از بازیهای جالب روزگار،
زهرا رهنورد ، نه زهرا است و نه رهنورد!
میر حسین موسوی باجناق بنیانگذار رادیو فردا!
خیلی از دوستان مطبوعاتی از سر لطف و محبت میخواهند تا خاطرات بیش از نیمقرن فعالیت مطبوعاتی و سیاسی را بنویسم.
ازجمله شب گذشته در همین زمینه پیامی داشتم از نویسنده پیشکسوت و یار مطبوعاتی قدیمی استاد پرویز قاضی سعید عزیزم.
باید عرض کنم نوشتن بسیاری از این خاطرات اخلاقاً جایز نیست چون سبب بروز مشکل برای زندگان و موجب هتک حرمت و آبروی درگذشتگان میشود!
معهذا بعضی از خاطرات را که به گاو و گوسفند کسی برنمیخورد جستهوگریخته و موجز و مختصر خواهم آورد تا چه قبول افتد و چه در نظر آید!
قبل از انقلاب اسلامی سال 57 دوست محترم و فرهیختهای داشتم که از مدیران برجسته تلویزیون ملی ایران بود.
خدا رحمت کند ایرج گرگین را که کار خودش را از مطبوعات شروع کرد و بعدها مدیر روابط عمومی تلویزیون و یکی از بهترین مجریان و بهمرور با تلاش و کوشش یکی از روسای برجسته رادیوتلویزیون زمان شاه شد.
مدتی هم مدیر شبکه دوم رادیو بود که در دوره مدیریت او فرهیختگان شعر و ادب معاصر به رادیو آمدند و این دوره یکی از ادوار فاخر تاریخ رادیوی ایران است.
همسر ایرج گرگین بنام خانم ژاله کاظمی هم یکی از دو بلورهای درجه اول کشور بود که در فیلمهای سینمایی خارجی بجای ستارگان برجسته هالیوود صحبت میکرد و صدای دلنشینی داشت.
اسم اصلی ژاله (مندرج در شناسنامه) زهرا بود و خواهری بنام زهره و برادری به نام شاپور (کشواد) داشت.
زهرا (ژاله) و زهره (زهرا!) هر دو قبل از ازدواج مدتها در آمریکا اقامت تحصیلی داشتند و پس از بازگشت به ایران زهرا (ژاله) با ایرج گرگین از مدیران برجسته تلویزیون ملی ایران و مورد اعتماد تام ساواک و دربار و عضو تیم رضا قطبی (پسردایی فرح پهلوی )محمودجعفریان و پرویز نیکخواه ازدواج کرد و از آن به بعد علاوه بر کار دوبله فیلمهای سینمایی به اجرای برنامههای خاص در تلویزیون پرداخت و به سبب چهره زیبا و صدای عالی و تأثیرگذار به شهرت فوقالعادهای رسید و محبوبیت زیادی پیدا کرد.
این زن و شوهر هنرمند بسیار موردتوجه دربار بودند و هر موقع قرار بر مصاحبه با محمدرضا شاه و یا تهیه برنامه ویژهای برای دربار پهلوی و یا گزارش ورود رهبران خارجی به ایران بود از گرگین و یا ژاله کاظمی بهره میگرفتند.
زهره (خواهر دوم) هم با میرحسین موسوی فرزند یک کاسب بازار (عمدهفروش چای) ازدواج کرد!
بدین ترتیب ایرج گرگین مدیر عالیرتبه تلویزیون شاه و میرحسین موسوی (در آینده نخستوزیر محبوب امام امت) همریش (با جناق) شدند!
چرا زهره نام خواهرش را به عاریت گرفت و زهرا گذاشت و نام فامیلش رهنورد شد داستان دیگری دارد که شاید در آینده بازگو کنم…
زهرا کاظمی هم فعالیتهای هنری خود را بانام ژاله کاظمی تا پرروزی انقلاب ادامه داد و پسازآن به آمریکا کوچ کشید و در سال 1383 به علت ابتلا به سرطان در 61 سالگی درگذشت.
بعد از پیروزی اسلام در ایران میرحسین موسوی که فردی ناشناخته در میان مبارزان سیاسی زمان شاه بود و سوابق انقلابی و مبارزاتی نداشت سردبیر روزنامه تازه تأسیس جمهوری اسلامی (ارگان حزب جمهوری اسلامی ) شد.
چون شوهر (میرحسین) سردبیر شده بود زوجهاش (زهرا رهنورد) را هم به موسسه مصادره شده اطلاعات آوردند و سردبیری اولین مجله ویژه زنان (بنام اطلاعات بانوان ) باسابقه چهل سال انتشار مداوم را به این خانم (خواهر ژاله کاظمی) سپردند و خانم رهنورد در اولین اقدام انقلابی ژورنالیستی نام مجله را از اطلاعات بانوان به: ” راه زینب ” تغییر داد و با آوردن تعدادی زن و دختر بیتجربه در کار مجله نویسی طی چند هفته تیراژ مجله را از پنجاههزار نسخه در هفته به چهار و سه هزار ساقط کرد و مجله باسابقه قدیمی را به تعطیل کشاند و رفت پی کارش!
