۴۳ زندانی سیاسی حوادث پس از انتخابات در بیانیه ای به مناسبت هزارمین روز حصر همراهان جنبش سبز با اعتراض به این ظلم آشکار، هشدار داده اند که قدرت مدارانى که با در اختیار داشتن همه منابع رسمى و غیر رسمى و نیز همه قواى کشور دست به چنین بى قانونى ها و ستم هایى زدند با اندکى تأمل مى توانند دریابند که تاریخ نام آنان را در کنار چه کسانى قرار خواهد داد و آیندگان چه قضاوتى در مورد آنان خواهند داشت.
این زندانیان سیاسی که خود نیز با حکم های غیرعادلانه در زندان به سر می برند با اشاره به آنچه در این سال ها به مردم و کشور رفته، توجه عاملان وضع موجود را به نتایج انتخابات امسال ارجاع داده و تصریح کردند که مشکل اصلى ایرانیان در این سالها تنها یک دولت بى کفایت و خرافاتى نبود که سامانه اى از خودکامگى اضلاع مهیبش را عریان ساخت تا خود را به عنوان مادر دردها معرفى کند.
زندانیان سیاسی در بیانیه ی خود با طرح این سوال که چه انتظارى از واکنش هاى استیصال آمیز کسانى مى رفت که بر اثر خطاها و لجاجت هایشان روز به روز مشروعیت خود را بیشتر از دست مى دهند؟ به خواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای تبرئه ی دین از اتهام نسبت داشتن با امیال و احلام صاحبان قدرت اشاره می کنند و عزت و سربلندی ای که جایگاه همراهان جنبش سبز را در همراهی با مردم در این سال ها رفیع تر کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هزار روز از حصر رهبران جنبش سبز مى گذرد. چرا کسانى ننگ این بى قانونى آشکار را به تن خریدند حال آنکه در تشییع پرشکوه مرحوم آیت الله العظمى منتظرى دیده بودند که این چنین رفتارها چگونه به محبوبیت بیشتر قربانیان خود مى انجامد. بلکه آنان در برابر مقاومت و تدبیر انسان هایى تنها که بى بهره از امکانات مادى و تبلیغاتى بر توکل شکوهمند و نیت پاک خود تکیه داشتند مستاصل ماندند.
فشار و آزارى که در این مدت بر موسوى، کروبى و رهنورد وارد شد به مراتب بیشتر از زندانیان سیاسى بود. علاوه بر این در این چند سال از تمام تریبون هاى حکومتى علیه آنان هرچه خواستند و توانستند گفتند بدون آنکه حقى براى دفاع از خود به آنها داده شود. چه نتیجه اى از این همه بى انصافى و ستم به دست آمد؟ بلکه چه انتظارى از واکنش هاى استیصال آمیز کسانى مى رفت که بر اثر خطاها و لجاجت هایشان روز به روز مشروعیت خود را بیشتر از دست مى دهند؟ در نزد آنها که بصیرتى دارند نتایج انتخابات امسال به روشنى گواهى داد که اینک عاملان حصرها و حبس هاى سال هاى اخیر در میان مردم از چه میزان مقبولیت برخوردارند. دولتى که اقتدارگریان براى تحمیل آن بر ملت همه چیز خود را هزینه کردند در پایان کار خود کشور را در همه عرصه ها به حضیض برد و کمرشکن ترین شرایط را براى جانشینانش به ارث گذاشت.
بحران هاى عمیقى که اینک تمامى شئون زندگى مردم را دستخوش خود کرده است از همان خرداد ٨٨ در نظر صاحبان تجربه دیده مى شد. اما همین که مردم عارضه را گشودند تا به درمان بپردازند ریشه هاى بدخیم آن خود را نمایان کرد. خون هاى پاکى ریخته شد تا صحنه هاى جدیدى از پایدارى ملت را رقم بزند. مشکل اصلى ایرانیان در این سالها تنها یک دولت بى کفایت و خرافاتى نبود که از روى اشتباه یا از بد حادثه بر سرنوشت آنان حاکم شده باشند، که سامانه اى از خودکامگى اضلاع مهیبش را عریان ساخت تا خود را به عنوان مادر دردها معرفى کند.
موسوى و کروبى چه مى خواستند و چه به دست آوردند؟ آنها مى خواستند دین را از اتهام نسبت داشتن با امیال و احلام صاحبان قدرت تبرئه کنند. پس از چهار سال آیا آنها بدین مقصود نایل نشده اند؟ ریاست جمهورى اگر سکونت در کاخ هاى مجلل و رفت و آمد در موکب هاى فاخر و شرکت در میهمانى هاى پرتشریفات و سفرهاى پر هزینه بود، مهندس موسوى به رغم آرزوى مردم بر این کرسى ننشست. اما اگر قبول رنج و زحمت و کوشش براى رسیدگى به مهمترین نابسامانى هاى کشور است خواست و اراده ملت براى بهره مند شدن از کاردانى هاى فرزند امینش شکست نخورد زیرا او کارش را به این عنوان دوم از همان روز پس از انتخابات آغاز کرد و در این سالهاى سخت حتى یک روز را در اداى وظیفه از دست نداد؛ وظیفه آن که به ما بگوید “صبر، صبر، صبر” صبرى که اینک نتایج روشن آن به خوبى در افق آشکار مى شود.
