دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)
گفتگوهای صلح در سوریه در صورتی که روی خطوط قرمز تمرکز یابد، همچون گذشته بی نتیجه پایان خواهد یافت. البته می توان با اصرار بر طرفین امیدوار بود که انعطافی صورت گیرد (واقعیت این است که اگر انعطاف بر روی خطوط قرمز “متقاطع” طرف های درگیر شدنی بود، جنگ در سوریه پنج سال ادامه نمی یافت)، اما برای این که مذاکرات شکست نخورد باید قطعاً روی سناریوهای دیگر برای پیشبرد کارها در سوریه حساب باز کرد. ما اینک در سوریه برای این که “گام های موفق بعدی” را برداریم، باید سناریوی را در نظر گیریم که امکان بهبود شرایط با وجود “حتی عدم تمایل طرفین برای گفتگو درباره خطوط قرمزشان” لحاظ شود. همین آتش بسی که امروزه در سوریه برقرار شد، می شد چندین سال قبل روی دهد –و آن گاه بی شک قربانیان انسانی و ویرانی ها بسیار کمتر از حالا بود- اما طرف های درگیر با تمرکز روی خطوط قرمز یکدیگر امکان هر گونه گشایشی را برای موارد دیگری که پیرامون شان خطوط قرمزی نبود، فراهم نساختند و راه را روی خودشان و مردم سوریه بستند.
ما مشخصاً شاهد خطوط قرمز متقاطع طرف های درگیر پیرامون “اسد”، “ریاست جمهوری”، “دولت انتقالی” هستیم. پس فصول مشترک ما برای گفتگوها نباید معطوف بدان ها باشد و گرنه مذاکرات چون گذشته شکست خواهد خورد. بنابراین “گام های بهبودبخش بعدی -که شدنی نشان می دهد، چیست؟ 1- برقراری کامل آتش بس در مناطقی که تخلفاتی در آن صورت گرفته و تشکیل کمیته ای برای بررسی موارد تخلف و ممانعت از تکرار آن. 2- کمک رسانی پزشکی، دارویی و غذایی و مایحتاج ضروری به تمامی مناطق تحت محاصره و مورد نیاز در وسعتی بسیار بیشتر (یعنی از کمک های به اصطلاح بخور و نمیر به کمک های وافر –کمّی و کیفی- به همه جا باید ارتقاء یابد). 3- اداره هر منطقه ای که در دست طرف های مختلف هست و کمک متحدانشان برای برداشتن ویرانه ها و بازسازی مناطقی که آسیب دیده و از بین رفته و به خصوص زیرساخت های ضروری؛ یعنی منطقه ای که زیر نظر اسد هست توسط دولت او و متحدانش اداره و بازسازی می شود. منطقه ای که زیر نظر معارضان مورد حمایت غرب و کشورهای عربی است، توسط همان سیستم مدیریتی و اداری موقتی که قبلاً تشکیل داده اند با کمک و راهنمایی متحدان شان باید اداره و بازسازی شود. مناطقی نیز که در اختیار ائتلاف کردها و آسوریان و ایزدی ها و اعراب شمال سوریه است، زیر نظر تشکیلات مجلس و دولتی که قبلاً سازماندهی کردند، باید اداره و بازسازی شوند. درضمن، هر منطقه ای که توسط داعش یا القاعده مورد حمله واقع شد، به کمک و پشتیبانی متحدانش (یعنی اسد به کمک روسیه، سپاه قدس و حزب الله لبنان. معارضان سوری با حمایت نظامی غرب و کشورهای عربی. و ائتلاف کردها و سایر اقلیت های شمال سوریه نیز به کمک آمریکا و روسیه) با آنان می جنگند و در صورت صلاحدید، مناطق تحت سیطره این دو گروه تروریستی از دست شان خارج می شود. در صورت موفقیت عملی این گام ها، آن گاه برای گام های بعدی “تشریک مساعی” می کنیم و از الان جلو جلو پیرامون یک سال و نیم آینده بحث و جدل بیهوده نکرده و خط و نشان برای یکدیگر نمی کشیم که مشکلی را حل نمی کند و تنها “سرخوردگی از نتیجه بخشی مذاکره” را در پی خواهد داشت.