدف دیرینه خویش جامه عمل بپوشانند و به مقصد برسند !
از اینرو در شرایط کنونی ، می خواهند با ایجاد اختلاف میان ایران و عراق ، فضای وسیع تری در آشوب های درون منطقه خاور میانه بگشایند ؛ و جریان را به نفع خودشان رهبری کنند !
آنها در این رابطه در حال فشار آوردن بر حکومت عراق هستند . تا با برچیدن و منحل نمودن یکی دیگر از بازوهای حکومت اسلامی یعنی شبکه تروریستی شیعه « حشدالشعبی » در کشور عراق ، سران رژیم آخوندی را ، که دوباره یکی دیگر از « محورهای مقاومت » خود را از دست می دهند . علیه دولت عراق بشورانند ؛ و جنگ دیگری را بین این دو کشور همسایه شکل بدهند . و این سوی منطقه خاومیانه را نیز در گرداب جنگ فرسایشی دیگری فرو ببرند !
یک نشریه فرانسوی در مورد حذف شدن یکی دیگر از « محورهای مقاومت » حکومت اسلامی در منطقه نوشته است : ایجاد چنین برنامه هائی برای خاتمه دادن به درگیری ها در منطقه ، آنها ( آخوندهای حکومت اسلامی در ایران ) را ، به شدت دچار آسیب پذیری می کند و موجب می شود ؛ تا سران این رژیم سکوت شان علیه آنچه که اسرائیل با مزدوران آخوندها در منطقه انجام داده را بشکنند !
اما قبل از آن امکان دارد ؛ که به خاطر منحل شدن « حشدالشعبی » توسط دولت عراق ، دوباره با این کشور وارد مناقشه طولانی دیگری بشوند !
با رخ دادن چنین احتمالی ، می توان گفت : چنانچه این درگیری ها میان ایران و عراق آغاز بشوند ؟ رژیم ملاها در ایران به شدت تضعیف خواهد شد . و ممکن است پس از سقوط بشار اسد در سوریه ، نوبت سقوط خامنه ای از قدرت باشد !
باید به رهبر جنایت پیشه حاکمیت رسوای آخوندی در ایران متذکر بشویم ؛ که هر چه زودتر و در اسرع وقت ، « گیوه هایش » را بپوشد و مانند محور مقاومت سقوط کرده اش در سوریه ، که به روسیه پناه برده است برود . رهبر خودکامه حاکمیت استبدادی رژیم ملاها در ایران نیز راهی جز این ندارد ؛ که او هم به دامان روسیه آویزان بشود . تا خود را از دسترس آزادیخواهان ایرانی ، و صد البته اسرائیل نجات بدهد !
اگر چنین نکند ؟ بر همگان اثبات می گردد ؛ زمینگیر شدن عملی حماس و حزب الله ، و نیز سقوط رژیم اسد در سوریه ، و از اینها مهم تر شکست سیاست های خارجی حکومت اسلامی آنها نیست که ایشان را دچار چنین ذلتی نموده است . بلکه همه اینها بیانگر ورشکستگی « هویتی – استراتژیک » سران این حکومت اشغالگر و پلید و غیر قانونی است ؛ که در حال ساقط کردن حکومت شان درون متعفن ترین « باتلاق های بی آبروئی » است . تا مزد جنایات شان نسبت به ملت ستمدیده ایران را بگیرند ؛ و نام خود و حاکمیت منفورشان ، به عنوان وحشی ترین دیکتاتورهای جهان درون کتاب تاریخ در دنیا ثبت بشود !
رسیدن شان به این نتیجه ، آنها را به چنان نا امیدی رسانده است ؛ که از شدت یاس و حرمان ، قادر به اتخاذ هیچ تصمیم راهگشائی برای نجات دادن خودشان از این مخمصه تاریخی نیستند !
تنها راهی که خامنه ای دارد این است ؛ که خود درمانده و حاکمیت بدنامش را ، به دست سرنوشت بسپارد . که ظاهرا چنین هم نموده است !
اکنون دریافته ، که ضد آمریکائی گری و غرب ستیزی ، یعنی جهت گیری راهبردی کاملا غلط رژیم ننگین شان است ؛ که از بدو قدرت گرفتن در ایران ، بی خود و بی جهت به دنبال دشمن تراشی برای خودشان بوده اند !
و این موضوع امری آشکار جهت ابراز بی هویتی برای آنها گردیده است . که در این ارتباط ، نه تنها قدرت شان را از دست داده اند ؛ بلکه همه نتایج آن ، به اهرمی بر ضد خودشان تبدیل شده اند !
برای خامنه ای و مزدورانش ، حضور فعال در منطقه از طریق نیروهای به اصطلاح « محور مقاومت » شان ، به ویژه حزب الله و حکومت اسد ، اهرم های مهمی برای حفظ قدرت آنها در ایران بود . اما اکنون با از دست رفتن این اهرم های ضد بشری ، حفظ قدرت برای ایشان به معضل لاینحلی برای حکومت شان تبدیل گشته است !
در واقع ، خامنه ای پرچمدار خطی شده است که محمدجواد ظریف چندی پیش در مقاله ای در یک نشریه آمریکائی ، آن را « پارادایم کهنه » نامیده بود ؛ و آمادگی حکومت متبوعش برای مذاکره حتی با ترامپ را اعلام کرد . پارادایمی که با اشغال سفارت آمریکا در تهران آغاز گشت ؛ و با سقوط رژیم اسد به پایان رسیده است !
در چنین شرایطی « دار و دسته های » حکومتی که منافع کلان اقتصادی و قدرت سیاسی خود را در خطر می بیند . مصیبتی بزرگ به شمار می آید ؛ و وادارشان می کند که به هر تلاشی دست بزنند تا موقعیت خود را حفظ کنند . اما هر تکان و به هم ریختگی در صفوف این حکومت متحجر ضد بشری ، به سرعت به عصیان و تعرض بیشتر جامعه منجر خواهد شد ؛ و ریشه هستی سیاست های بری از تعقل شان را خشک خواهد نمود !
چرا که جامعه ایران اکنون در حالتی انفجاری قرار دارد . اما این انفجار شکل یک عصیان و شورش کور را نخواهد داشت . بلکه با اتکاء به پیشروی ها و دستآوردهای انقلاب « زن زندگی آزادی » که بیش از دو سال از جریان یافتن آن می گذرد . برآمدی متعین و متشکل با خواست هائی روشن و شفاف و انسانی از سوی مردم ایران خواهد بود ؛ و همگی دست اندکاران این حاکمیت پلید را مبتلا به فنا و نابودی خواهد نمود !