ردپاى روشنى را که رهبران جنبش سبز در این مدت از خود به جاى گذاشتند مرور کنیم. در مبارزه فرسایشى که میان مردم و خودکامگى جریان دارد آنها میدان را از جایى که بوى خون و خشونت مى داد و در آن بى رحمى و بى انصافى مزیت به حساب مى آمد به صحنه اى بردند که یک ملت هفت هزارساله در آن برترى بى تردید دارند. این چهارسال و چند در عمر ملت ما یک لحظه گذشت و پس از آن لحظه اکنون این اقتدارگرایى است که حل هیچ کدام از مشکلات روزافزونش بدون پذیرش خواست مردم ممکن نیست. در این “یک لحظه” چه کسى فرسوده شد؟
موسوى و کروبى به دنبال چیزى براى خود نبودند که اگر بودند راحت به دست مى آوردند. آنها ناراحتى و رنج را بر خود هموار کردند تا مصلحتى براى همگان فراهم بیاورند. چه کسى مى گفت “همه باید با هم پیروز شویم” ؟ در راهى که پیش رو داشتیم او دوست داشت اگر گروهى جا مانده است او را جا نگذاریم. بلکه لحظه اى تامل کنیم تا دیگران هم برسند، به این نتیجه برسند که کیفیت کنونى حکومت شایسته ملت و کشور ما نیست، زیرا وطن ما نه فقط سرزمینى در جغرافیاى جهان که نیز مجموعه اى از آرزوهاى مشترک است که ما را به هم پیوند مى دهد و علاوه بر خاکى که در آن نشو و نما کرده ایم سرزمین سینه هاى همه این مردم نیز ما را میهن است که باید با غیرت و حمیت از وجب به وجب آن حراست کنیم.
“مبارزه ما آن چیزى نیست که کسى در آن شکست بخورد” چه کسانى این جمله را به ما آموختند. در هزارمین روز از حصرشان آنان بسیار به پیروزى خود نزدیک شده اند.
در هزارمین روز از حصر موسوى، کروبى و رهنورد ما فرزندان دربند ملت ایران اعتراض خود را نسبت به این ظلم آشکار، بار دیگر اعلام مى کنیم نه به این دلیل که رنجى که بر آنها مى رود چیزى از عزت و سربلندى شان کم کرده است، زیرا سدى که در تشنه ترین روزهاى سال کشتزارهاى بسیارى را تا واپسین جرعه ها آبیارى کرده باشد حتى اگر خسته و خالى، اما پیروزمند به نظر مى رسد. و نه چون امیدى به رفع جور جائران بر اثر این اعتراض داریم، که مى گوییم و مى نویسیم و اعتراض مى کنیم تا زشتى هاى آنان را نمایان تر سازیم. محروم کردن فردى از حقوق قانونى خود بدون محکوم شدن در دادگاه صالحه خلاف صریح قانون اساسى است و در قوانن عادى ما نیز چیزى به نام حصر خانگى وجود ندارد.
قدرت مدارانى که با دراختیار داشتن همه منابع رسمى و غیر رسمى و نیز همه قواى کشور دست به چنین بى قانونى ها و ستم هایى زدند با اندکى تأمل مى توانند دریابند که تاریخ نام آنان را در کنار چه کسانى قرار خواهد داد و آیندگان چه قضاوتى در مورد آنان خواهند داشت.
به گزارش کلمه اسامی امضا کنندگان به ترتیب الفبا:
۱-سید محمد ابراهیمی
۲–حسن اسدی زیدآبادی
۳-امیر اسلامی
۴-اکبر امینی ارمکی
۵-رضا انتصاری
۶-عماد بهاور
۷-امید بهروزی
۸-قربان بهزادیان نژاد
۹-سیدعلیرضا بهشتی شیرازی
۱۰-سیدمصطفی تاج زاده
۱۱-مصطفی دانشجو
۱۲-امین چالاکی
۱۳-مهدی خدایی
۱۴-محمد داوری
۱۵-امیرخسرو دلیرثانی
۱۶-هوتن دولتی
۱۷-محمدصادق ربانی املشی
۱۸-علیرضا رجایی
۱۹-محمد رضایی
۲۰-سیدحسین رونقی ملکی
۲۱-مصطفی ریسمان باف
۲۲-عبدالفتاح سلطانی
۲۳-آروین صداقت کیش
۲۴-کیوان صمیمی
۲۵-مصطفی عبدی
۲۶-ابوالفضل عابدینی
۲۷-بهزاد عرب گل
۲۸-سیامک قادری
۲۹-ابوالفضل قدیانی
۳۰-مسعود لدونی
۳۱-افشین کرم پور
۳۲-جعفر گنجی
۳۳–سعید مدنی
۳۴-حمیدرضا مرادی
۳۵-محسن میردامادی
۳۶-عبدالله مومنی
۳۷-ضیاء نبوی
۳۸-نصور نقی پور
۳۹-مصطفی نیلی
۴۰–محمدامین هادوی
۴۱-سیداحمد هاشمی
۴۲-فرشید یدالهی
۴۳-محمدحسن یوسف پورسیفی