گره هاي كور بحران هاي جهاني؛ و راه حل هاي برون رفت از آن

0
142

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

اوكراين

اوكراين در مسير غلطي افتاده است. اگر گره كور بحران شناسايي نشود، هم اوكراين تجزيه مي شود، هم كشت و كشتار راه مي افتد و هم جنگ داخلي كليد مي خورد و چه بسا بحران بين غرب با روسيه عميق تر نيز شود.

راهي كه دولت موقت كيف در پيش گرفته يا حداقل اينك به سوي آن كشيده شده، بازي دو سر باخت است. حمله نظامي و تصرف مناطق شرقي با ارتش راه حل برون رفت از بحران كنوني اوكراين نيست، بلكه راه تجزيه اوكراين است! تحريم هاي بيشتر بر عليه روسيه نه مشكل اوكراين را حل مي كند و نه واقعاً مشكل اصلي اينك در شرق اوكراين از روسيه است و روسيه اگر بدنبال بهانه براي دخالت نظامي در اوكراين بود، با اين درگيري هاي وسيع در استان هاي شرقي اوكراين تاكنون دخالت كرده بود.

مشكل آنجاست كه تا دو طرف اصلي درگيري با يكديگر گفتگو نكنند، اول به مطالبات يكديگر پي نمي برند و دوم راهي كه پيشنهاد مي دهند، چاره ساز نيست. قول هاي يك طرفه دولت موقت اوكراين به ايالات هاي شرقي براي امكان خودگرداني بيشتر، نه نشيده مي شود و نه باورپذير مي گردد، مگر اين كه دو طرف پاي ميز مذاكره بنشينند.

خواسته هاي مردم شرقي اوكراين تنها از خاستگاه تاريخي مناطق شرقي با غربي اوكراين و موضوعات هويتي ريشه نمي گيرد كه علاوه بر آن، از وضع اقتصادي مناطق شرقي كه داراي معادن و كارخانه هايي هستند كه در صورت بسته شدن، زندگي مردم بسياري به خطر مي افتد. آنان بستن اين مراكز اقتصادي را براي هماهنگي با موازين اتحاديه اروپا را به ضرر خود مي بينند. بنابراين، اين پازل پيچيده به اين راحتي حل نمي شود و با يكي دو نشست نمي توان اميدوار بود كه دو طرف راضي از پاي ميز مذاكره برخيزند و توافقات عملي نيز گردد و نياز به گفتگوهاي دامنه دار دو طرف است. و براي آن نيز بايد نخست عمليات نظامي متوقف شود، سپس براي تشكيل جلسه از نمايندگان هر دو طرف اوكراين و همين طور اتحاديه اروپا، آمريكا و روسيه دعوت شود و در جلسات نخستين نيز دو طرف بين المللي، كار هدايت و كمك به دو طرف اصلي تازه كار را برعهده گيرند و آراي شان را به هم نزديك كنند و در نهايت با نشست هايي تكميلي براي جزئيات مورد اختلاف، گفتگوهاي دو طرف اوكرايني ادامه يابد تا به توافق نهايي برسند و گرنه تصور مي كنم كه بايد منتظر تجزيه اوكراين بنشينيم، تازه اگر به “جنگ داخلي” نيز كشيده نشود و با خونريزي همراه نگردد.

ايران

بحراني كه در ايران بين دولت و شوراهاي منتخب مردم با نهادهاي انتصابي حكومتي پيش آمده بسيار عميق تر و داراي ريشه هايي پنهان تر است كه با شعارها پيرامون وحدت ملي و آشتي ملي و غيره حل شوند. چون سرنخ آن ها نه دست سپاه است و نه رهبري و مزدوران شان، بلكه تيمي امنيتي است كه در اين اواخر كارها طبق نقشه اش پيش نرفته است و فرصتي نيز براي خود نمي بيند تا چهار سال ديگر صبر كند، آنان را هدايت مي كند. آنان بدنبال يك جنگ منطقه اي بزرگ بين كشورهاي مختلف منطقه بودند كه با حملات آمريكا يا اسرائيل به ايران كليد زده شود، اما حالا روال تحولات خلاف برنامه هاي شان پيش مي رود. به همين سبب است كه همه چيز را ول كرده اند و با وجود پشتيباني بالاترين رهبران روي صحنه ايران از مذاكرات، به حملات و كارشكني هاي شان از كانال هاي مختلف ادامه مي دهند و عملاً از طريق گروه هاي فشار به رهبران روي صحنه دارند مي فهمانند كه اگر لازم شد، بدون آنان اين مسير را طي مي كنند و در صورت مقاومت شان، “جان نثاران ديروزشان” را از دست مي دهند؛ گرچه برخي از تحريكات كار همين روضه خوان هاي بي وجود است كه خود شجاعت پذيرش مسئوليت تصميمات شان را ندارند. سپاه تنها دستورات همان تيم امنيتي پشت صحنه را اجرا مي كند و فرماندهان شان بي شعورتر و فاسدتر از آن هستند كه چيزي از اين اهداف شطرنج حساب شده شان كه به بازي گرفته شده اند، بفهمند و پشت صحنه اي ها به همين سبب سپاهيان بي سواد و كله خر را به قدرت رساندند كه مهرهاي بي تفكر بازي آنان باشند.

