ارژنگ داودی معلم، شاعر و نویسنده است. این زندانی سیاسی محکوم به اعدام در نوشتەای تازەاش از که تحت نام” یاداشتی بر یادداشت روز کیهان” نوشته: « بدون تردید اهمیت چالش هسته ای که تا کنون بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار ثروت ملی ایرانیان محنت-زده را بلعیده، نمی تواند کمتر از اهمیت جدایی بحرین از مام میهن باشد. اما محمدرضاشاه مخلوع آن قدر برای مردم ارزش قایل بود که در سال ۱۳۲۴ هجری خورشیدی یعنی ۷۰ سال پیش!؟ رفراندوم صوری برگزار نماید و واگذاری آن بخش از خاک میهن را هر چند متظاهرانه اما به رأی و نظر مردم بسپارد.»
داودی در بيش از هشت ساله گذشته، به زندانهای مختلفی تبعيد شده است، از زندان اوين به زندانی در اهواز، از آنجا به بندرعباس و سپس به زندان گوهردشت کرج تبعيد شد. آن طور که ارژنگ داودی در يکی از نامه هايش می نويسد، در سال ۸۶ خانهاش با تمام وسايل مهر و موم شد و خودروی شخصی اش توقيف شده است. این زندانی سیاسی هماکنون در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج بهسر میبرد.
متن کامل نامهی ارژنگ داودی که توسط کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در اختیار خبرنامه ملّی ایرانیان قرار گرفته است که در پی میآید.
با یاد خدا
ایرانیان جهان؛
برای به پیروزی رساندن انقلاب سوم، متشکل شویم.
یاداشتی بر یادداشت روز کیهان
چهارشنبه ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
به قلم حسین شیره مالچی!؟
هم میهنان؛
این ادعا که بند ۳ یادداشت مورد بحث درباره مذاکرات هسته ای با ۵+۱ تصریح می کند که پذیرش قطعنامه فصل “هفتمی” تمامی مقاومت ۱۱ ساله در چالش هسته ای را بر باد خواهد داد!؟ فی الحال این سؤال را به ذهن متبادر می دارد که مگر در سال ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه شماره ۵۹۸ تمامی مقاومت ۸ ساله در جنگ ویرانگر ایران و عراق را بر باد نداد!؟
همه می دانیم که مقاومت سرسختانه بر راستی ها و راستگاری ها امری چندان پسندیده و نیکوست که حتی بزدلان تاریخ نیز همواره آن را تأیید و بسیار تحسین کرده ند. اما به همان نسبت، اصرار به مقاومت بر بیهودگی ها و خودکامگی ها امری ناپسندیده و مذموم است. به ویژه اگر ناخواسته و تحمیلی بوده و به خصوص اگر پای هست و نیست یک ملت ۸۰ میلیونی در میان باشد.
پر مسلم است که خودسری، جر زنی، خیره سری، عربده جویی و حماقت های فاحش رهبران سیاسی هرگز تحت هیچ نام و عنوانی نمی تواند با واژه های معتبری چون مقاومت، ایستادگی، پایداری و… لاپوشانی یا ماستمالی گردد!؟
هم میهنان؛
بدون تردید اهمیت چالش هسته ای که تا کنون بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار ثروت ملی ایرانیان محنت-زده را بلعیده، نمی تواند کمتر از اهمیت جدایی بحرین از مام میهن باشد. اما محمدرضاشاه مخلوع آن قدر برای مردم ارزش قایل بود که در سال ۱۳۲۴ هجری خورشیدی یعنی ۷۰ سال پیش!؟ رفراندوم صوری برگزار نماید و واگذاری آن بخش از خاک میهن را هر چند متظاهرانه اما به رأی و نظر مردم بسپارد.
متأسفانه باند ایرانی ستیز حاکم بر تهران، هر چند از طرف همان مردمی حرف می زند که هست و نیست به غارت برده شان را یا در جیب های گل و گشاد خود ریخته یا در حلقوم تروریست های بیگانه از آمریکای لاتین تا شاخ آفریقا فرو کرده است. این باند مافیایی هر چند وقیحانه جار می زند که انرژی هسته ای حق مسلم ماست!؟ ولی بدون کمترین تردید هرگز حاضر به مراجعه به رأی و نظر مردم با برگزاری رفراندوم حتی از جنس شاهنشاهی آن نخواهد شد.
رژیم غاصب خامنه ای و شرکا همچنان رذیلانه ترجیح می دهد که تحت عنوان کرنش زبونانه به خاکساری و دریوزگی نزد آمریکاییان زانو بزند و برای تمدید بقای خود خوش رقصی و کاسه لیسی کند!؟ زیرا خوب می داند که همچون موضوع انصراف داوطلبانه از دریافت یارانه، با مخالفت قاطع ۹۵٪ از مردم ملا-زده ایران روبرو شده، فقط به فقط نامشروع بودن حکومت جعلی خود را در پروسه ای کمتر از ۱۵ ماه، دوباره!؟ به اثبات می رساند.
هم میهنان؛
در سال ۶۳ همراه با مرحوم پدرم در اعتراض صریح به ادامه جنگ بی حاصل، توسط مزدوران سپاه در شهرستان ایذه بختیاری دستگیر و به دادگاه انقلاب اهواز منتقل شدیم. جرم ما این بود که مثل بسیاری دیگر از هم میهنان، خیلی زودتر از دولتمردان کودن وقت که هنوز هم رئوس اصلی قدرت را قبضه کرده اند، به این درک رسیده بودیم که ادامه آن جنگ فرسایشی، بیهوده تر و خانمان سوزتر از آغاز آن است، مضافا که جسارت ابراز صریح و مخالفت علنی با شروع و ادامه آن را نیز داشتیم.
پس از سر کشیدن دیر هنگام جام زهر و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ نیز دستگیر شدم. این بار اما به علت اعتراض به چرایی تأخیر در پذیرش قطعنامه و سهل انگاری در محاکمه و مجازات عاملان ادامه جنگ و مسببان خرابی های بیشتر و از آن جمله شخص خمینی هندی زاده.
ولی حالا در سال ۱۳۹۴ دیگر نه این تو بمیری از آن تو بمیری هاست!؟ و نه این جام زهر، مانند جام زهر قبلی ست که اکثریت ایرانیان هیجان زده از انقلاب مغلوب ۵۷ را ساکت کند. زیرا مردم هیچ کشوری هرگز اجازه بیش از دو اشتباه مرگبار را به حاکمان لایشعر نداده و نمی دهند به ویژه ایرانیان والا تبار.
پیروز باد انقلاب دموکراتیک ایرانیان
دیر زیوی و شاد زیوی همگان را آرزومندم؛
زنده باد ایرانی؛
پاینـده باد ایران؛
در اهـتزاز باد پرچم سه رنگ اهورایی؛
ارژنگ داودی
معلم، شاعر، نویسنده
زندانی سـیاسی
زندان رجایی شهر
۴ فروردین ۱۳۹۴