آیا « سلطنت طلب » بودن جرم است ؟!

0
54

حکومت های استبدادی در جهان ، برای پایدار ماندن رژیم مستبد و ضد بشری خودشان در کشور متبوع خویش ، از هیچ سخت گیری و ایفای ظلم و ستم علیه شهروندان آن دیار کوتاهی نمی کنند؛ و هیچگاه جهت محافطت نمودن از پایگاه اهریمنی شان در آن سرزمین باز نمی ایستند . در میان این مستبدان فرو مایه و جلاد، متاسفانه بدترین و جانی ترین آنها در کهندیار ما حکم می رانند !

از هنگامی که مردم ایران را فریب دادند و انقلاب سیاه و شوم شان را در میهن ما به راه انداخته اند؛ و در طول نیم قرن که از استیلای آنها بر ایرانزمین می گذرد؛ حتی یک کار مثبت و مفید هم برای ملت زیر سلطه شان بر نداشته اند !

« پیش لرزه » ای همچون سقوط بشار اسد از قدرت در سوریه ، به وجود آورنده مهم ترین « پس لرزه » تاریخی برای حکومت آخوندی در ایران گشته است ؛ که آثار دردناک آن به بدترین شکل ممکن ، بر پیکره ی رژیم ننگین ملاها آسیب رسانده ، و تاول های سوزناک و بدخیمی را ، بر کلیت حاکمیت دیکتاتوری آنها نشانده است ؛ که جز با سقوط شان از قدرت درمان نمی شوند !

این جریان فقط به سال جاری میلادی که چند روز دیگر پایان می یابد مربوط نمی شود ؛ بلکه از آغاز سال ۲۰۲۵ میلادی ، و با بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سپید، ضربات سنگین و درمان نشدنی را بر اندام حکومت خامنه ای خواهد نواخت ؛ تا که مجبور بشود ، جهت درمان خود و حاکمیت مستبدش ، ضمن افزودن به موادی که مصرف می کند ؛ به سبک پیشینیان خودش از رمال ها و فالگیرهای مسلمان یاری بجوید !

از نظر تحلیلگران مسائل سیاسی ، سرنگونی رژیم اسد در سوریه و تضعیف حزب الله در لبنان ، فرصت ارزشمند و لازم الاجرائی ، برای ساکنان این بخش از جهان مخصوصا ملت ستمدیده ایران خواهد بود . تا بتوانند با سرنگون کردن حکومت جبار اسلامی در میهن شان ، گرانبهاترین هدیه شروع سال فتح و پیروزی شان بر این رژیم فاسد و سفاک را به یکدیگر بدهند و جشن پیروزی شان بر آن را چنان برگزار کنند ؛ که تاریخ میهن شان هرگز چنین افتخار بزرگی را تجربه نکرده باشد !

« همگرائی » در خاورمیانه و به وجود آمدن آن در میان مردم منطقه ، می تواند بر تبلور انوار پیروزی ملت های ستمدیده در حکومت های مستبد ممالک درون این بخش از جهان بیفزاید ؛ که نشان داده اند ؛ کوچک ترین احساس مسؤلیتی نسبت به ملت تحت استیلای خودشان را ندارند !

با به وجود آمدن زمین لرزه ای همچون ساقط شدن حکومت بشار اسد جنایتکار در سوریه ، پیش زمینه بسیار مهمی از قطع شدن سر ارباب قدرت پرست او به وجود آمده است ؛ که به احتمال زیاد تاثیرات مفید آن ، موجب ثبات و یکپارچه شدن ملت های کشورهای ضعیف تر نیز می گردد ؛ و مشوق مؤثری برای آنها خواهد بود ؛ تا با خروشیدن به حاکمان ظالم در میهن شان ، و برکنار نمودن آنان از قدرت ، سال نوی میلادی را برای ملت های درگیر با رژیم های استبدادی درون مملکت شان را ، همچون یک هدیه گرانبها و بی همانند به همدیگر تقدیم بکنند؛ و به سایر ملت های تحت ستم دیکتاتورهای وحشی نشان بدهند: که « کار نشد ندارد و خواستن توانستن است » !

