وقتی کارشناسان مواردی که در اجتماعات گوناگون حضور دارند، مطالبی را که مربوط به عدم آسایش مردم ایران، در تمامی زمینه های زندگی ایشان عنوان می کنند؛ را می شنویم. هرگاه که تحلیلگران مسائل سیاسی، در باره عملکردهای سر تا به پا اشتباه دست اندرکاران حکومت ملاها در ایران نظر می دهند؛ را در حد درک خویش در می یابیم. و آنگاه که یک دلسوخته ایرانی، راجع به بدترین نوع زندگانی و مماشات اجتماعی برخی از آحاد ملت ایران(کپر نشین ها، حاشیه نشین ها، کارتون خواب ها، و گورخواب ها، و همه کسانی که دست شان از مال دنیا و امکاناتی هرچند ناچیز، برای زندگی خود و اطرافیان شان خالی است.) که تا چه اندازه و چقدر موجب اندوه می باشد و دلسرد کننده است. شنیدن بعضی از خبرهای بهت آور، که در گزارشات بعضی از خبرگزاری ها، می بینیم و می خوانیم و می شنویم. به اندازه تمامی این سالهای سیاه و شوم، که میهن عزیزمان در چنگال کرکس های وحشی رژیم آخوندی اسیر است. حرص می خوریم از چنین سرنوشت شوم و اسفناکی، که نصیب مان شده رنج می کشیم!
به طور مثال، این خبر بسیار ناامید کننده، که سران رژیم خونخوار آخوندی در ایران، فقط برای مراسم اربعین سال گذشته در عراق، مبلغ 34 میلیارد تومان را هزینه کرده است؛ و در نظر دارد، که برای اربعین امسال، دو برابر این مبلغ را(68 میلیارد تومان) را، به این کار ضد بشری و ضد ایرانی اختصاص بدهند. باید که چه حالی به آدمی دست بدهد. تا بتواند این یاغی گری علنی را تحمل نماید؟!
68 میلیارد تومان امسال، به اضافه 34 میلیارد تومان سال پیش، چه دردی را از این ملت بیچاره و بی نوا و اسیر درمان نمی کند؟ این تازه موردی است که مطرح و آشکار شده است؛ در حالی که هستند موارد دیگری، که هرگز امکان افشا شدن شان به وجود نمی آید؛ و هیچیک از مردم ایران، هیچگاه به میزان اصلی این هزینه های سرسام آور آگاه نمی گردند. هیچوقت نیز نخواهند فهمید. هنگامی که شب سر گرسنه به همان بالین سنگی شان می گذارند؛ یا موقعی که فرزندان شان، با کفش های تا به تائی که از داخل زباله ها پیدا کرده اند؛ درون کلاس های درسی شان، که به خاطر نداشتن مدرسه رسمی، درون طویله های روستای شان برگزار می گردند حضور می یابند. ثروت ملی و دارائی های همگی ایشان، در کجا و به دست چه کسانی می رسند و مورد استفاده بیگانگان قرار می گیرند؟!
در شرایطی که اصولا، هیچ ایرانی درون و برون از سرزمین اش، کوچک ترین مسؤلیتی نسبت به چگونگی زندگانی آن بیگانگان ندارند. بدیهی است که می بایست، از این مزدوران اهریمن که نقش حاکمیت را در سرزمین ایشان دارند بپرسند: ” آیا در طول این سی و هشت سال و پنج ما، چنین مبالغ هنگفتی را، جهت ایجاد بهبودی در مورد دانش و فرهنگ عمومی مردم ایران هزینه کرده اید؟ ” ؛ با توجه به این حقیقت که ایشان در گردابی به نام دزدی کردن و سودجوئی نمودن غرق می باشند. لازم به بیان نیست؛ که ده درصد مبلغ نامبرده را، برای موردی که به حکومت یا به مردم اعلام می کنند هزینه می نمایند. سپس بقیه آن پول باد آورده را، به حساب های بانکی خود در خارج از ایران سرازیر می کنند!
خامنه ای ننگ ات باد، روحانی شرم ات باد، بقیه این اهریمنان بی سر و پا، که از نهایت مفلسی و گدائی و نیازمندی(در دوران قبل از انقلاب سیاه اسلامی تان)، اکنون به چنین ” برو و بیائی و نان و نوائی ” دست یافته اید؛ و با حیله های بسیار و گرفتن باج های کلان از ارباب آمریکائی تان، به اینهمه مال و مکنت و رفاه و آسایش و لذت بردن از زندگی شیطانی تان دست یافته اید. باید بدانید که همه آن چیزهائی که نقطه آغاز دارند؛ سرانجام به نقطه پایانی خویش نیز منتهی می شوند. هر چقدر که قوی و ثروتمند و بی نیاز شوید؛ بالاخره به پرتگاهی سقوط خواهید نمود؛ که با اصابت تیر پایان به همه هیکل بی قواره و چهره کریه و موجودیت زشت و نازیبا و غیر انسانی حکومت تان، به عمیق ترین دره های بدنامی و ناتوانی و بی منزلتی سقوط خواهید نمود. که تا همه روزه مردم ستمدیده و رنج کشیده ایرانی، بر لبه آن پرتگاهی که شما درون آن سقط می شوید. بیایند و بایستند و به تک تک تان، نیشخندهای معنی دارشان را نثار کنند. تا شما را به بدترین نوع خفتی که در جهان وجود دارد و می توان به کار برد؛ بر همگی تان بتازند. و بیش از آنی که بر سرتان آمده، موجبات حقارت و خفیف شدن شما اشغالگران روسیاه ضد ایران و ایرانی را فراهم بیاورند!
محترم مومنی