اکنون با درگذشت هاشمی رفسنجانی در صحنه مصلحت اندیشی اختلافات سیاسی و قوای جمهوری اسلامی و در زمانهای که بداخلاقیهای سیاسی بسیاری از کهنهکاران نظام را گلایهمند کرده است، جانشینی او بر صندلی مجمع، تبدیل به موضوعی جدی شده است.
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، انتخاب ریاست و دیگر اعضای حقیقی و حقوقی مجمع تشخیص مصلحت نظام بر عهده خامنه ای است. بر اساس اصل 112 قانون اساسی: «اعضاي ثابت و متغير اين مجمع را مقام رهبري تعيين مينمايد» و«مقررات مربوط به مجمع توسط خود اعضا تهيه و تصويب و به تاييد مقام رهبري خواهد رسيد.»
حالا با فوت هاشمی رفسنجانی، گمانهزنی در این باره فزونی گرفته است و رسانه ها به دنبال شخصیتی هستند که مرضی الطرفین باشد و این ظرفیت اخلاقی و سیاسی را داشته باشد تا مصلحت را فدای دعواهای جناحی و اختلافات گروههای سیاسی نکند.
برخلاف مسئولین و چهرههای سیاسی دارای سمت رسمی که از گمانهزنی در این باره پرهیز میکنند اما گمانهزنی رسانهها در این باره قوت گرفته است.
در همین باره میتوان گفت، گمانهزنی و تحلیل درباره جانشین هاشمی رفسنجانی میتواند بر مبنای چند نظریه-تحلیلی باشد. برخی از گمانهزنیها مبتنی بر تاریخچه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام است و به دنبال الگوی مشابه آن در شرایط فعلی میگردد. بعضی دیگر از گمانهها متاثر از شبیهترین فرد از نظر جایگاه سیاسی در فضای فعلی کشور است و برخی دیگر نیز در جستجوی ریش سفیدی همچون هاشمی رفسنجانی میگردند.
حسن روحانی؛ اگر الگوی روسای مجمع تشخیص مصلحت نظام را مورد بررسی قرار دهیم؛ خواهیم دید اولین رئیس این مجمع خامنهای –رئیس جمهوری وقت- بوده که در حکمی از سوی خمینی به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام انتخاب و در نهایت به عنوان ریاست این مجمع مشغول به فعالیت شدند. با پایان یافتن این دوره از فعالیت مجمع در سال 1375 بار دیگر مجمع شروع به فعالیت کرد و ریاست آن را هاشمی رفسنجانی برعهده گرفت. کسی که رئیس جمهوری وقت جمهوری اسلامی را نیز برعهده داشت.
اما در دوره محمد خاتمی و احمدینژاد با حکم خامنه ای، هاشمی رفسنجانی همچنان ریاست مجمع تشخیص را تا کنون برعهده داشت.
علاوه بر موارد بالا حسن روحانی از نظر دیگری به دوران ریاست خامنهای و هاشمی رفسنجانی بر مجمع شباهت دارد. همه روسای مجمع تشخیص مصلحت، اجتهاد حوزوی داشته و سابقه حضور در مجلس خبرگان رهبری و یا مجلس شورای اسلامی را هم در کارنامه خود دارند و به نظر این سابقه به آنها این ظرفیت را میداد تا از سازو کارهای مجالس خبرگان و شورای اسلامی آگاه باشند و بتوانند در مواقع اختلاف تصمیمگیری متفاوتی داشته باشند.
حسن روحانی، رئیس جمهوری جمهوری اسلامی هم اکنون عضو مجلس خبرگان رهبری است، همانند هاشمی رفسنجانی که همزمان عضو مجلس خبرگان و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. وی البته سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی را هم دارد.
ناطق نوری؛ اکبر ناطق نوری جزو ریش سفیدان نظام است و به قدری مصالح نظام برایش اولویت دارد که پای خود را از دعواها و کشمکشهای سیاسی کنار کشیده و تنها نسبت به عواقب این اقدامات هشدار میدهد. وی از جمله هوادارن و یاران پیش کسوت اسلامی است که هم اکنون در قید حیات است. از سویی دیگر وی نزدیکترین فرد به هاشمی رفسنجانی در تصمیمگیریهای مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و هم اکنون نیز از نزدیکان و معتمدین خامنه ای است کسی که ریاست دفتر بازرسی رهبری را عهدهدار است.
ناطق نوری سالیان سال است که در مجمع تشخیص مصلحت حضور دارد و در این عرصه دارای تجربه است. او ریاست قوه مقننه را هم پیش از این عهدهدار بوده است. اهمیت این سابقه از آن جهت است که مجلس به عنوان یکی از نهادهایی به حساب میآید که با مجمع تشخیص مصلحت سرو کار دارد و لذا درک فضای بین این دو نهاد امتیاز وی محسوب میشود.
هاشمی شاهرودی؛ هاشمی شاهرودی هم مانند حسن روحانی و خامنهای دارای درجه اجتهاد است و مشابه حسن روحانی عضو مجلس خبرگان رهبری است. هاشمی شاهرودی مهمترین حکم خود را از خامنه ای به عنوان ریاست قوه قضائیه گرفته است. شاهرودی سابقه عضویت در شورای نگهبان را هم در کارنامه خود دارد و در آخرین حکمی که از علی خامنه ای گرفته عهدهدار مسئولیت «ریاست هیئت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه » شده است. وی هم اکنون نائب رئیس دوم مجلس خبرگان رهبری است.
علی اکبر ولایتی؛ در میان دیگر نامهایی که به زبان میآید اکبر ولایتی هم اهمیت ویژهای دارد؛ اهمیت ولایتی از جهت تجربه وی نسبت به حضورش در مجمع تشخیص مصلحت نظام و جایگاه مشورتی وی به خامنه ای در امور بینالملل است که نشان میدهد دیدگاههای وی از نظر خامنه ای مقبول و معقول است. ولایتی بعلاوه تجربه ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک جمهوری اسلامی را هم بر عهده دارد که اهمیت ویژهای دارد و به همین دلیل عهدهدار بودن این سمت او را تبدیل به گزینهای قابل طرح کرده است. وی البته سابقه نمایندگی مجلس و وزارت را هم در کارنامه خود دارد.
حداد عادل؛ وی سابقه ریاست قوه مقننه به عنوان مرتبطترین نهاد با مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهدهدار بوده است و تجربه عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز عهدهدار بوده است. حداد عادل عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز هست.
محسن رضایی نیز که این روزها به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام شناخته میشود میتواند ریاست این مجمع را عهدهدار شود؛ چهرهای که از نظر اجرایی، مهمترین سمت در مجمع بعد از ریاست آن را عهدهدار بوده است.
حالا باید دید سید علی خامنه ای چه تصمیمی برای آینده ریاست این مجمع خواهد گرفت.