حکومت های استبدادی در جهان ، برای پایدار ماندن رژیم مستبد و ضد بشری خودشان در کشور متبوع خویش ، از هیچ سخت گیری و ایفای ظلم و ستم علیه شهروندان آن دیار کوتاهی نمی کنند؛ و هیچگاه جهت محافطت نمودن از پایگاه اهریمنی شان در آن سرزمین باز نمی ایستند . در میان این مستبدان فرو مایه و جلاد، متاسفانه بدترین و جانی ترین آنها در کهندیار ما حکم می رانند !
از هنگامی که مردم ایران را فریب دادند و انقلاب سیاه و شوم شان را در میهن ما به راه انداخته اند؛ و در طول نیم قرن که از استیلای آنها بر ایرانزمین می گذرد؛ حتی یک کار مثبت و مفید هم برای ملت زیر سلطه شان بر نداشته اند !
« پیش لرزه » ای همچون سقوط بشار اسد از قدرت در سوریه ، به وجود آورنده مهم ترین « پس لرزه » تاریخی برای حکومت آخوندی در ایران گشته است ؛ که آثار دردناک آن به بدترین شکل ممکن ، بر پیکره ی رژیم ننگین ملاها آسیب رسانده ، و تاول های سوزناک و بدخیمی را ، بر کلیت حاکمیت دیکتاتوری آنها نشانده است ؛ که جز با سقوط شان از قدرت درمان نمی شوند !
این جریان فقط به سال جاری میلادی که چند روز دیگر پایان می یابد مربوط نمی شود ؛ بلکه از آغاز سال ۲۰۲۵ میلادی ، و با بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سپید، ضربات سنگین و درمان نشدنی را بر اندام حکومت خامنه ای خواهد نواخت ؛ تا که مجبور بشود ، جهت درمان خود و حاکمیت مستبدش ، ضمن افزودن به موادی که مصرف می کند ؛ به سبک پیشینیان خودش از رمال ها و فالگیرهای مسلمان یاری بجوید !
از نظر تحلیلگران مسائل سیاسی ، سرنگونی رژیم اسد در سوریه و تضعیف حزب الله در لبنان ، فرصت ارزشمند و لازم الاجرائی ، برای ساکنان این بخش از جهان مخصوصا ملت ستمدیده ایران خواهد بود . تا بتوانند با سرنگون کردن حکومت جبار اسلامی در میهن شان ، گرانبهاترین هدیه شروع سال فتح و پیروزی شان بر این رژیم فاسد و سفاک را به یکدیگر بدهند و جشن پیروزی شان بر آن را چنان برگزار کنند ؛ که تاریخ میهن شان هرگز چنین افتخار بزرگی را تجربه نکرده باشد !
« همگرائی » در خاورمیانه و به وجود آمدن آن در میان مردم منطقه ، می تواند بر تبلور انوار پیروزی ملت های ستمدیده در حکومت های مستبد ممالک درون این بخش از جهان بیفزاید ؛ که نشان داده اند ؛ کوچک ترین احساس مسؤلیتی نسبت به ملت تحت استیلای خودشان را ندارند !
با به وجود آمدن زمین لرزه ای همچون ساقط شدن حکومت بشار اسد جنایتکار در سوریه ، پیش زمینه بسیار مهمی از قطع شدن سر ارباب قدرت پرست او به وجود آمده است ؛ که به احتمال زیاد تاثیرات مفید آن ، موجب ثبات و یکپارچه شدن ملت های کشورهای ضعیف تر نیز می گردد ؛ و مشوق مؤثری برای آنها خواهد بود ؛ تا با خروشیدن به حاکمان ظالم در میهن شان ، و برکنار نمودن آنان از قدرت ، سال نوی میلادی را برای ملت های درگیر با رژیم های استبدادی درون مملکت شان را ، همچون یک هدیه گرانبها و بی همانند به همدیگر تقدیم بکنند؛ و به سایر ملت های تحت ستم دیکتاتورهای وحشی نشان بدهند: که « کار نشد ندارد و خواستن توانستن است » !
یک سیاستمدار آمریکائی ( دانا سترول ) معاون پیشین وزیر دفاع ایالات متحده در امور خاورمیانه ، مهم ترین نتایج سقوط بشار اسد از قدرت در سوریه را ، ایجاد زمینه ای مطلوب در سیاست آمریکا در قبال ایران و سایر کشورهای خاورمیانه برای آینده می داند . و بر این باور است ؛ که محور « روسیه – ایران و اسد » فرو پاشیده و آنها را در موقعیتی دفاعی قرار داده است !
« دانا سترول » معتقد است: « دامنه ضعف و شکنندگی رژیم ایران ، موضوع مرکزی گفتگوها در دولت آینده ترامپ خواهد بود . رویدادهای ماه های گذشته نشان دادند ؛ که عناصر کلیدی توانائی های رژیم ایران مانند « زرادخانه پهپادها و موشک های جمهوری اسلامی ، و همچنین نیروهای نیابتی اش ، یا از بین رفته اند ؛ یا کاملا بی اثر گشته اند. » !
برخی از ناظران مسائل سیاسی می گویند: « با نزدیک شدن به پایان دولت بایدن، سیاست های خارجی آمریکا در حال تغییر هستند . ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا ، فعلا در فلوریدا مانده است ؛ اما حتی بدون « مهر ریاست جمهوری » نیز فراتر از تماس های تبریک معمولی که در دوره پس از انتخابات رخ می دهند. با رهبران جهان بحث کرده است . به طور فزاینده ای روشن می شود ؛ که سیاست ایالات متحده در باره ایران ، عرصه ای خواهد بود ؛ که یکی از بزرگ ترین تغییرات در موضع آمریکا در آن رخ خواهد داد. » !
در همین رابطه روزنامه انگلیسی « تلگراف » نیز در مقاله ای در باره پیآمدهای سرنگونی رژیم اسد در سوریه نوشته است: آیا پس از سوریه « دومینوی » بعدی رژیم ملاها خواهد بود ؟ که سرنگون می شود ؟ ما با چنین امیدی زندگی می کنیم . ممکن است پنجره ای از فرصت برای مردم ایران گشوده شود . اگر در ایران تغییری رخ بدهد ؟ شعار جهان آزاد باید این باشد ؛ که مردم ایران سرنوشت خودشان را تعیین کنند ؛ که چه حکومتی می خواهند ؟!
آیا آنها نمی دانند که ما ملت میهندوست ایران چه حکومتی می خواهیم ؟ البته که می دانند ، آنها خودشان حکومت مورد قبول اکثریت مردم ایران را فروپاشی کرده اند . ولی در این اشتباه بزرگ قرار دارند ؛ که عاملان اصلی سقوط حکومت پادشاهی در ایران را( چپی های اموخته در مکتب « کمونیست ها ) را ایرانی می دانند و می نامند . همان فریب خوردگان مکتب کمونیست های روسیه تزاری ، با طعنه ما را « سلطنت طلب » می نامیدند . اما نمی خواستند بفهمند ؛ که ما پادشاهی خواه بودیم نه « سلطنت طلب » !
شاهنشاه مهربان و میهندوست ما ، هرگز سلطه گر و خودکامه نبود، که بر هم میهنانش سلطنت کند. آن مرد بزرگ ادامه دهنده شهریاری پر آوازه پیشینیان هخامنشی خودش بود ؛ که حتی بیشتر از آنها برای کشورش افتخار آفرینی نمود !
امان از وقتی که : قلم در دست دشمنان یک سرزمین و ملت شریف آن باشد !