من چون از زمان خانم پری اباصلتی در مجله اطلاعات بانوان صفحه داشتم در چندشمارهای هم که خانم رهنورد سردبیری کرد با ایشان همکاری نمودم و باید بگویم ازنظر سجایای اخلاقی و فرهیختگی و متانت خانمی درجه اول (مثل خواهرش ژاله کاظمی) بود.
بعد از انقلاب اسلامی یک باجناق (میرحسین موسوی) با پاشنهکش خود را میان مدیران تازه به قدرت رسیده جا انداخت و علاوه بر سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی به سرپرستی وزارت خارجه و بعد هم معلوم نشد که چطور؛ به نخستوزیری رسید!
یک باجناق (ایرج گرگین) هم رادیو و تلویزیون مخالف جمهوری اسلامی و بعداً رادیو فردا را راه انداخت!
چند سال بعد از انقلاب یک روز به استودیوی آقای حمید قنبری در خیابان شاه (جمهوری کنونی) رفتم و از حضور ژاله کاظمی در استودیو (بدون پوشش اسلامی) بسیار متعجب شدم!
جمشید هاشم پور و #مسعود_کیمیایی هم بودند، فکر میکردم خانم کاظمی نمیتواند راحت و آسوده و بدون ترس از دستگیری به جمهوری اسلامی رفتوآمد کند!
به همین خاطر موضوع دستگیری تعدادی از هنرمندان برجسته زمان شاه و مصادره اموال آنها و مشکلاتی که برایشان پیشآمده بود را مطرح کردم و ژاله با همان لبخند همیشگی فقط گوش کرد و چیزی نگفت، در عوض حمید قنبری گفت جای نگرانی نیست چون خان کاظمی خواهرزن نخستوزیر (میرحسین) مملکت است!
ژاله کاظمی از دانشگاه ملی ( شهید بهشتی کنونی) در رشته علوم سیاسی لیسانس داشت و همچنین از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (با بورس تلویزیون) فوقلیسانس تعلیم و تربیت گرفته بود. او همچنین در کنار گویندگی و دوبلاژ، در کار اجرای تلویزیونی نیز از موفقترینها بود.
معروفترین برنامه تلویزیونی وی شما و تلویزیون نام داشت که در سالهای بعد از انقلاب بانام شما و سیما ادامه یافت. ژاله کاظمی بعدها در برنامههای ادبیات امروز و ادبیات جهان و ادبیات کلاسیک و مجلههای تصویر زمان و مجله هنر این کار را دنبال کرد. در سالهای آخر فعالیت خود در تلویزیون، تهیهکننده و مدیر اجرایی چندین برنامه تلویزیونی بود.
پس از انقلاب اسلامی، ژاله کاظمی بهعنوان یکی از چهرههای شاخص و محبوب تلویزیون پیش از انقلاب، در سیمای جمهوری اسلامی ایران جایی نداشت. بعدها با عوض شدن فضا در دورههایی، جستهوگریخته در خارج از تلویزیون به گویندگی پرداخت. برخی از این آثار برای پخش در تلویزیون بود. گفتار متن برخی از برنامهها درباره سینما را میخواند، گوینده چند فیلم مستند بود و در چند فیلم بهجای بازیگران ایرانی حرف زد و در دوبله چند فیلم و سریال خارجی هم شرکت کرد. در پی موفقیت نمایش نسخه زیرنویسدار فیلم دیگران (آلخاندرو آمنابار) در سینماهای تهران، در دوبله فارسی این فیلم بهجای نیکول کیدمن حرف زد. آخرین بار با صدای آرامبخش خود در فیلم «ساعتها» بهجای نیکول کیدمن صحبت کرد.
ژاله کاظمی در سالهای پس از انقلاب، بار دیگر نقاشی را از سر گرفت. او که در آن سالها بیشتر در آمریکا ساکن بود، در سال ۱۳۶۲ نخستین نمایشگاه آثارش را برگزار کرد و ازآنپس آثارش در چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی در ایران و آمریکا به نمایش درآمد. اولین نمایشگاه نقاشی او در واشنگتن با استقبال منتقدان و بازدیدکنندگان روبرو شد و روزنامه واشنگتنپست در مقالهای با عنوان «تعویض اسبها» (Changing Horses) نوشت: آدمی که گوینده فیلم و مجری تلویزیون بوده حالا رنگ و بو و عطر صدایش را به بوم نقاشی منتقل کرده است.
ژاله کاظمی هنرمند برجسته و صاحبنام دوبلاژ در ۱۲ فروردین ۱۳۸۳ پس از سالها جدال با بیماری سرطان در ۶۱ سالگی در واشینگتن دی.سی درگذشت؛ و خواهر دوم هم که زن موسوی شد اکنون در حبس خانگی به سر میبرد.
شاپور کاظمی هم پس از انتخابات سال 88 دستگیر و زندانی شد!
… چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد!
داشی سکندر !!! دکترا از شیر مادر برات حلالتر باشه !!!! اینها خواهر هم نیستند !!!!! توی کشور تازی زبان دکترا بگیری همین میشه حتی ویکیپدیا را هم نگاه نمیکنی و مقاله مینویسی ….
نظرات بسته است