لانۀ گنجشک‌های واجا در آلمان، زهر از دست دشمن به از شهد از دست دوست، قسمت چهاردهم

0
5557

لاف از سخن چو در توان زد

آن خشت بود که پر توان زد

این سلسله نوشتار، اسنادی ست که طی بیست و اندی سال توسط همراهان، همگامان و هم‌اندیشان درونمرزی بدست خبرنامه ملی ایرانیان رسیده است. اسناد حاکی از آنست که نیروهای جمهوری اسلامی سال‌هاست در قالب تاجر، مهاجر، پناهنده و … نفوذ گسترده‌ای در کشورهای اروپایی و بویژه آلمان پیدا نموده و تاکنون هیچ برخورد جدی با آنها صورت نگرفته است.

حکایت جدی و فشار تا گلوگاه است و توطئه می رود تا بدست آنهائی که تنها از تبار رشادت مانده اند با ائتلاف با نیروهای مردم فریب و دست به خون خضاب کرده به مرحله اجرا درآید. اینها کیستند و از کدامین حوالی می آیند که برایشان فرش قرمز گسترانیده اید!؟ آیا براستی باز هم خیال در غلتیدن به دامی که جمهوری اسلامی پهن کرده است دارید!؟ زهی بی غیرتی؟ زهی بی وطنی؟ براستی با چه کسی جزء ملت ایران مبارزه شده است؟

آنها هرگز نمی توانستند..! که نباید هم بنویسند.. اما مرد شرقی به عنوان کسی که بخاطر رشادتهایش، شرافت قلم و انسانیت سه مرتبه طناب دار را میعاد داشته، چند مرتبه زندانهای مختلف نظام را تجریه نموده، در گورستان ساکت و مرده اپوزیسیون بوی مرگ گرفته فریاد بزند که آنچه که اینها می‌کنند خیانت است و ائتلاف، همکاری و مزدوری با اینها نیز نابخشودنی در حق ایران، ایرانی و انسانیت.

باز هم اسناد سخن میگویند و سخن از نادرسیتها و کج روی کشور میهمان و چشم بستن آن هم به چه هزینه ای..!؟ با چه انگیزه ای انسان های بی دفاع سیاسی پناهجو را غافلگیر می کنید؟ این همه سوء قصد نشانه چیست؟ آیا با این کار وابستگی شان را به یک سیستم جنایتکار ثابت نمی نمایند!؟ باید تاکید کرد که ولی فقیه رهبر مذهبی شیعیان نیست و بلکه رهبر سیاسی است. حکم قتل بدون ذکر دلیل است، اگر دلیلی هم به همراه می داشت قانونی نبود. موضوع عملیات نابودی و قتل یک انسان است.

پیش از تاسیس واجا در سپتامبر ۱۹۸۵ یک‌سری به اصطلاح گروه‌های بی‌نامی از افراد وجود داشتند که ترفندها، کشتارها و ترورهای خارج از کشور را پوشش می‌دادند که تصميمات با نظر مستقیم خمینی همراه بود، یعنی بدون تائید وی هیچ عملیاتی انجام نمی‌گرفت. پس از تشکیل این سازمان، گروه‌های خارج زیر نام شورای عملیات ویژه زیر نظر مستقیم وزیر مربوطه سازمان دهی شدند. پس از آن در سال ۱۹۸۹ که خامنه‌ای به رهبری نشست، یک کمیته امور ویژه شکل گرفت که بالاتر از دولت قرار دارد.

اتخاذ تصمیم فقط در مورد کشتن نیست، فشار روحی یا همان شکنجه روانی، ترور شخصیت سازماندهی شده و اتهام به تجاوز و … را نیز شامل می‌گردد. تصمیمات این کمیته به نوعی با هم گامی دولت و وزرای آن، دفتر رهبری و شخص رئیس‌جمهور صورت می‌گیرد که در این رابطه اسنادی را توسط تیم درونمرزی خبرنامه ملی ايرانيان دریافت نموده‌ایم.

کشور آلمان اطلاع دارد که همواره ایستگاه‌های اطلاعاتی از سال ۹۰ سرکنسولی جمهوری اسلامی در هامبورگ یا فرانکفورت بوده‌اند و معمولأ سرکنسول ها عضو کمیته بالا یا از اعضای امنیتی جمهوری اسلامی می‌باشند و اینکه کماکان سکوت سازمان‌های امنیتی را در این کشور شاهد هستیم، خود جای بحث دارد! در بین اسنادی که در اختیار داریم و در اینجا گوشه هایی از این رذالت را منتشر می نمائیم، حکایت از ترور شخصیت توسط یک عضو فعال و حرفه‌ای جمهوری اسلامی در تخریب افراد اپوزیسیون دارد که شکایتی از مرد شرقی را در ربایش اسناد فرد پناهجو مطرح می سازد و درست زمانیست که این فرد به منزل وی پناه می‌برد! به هنگام ثبت این اتهام در اداره پلیس، طرح لو رفته و پلیس متوجه می گردد فرد شاکی پیشتر از گم شدن همین اسناد سخن گفته بود و ادامه ماجرا.. اینها فکر می کنند که می توانند تاریخ و اسناد را بفریبند، غاقل از اینکه خود فریبی می کنند.

باز هم با شما سخن خواهیم گفت.

در نوشتار پیشین نوشته بودیم..