در بندهای امنیتی زندانهای کشور ما، سرنوشت سلامت و بهداشت و حقوق ابتدایی یک زندانی سیاسی را نه قانون اساسی، بلکه اراده و خواست یک عده از نیروهای خودسر در نهادهای امنیتی و قوه قضاییه تعیین میکنند. کم نبوده است شمار زندانیانی که به خاطر “معاند” خوانده شدن از سوی یک طرز تفکر تمامیتخواه به تحمل حبسهای طولانیمدت محکوم شدهاند، به دلیل عوارض جسمانی ناشی از بدی وضعیت سلامت و بهداشت زندانها، یا جان خود را از دست داده و یا به بیمارهای صعبالعلاج و مزمن دچار شدهاند.
از عدم رسیدگی به روان آسیبدیده زندانیان سیاسی محبوس در سلولهای انفرادی که با چشم بسته و دست و پای شکستهي بازجویی میشوند که بگذریم، در بندهایِ عمومی امنیتی نیز سلامت جسم و جان این افراد نه مرهون نظر پزشکان متخصص که در گرو نظر قاضی پرونده یا مامور نهادهای امنیتی است.
فارغ از کمبود شدید امکانات پزشکی و فرسودگی و غیربهداشتی بودن دستگاههای پزشکی و مکان بهداری بند، ایجاد وقفه در روند درمان، مشمول زمان کردن موعد بستری، ممانعت از اعزام به بیمارستان و در مسیر هفتخوان قرار دادن ارسال موادغذایی و پزشکی از سوی خانواده زندانیان از جمله مواردیست که سلامت زندانیان سیاسی را به مخاطره میاندازد.
در این میان دراویش نعمتالهی گنابادی محبوس در زندانهای امنیتی عادلآباد شیراز و اوین تهران نیز از تبعات قانونگریزی این عده افراد خودسر مصون نماندهاند.
حمید مرادی، امیر اسلامی، مصطفی دانشجو، فرشید یداللهی، امید بهروزی، ابراهیم بهرامی، افشینکرمپور، رضا انتصاری و کسری نوری از جمله این دراویش هستند که وضعیت جسمی آنها وخیم گزارش شده است؛
امیر اسلامی – وکیل دادگستری و فعال حقوق دراویش – که سومین سال حبس خود را میگذراند به بیماری قلبی دچار است. وی چندی پیش در اثر حمله قلبی بصورت اورژانسی روانه بیمارستان شد اما بعد از گذشت چند روز به زندان برگردانده شد. او با وجود تحمل سردردهای میگرنی بسیار شدید، در حالی که یک سال از انتقال او از انفرادیهای اطلاعات به بند عمومی 350 گذشته بود، بار دیگر با حکم قاضی صلواتی همراه با شش درویش همپروندهای خود، به فضای نمور و تاریک زیرزمین بند 209 انتقال داده شد که رهاورد این حبس مضاعف، تشدید سردرد میگرنی و تشدید نارسایی قلبی وی بود.
امید بهروزی دیگر وکیل درویش زندانی در اوین تهران است که از گردن درد و بیماری آرتروز رنج می برد. این بیماری به دلیل غیراستاندارد بودن تختخوابهای زندان بر وی عارض شده و همچنین گوش چپ این حقوقدان در سرمای سلول انفرادی بند 240 اطلاعات آسیب جدی دید و دچار نارسایی شنوایی شد اما ماموران امنیتی یا قاضی پرونده صلاح نمیدانند به بیمارستان اعزام شده تا امآرآی وضعیت جسمی وی را مشخص کند.
ابراهیم بهرامی که اینک در زندان عادلآباد شیراز محبوس است و بعد از 9 بازداشت موقت هنوز تکلیف دادگاه وی معلوم نیست در پی ممانعت مسوولان قضایی و امنیتی از اعزام او به بیمارستان، به بیماری قلبی ناشی از خونریزی داخلی مبتلا شده است. این درویش طی ماه گذشته بارها خونریزی داخلی داشته اما عدم رسیدگی پزشکی به دلایل امنیتی، قلب وی را نیز دچار بیماری کرده است. خانواده این درویش زندانی گفتهاند آقای بهرامی در هفتههای اخیر بارها به بهداری زندان منتقل شده اما پزشکان زندان تنها به تجویز قرصهای زیر زبانی اکتفا کردهاند.
به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان از مجذوبان نور؛مدت زمان طولانی حبس در بند امنیتی «عبرت» زندان عادلآباد برای کسری نوری نیز گرفتگی عصب سیاتیک و دیسک کمر را در پی داشته است اما مقامات امنیتی از اعزام وی به مراکز درمانی و حتی برای امآرآی و عکسبرداری از ناحیه کمرممانعت میکنند.
حمیدرضا مرادی بعد از گذشت وقفه 14 ماهه در روند درمانش که توسط قاضی صلواتی صورت گرفته بود، در نتیجه اعتراض و اعتصاب زندانیان سیاسی به همراه دیگر همکیش خود آقای مصطفی دانشجو که وضعیتی مشابه وی داشت به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد. علت این اعزام گرفتگی عروق پا بود اما پزشکان متخصص انجام عمل جراحی عروق وی را موکول به آنژیوی رگ قلب در بیمارستان مرکز قلب کرده بودند که این مهم به دلیل مخالفت آقایان امنیتی و قضایی موقوف شد.
آقای مصطفی دانشجو – وکیل و فعال حقوق دراویش – از بیماری حاد ریوی و تنگی تنفس رنج می برد دارد. وی پیش از انتقال به بیمارستان در زندان اوین در حال استحمام بی هوش شده بود.
آقای فرشید یداللهی، وکیل و فعال حقوق دراویش چند ماه است که از بیماری هموروئید رنج می برد، اما با اوجود الزام غیرقانونی استفاده از لباس زندان و دسبند در اعزام های بیمارستانی توسط قاضی صلواتی و امتناع وی از استفاده از لباس زندان، انتقال وی به مراکز درمانی عملا غیر ممکن شده است.
آقایان افشینکرمپور و رضا انتصاری دچار شکستگی پا و دست شدهاند و با وجود به همریختگی استخوانبندی حاصل از درمان غلط، از اعزام ایشان نیز به بیمارستان برای ترمیم اعضای حرکتی بندشان جلوگیری میشود. شکستگی دست آقای انتصاری نتیجه لگدهای ماموران اطلاعات هنگام بازداشت نامبرده بوده است. آقای انتصاری که در جریان بازداشتی که بدون نشان دادن حکم قضایی و با حمله شبانه صورت گرفته بود، با انگشت و دنده شکسته بازجویی پس داده بود. آقای کرمپور نیز به دلیل غیراستاندارد بودن تختخوابهای زندان، به علت سقوط از تخت طبقه سوم دچار آسیبدیدگی در ناحیه کمر و پا شده بود اما هنوز به وضعیت وی رسیدگی مقدماتی هم نشده است.