رئيس جمهور ايران شخصي تحصيل كرده، خوش فكر و تا حدي دنيا ديده است و روند تحولات اش از اوائل انقلاب تاكنون سير صعودي و رو به كمال يك انسان را روشن مي شود، برخلاف بسياري از انقلابيون 57 كه يا در تعصبات و جهالت شان ماندند و غرق شدند يا نان به نرخ روز شدند. او در همين مدت كوتاه قابليتي بيش از اصلاح طلبان سابق از خود نشان داده و شان داده مباني قدرت را مي شناسد و بر اين تصور نيست كه با يك سخنراني همه چيز حل مي شود و كاري دشوارتر از اصلاح طلبان در پيش دارد و در حالي كه اصلاح طلبان سابق پس از دوم خرداد در شرايط بسيار بهتري بودند، اما با “ناكارآمدي در شناخت و بازي قدرت”، امكان رشد و تسخير تمامي نهادهاي حكومتي را به سپاه و دستگاه هاي امنيتي دادند و در آن اواخر نيز يا عرضه برگزاري يك انتخابات سالم را نداشتند يا براي حفظ نظام فاسد، رياكار و ظالمي كه نام اسلامي بر خود گذاشته، به تقلب حكومتي تن دادند. اما تا حالا دولت كنوني با وجود اين كه فتنه گران حقيقي همه نهادهاي قدرت را اشغال كرده اند با درايت و ظرافت دارد، يك يك عرصه ها را از ايشان پاكسازي مي كند و برنامه هايش را نيز كه مكرراً با قدرت طلبي ها و تنگ نظري هاي نهادهاي امنيتي و روضه خوان ها، به مشكل مي خورد، يا با تعامل و تعديل حل مي كند يا راه دور زدن و حتي راه مخالفت صريح با آنان را نيز باز كرده و تابوي اطاعت چشم بسته از ايشان را شكسته است ( و تمام كساني كه در گذشته از ايشان بت سازي كردند، اينك خودشان از بزرگترين ضرر كنندگان اين راه غلط شدند) كه اميدوارم هم چنان با پشتكار و خستگي ناپذير و متنوع به راهش ادامه دهد. برخي از اطرافيان رئيس جمهور نيز مسئولان خوش فكري نشان داده اند و كارهايي كه در زمينه استان ها و اقليت ها  -و همين طور در حوزه بهداشت و سلامت- دارد انجام مي گيرد (كه اميدوارم در حوزه هاي ديگر نيز بدون توجه به جوسازي هاي گروه هاي فشار هدايت شده توسط نهادهاي امنيتي ادامه يابد)، در تاريخ ايران كم سابقه است و بايد حقوق اقليت ها و اقوام ايراني تأمين گردد، چه تعدادي “روضه خوان بي سواد گرفتار افكار امنيتي” خوش شان بيايد چه نيايد (بگذاريد كه هر چقدر دوست دارند حرف مفت بزنند، شما كار خودتان را بكنيد). مردم نيز ضمن حمايت از دولت و شوراهاي منتخب شان، بايد هم مطالبات شان را از آنان بخواهند و تعقيب كنند و هم خودشان از كانال هاي مختلف –از جمله نهادهاي جامعه مدني- دنبالشان كنند و براي هر كاري صرفاً منتظر اقدام دولت ننشينند. در صورتي كه دولت و شوراهاي كنوني توانستند قول هايي را كه به مردم دادند، “عملي كنند”، جاي خرسندي است كه اين راه بدون تلفات و خونريزي طي شد و گرنه -بي تعارف بگويم، كه بايد منتظر فرمان سرنگوني رژيم ملاها طي “جهاد و قتل عام حاكمان ايران” (قصاص) بنشينند. حجت تمام.

عراق

بحران عراق در حال عميق تر شدن است. خوشبختانه اصرار ملاهاي ايران به ماندن مالكي بر سر دولت عراق، اوضاع را به همان سمتي برده كه مي خواستيم و دولت كرد مستقل قرار است در مناطق شمالي تشكيل شود با نظامي كنفدرالي و با مقاومت دولت مالكي با تشكيل استان هاي جديد، مسئولان عراقي راه تشكيل اقليم هاي جديد را در پيش گرفته اند. عمليات نظامي ارتش مالكي با وجود بمباران هاي وحشيانه حتي با بمب هاي بشكه اي به شكست انجاميده و تمام مناطق عراق به آتش زيرخاكستري بدل شده كه مي رود آبستن يك قيام همگاني شود و تنها منتظر يك جرقه باشد: جرقه اي كه مي تواند با اعلام رسمي نتايج انتخابات مهندسي شده و تقلبي اخير به انفجار بدل شود. گرچه بدون آن نيز وضعيت عراق چون مدام بحراني تر مي شود و انسداد براي تشكيل دولت بدان مي افزايد، خواه ناخواه بايد منتظر آن انفجار در آينده نشست؛ حال كمي زودتر يا ديرتر و با اپوزيسيون عراقي يا بدون آنان و تنها با تكيه بر مردم و عشاير.

مقاله قبلیگذری بر آمار های جام جهانی
مقاله بعدیملت شجاع ایران، نافرمانی مدنی را آغاز کرده اند!
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.