یک سیاستمدار آمریکائی ( دانا سترول ) معاون پیشین وزیر دفاع ایالات متحده در امور خاورمیانه ، مهم ترین نتایج سقوط بشار اسد از قدرت در سوریه را ، ایجاد زمینه ای مطلوب در سیاست آمریکا در قبال ایران و سایر کشورهای خاورمیانه برای آینده می داند . و بر این باور است ؛ که محور « روسیه – ایران و اسد » فرو پاشیده و آنها را در موقعیتی دفاعی قرار داده است !

« دانا سترول » معتقد است: « دامنه ضعف و شکنندگی رژیم ایران ، موضوع مرکزی گفتگوها در دولت آینده ترامپ خواهد بود . رویدادهای ماه های گذشته نشان دادند ؛ که عناصر کلیدی توانائی های رژیم ایران مانند « زرادخانه پهپادها و موشک های جمهوری اسلامی ، و همچنین نیروهای نیابتی اش ، یا از بین رفته اند ؛ یا کاملا بی اثر گشته اند. » !

برخی از ناظران مسائل سیاسی می گویند: « با نزدیک شدن به پایان دولت بایدن، سیاست های خارجی آمریکا در حال تغییر هستند . ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا ، فعلا در فلوریدا مانده است ؛ اما حتی بدون « مهر ریاست جمهوری » نیز فراتر از تماس های تبریک معمولی که در دوره پس از انتخابات رخ می دهند. با رهبران جهان بحث کرده است . به طور فزاینده ای روشن می شود ؛ که سیاست ایالات متحده در باره ایران ، عرصه ای خواهد بود ؛ که یکی از بزرگ ترین تغییرات در موضع آمریکا در آن رخ خواهد داد. » !

در همین رابطه روزنامه انگلیسی « تلگراف » نیز در مقاله ای در باره پیآمدهای سرنگونی رژیم اسد در سوریه نوشته است: آیا پس از سوریه « دومینوی » بعدی رژیم ملاها خواهد بود ؟ که سرنگون می شود ؟ ما با چنین امیدی زندگی می کنیم . ممکن است پنجره ای از فرصت برای مردم ایران گشوده شود . اگر در ایران تغییری رخ بدهد ؟ شعار جهان آزاد باید این باشد ؛ که مردم ایران سرنوشت خودشان را تعیین کنند ؛ که چه حکومتی می خواهند ؟!

آیا آنها نمی دانند که ما ملت میهندوست ایران چه حکومتی می خواهیم ؟ البته که می دانند ، آنها خودشان حکومت مورد قبول اکثریت مردم ایران را فروپاشی کرده اند . ولی در این اشتباه بزرگ قرار دارند ؛ که عاملان اصلی سقوط حکومت پادشاهی در ایران را( چپی های اموخته در مکتب « کمونیست ها ) را ایرانی می دانند و می نامند . همان فریب خوردگان مکتب کمونیست های روسیه تزاری ، با طعنه ما را « سلطنت طلب » می نامیدند . اما نمی خواستند بفهمند ؛ که ما پادشاهی خواه بودیم نه « سلطنت طلب » !

شاهنشاه مهربان و میهندوست ما ، هرگز سلطه گر و خودکامه نبود، که بر هم میهنانش سلطنت کند. آن مرد بزرگ ادامه دهنده شهریاری پر آوازه پیشینیان هخامنشی خودش بود ؛ که حتی بیشتر از آنها برای کشورش افتخار آفرینی نمود !

امان از وقتی که : قلم در دست دشمنان یک سرزمین و ملت شریف آن باشد !

مقاله قبلیرویترز: سپاه پاسداران از طریق قاچاق نفت، نیمی از درآمدهای نفتی ایران را تصاحب می‌کند
مقاله بعدیلیبراسیون: سقوط جمهوری اسلامی اکنون به واقعیتی محتمل تبدیل شده است، نه یک سناریوی خیالی
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.