صف سلفی با تیرخلاص زن!؟ بقلم حمید جباری

0
434

همان احمدی نژادی که در انتخابات نمایشی سال ۸۸ مردم را خس و خاشاک خطاب کرد را چنین به دنبالش می دویدند تا تصویرشان با او در  آلبوم خاطرات  خالی نباشد!؟
صحنه های هجوم و اشتیاق برخی از مردم برای سلفی و عکس یادگاری  با محمود احمدی نژاد در حاشیه ثبت نام او برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری آنقدر رغت انگیز و درد ناک بود که یاس و نامیدی برای تغییر و بلوغ در جامعه ایران را کمرنگ می کند!؟
در میان جماعتی که تلفن همراه بدست گویی عیسی بن مریم را یافتند و سمت او هجوم می برند تا از غافله عقب نمانند بغیر  نسل پنجاه هفت که با نا آگاهی و سوار شدن بر موج خمینیسم یک ایران و چند نسل را نابود کردند،نسل های بعد فاجعه زمستان ۵۷ هم حضور داشتند جای تاسف دارد!؟
در نگاه نخست  این استقبال  را پای عدم شناخت و مطالعه از گذشته تاریک و سراسر جنایت این شخص  می گذاریم!؟
اما از بدو حضورش در عرصه سیاست ایران حدود بیست سال  می گذرد،حافظه ماهی هم داشته باشیم یادمان نرفته  چطور نظر پدر خوانده پاستور به این شارلاتان نزدیک بود!؟
دوره نخست حضورش  هم پای فریب کاری و نمایش ساده زیستی او بگذاریم ، فراموش کردن رخدادهای خرداد و عاشورای سال ۸۸ و جانباختگان ،زندانیان  را نبایست از یاد برده باشیم!؟
همان شب لعنتی که مردم فردی دیگر را برگزیدند و نیمه های بامداد  آرای مردم گم شد و نام  او از سیرک انتصابات بیرون آمد!؟
کمی جلوتر برویم در راهپیمایی حکومتی ۹ دی  معترضین را مشتی خس و خاشاک قلمداد کرد!؟
آری همین بچه سپاهی و تیرخلاص اوایل دهه ۶۰ این روزها دوباره میان مردم می آید و مردم جاهل فراموش کار برای سلفی گرفتن با او از یکدیگر سبقت می گیرند!؟
شاید ذکر نکاتی برای جماعت کم حافظه بد نباشد!قبل  حضور این بیسواد شیاد نرخ تورم چند درصد بود!؟ دلار در بازار چند معامله می شد؟
صنعت ،کشاورزی و اقتصاد ایران اوضاع احوالش چگونه  بود؟
بعد روی کار آمد  احمدی نژاد چطور یک مشت از خودش بیسوادتر  را در راس امور گذاشت؟تمام شرکت های خارجی حوزه نفت و گاز را با سیساستهای احمقانه  از ایران خارج کرد  یا خود این کمپانی ها سرمایه گذاری های خود و آینده کاری را با او تاریک دیدند و پا به فرار گذاشتند!؟
پارس جنوبی که قطر سالهاست با تکنولوژی روز دنیا سرمایه های ایران را هم می بلعد باخروج کمپانی های نفتی خارجی  در اختیار یک مشت سپاهی عمله دانشگاه امام حسینی قرارگاه خاتم الانبیاء افتاد که تفاوت گودرز و شقایق  را نمی داستند افتاد،حتی  نمی دانستند کلید پاور روشن و خاموش کردن کامپیوترها کجاست و بعد پایان کار  برای خاموش کردن سیستم آنها را از پریز می کشیدند!؟
همین شخص  با به کار گماردن داود ،پروین و سایر انصارش در کلیدی ترین پست ها سرآغاز ورشکستی  ایران را در تمام حوزه ها کلید زد!؟
بنگاههای تولیدی ،کارخانجات ،کشاورزی به واسطه واردات  اجناس (شیر مرغ تا جان آدمیزاد )تعطیل و نابود شدند! بیکاری و تورم  سیر صعودی گرفت !؟
با آمدن اسفندیار رحیم مشایی پدرزن پسرش ،حمید بقایی ،سعیدلو ،علی آبادی  دیگر  فاتحه ایران را بلند خواندند!؟
پسر و برادرش دلارهای چپاول شده را به آمریکای لاتین (ونزوئلا )ترانسفر کردند تا در صنعت نفت و ساختمان سرمایه گذاری کنند!؟
برداشت چند میلیون دلار بی حساب و کتاب از صندوق ذخیره ارزی ،کنترل سازمان برنامه و بودجه ، و دهها اقدام خودسرانه کل خزانه را خالی کرد و عملا روزهای آخر مدیریت اش ایران در سراشیبی ورشکستگی بود!؟
تمام این نکات را یادآوری کردیم که مردمی که موج سوار ناآگاه همین چند روز دنبال این شیاد شارلاتان افتاده بودند تا عکس یادگاری بگیرند حافظه شان تازه شود!؟
منظور از نوشتار هم به هیچ عنوان مقایسه محمود احمدی نژاد با مهدی کروبی ،میر حسین  موسوی  یا فریدون روحانی نیست ،بلکه در نظام حاکم ایران ضرب المثل سگ زرد برادر شغال است!؟
همین احمدی نژاد که روزهای سال ۸۸ مرید سینه چاک ضحاک بود و بعد اختلاف نمایشی کنار گذاشته شد در همان ایام در مجمع تشخیص نظام بود!؟
جالب  است بدانید او برای اتخاذ تصمیمات کلان مملکت هر هفته ۲ بار به اتفاق  اسفندیار رحیم مشایی  به شمال ایران سفر می کردند تا رمال و جادوگر مورد اطمینان آنها دستور بدهد چه کاری به صلاح مملکت است و باید انجام شود، و کدام تصمیم نباید اجرایی شود!؟
حالا با ذکر همه این موارد و دیگر اسناد که از محمود احمدی نژاد  با یک سرچ ساده در دسترس همگان است،دیدن صحنه های حلقه زدن دور او باعث یاس و ناامیدی  برای تغییر جامعه و بلوغ آن می شود!؟
چرا که با گذشت ۴۵ سال و محک خوردن اصلاح طلب و اصولگرا  یا هر قماش دیگر به نظر نمی رسد برگ تازه ایی از این حاکمیت باقی مانده باشد که مردم  را با حضورشان هیجان زده کنند و بارقه امید برای تغییرات در دلشان زنده شود!؟
بارها تکرار کردیم دشمن هر قوم یا ملتی جهالت و ناآگاهی است و تا روزی که تمام ارکان مردم یک جامعه به درجه رشد نرسند آش همان و کاسه همان کاسه خواهد بود !؟