مردم اسیر اما آزادیخواه ایران، بدون دریوزگی نزد بیگانگان، کشورشان را آزاد خواهند کرد. هیچ مشکلی هرجند بزرگ، نمی تواند اراده و آرزوی دیرپای یک ملت هشاد و چهار میلیونی را، مورد آماج تأثیرات منفی خودش قرار بدهد. از اینرو، بر آن هستیم؛ که تا شرایط کنونی کهندیار همیشه سرفراز خودمان را، با یک اتحاد ملی، و با یک انرژی پایان ناپذیر، و بدون هرگونه یاری خواستنی از دیگران، به دوران سی و هشت ساله گذشته باز گردانیم!
تنهائیم، تنهای تنها، اما عشق به رهائی میهن باستانی مان، امید به آزاد گشتن هم میهنان گرفتارمان، که آنان را برای همیشه از یوغ استبداد آخوندی نجات بدهیم. تا بیش از آنچه که خود بدان اعتقاد راسخ داریم؛ و زیادتر از آنچه که در مخیله دشمنان اشغالگر مام میهن مان بگنجد. آنچنان آزادیخواه، با اراده، دلاور، شجاع، نترس و میهن پرستانه، با دشمنان داخلی در مرز پرگهر خویش بجنگیم؛ که حتی اعجاب دشمنان خارجی نیز را برانگیزیم. همین چند صفت بارز را، در موجودیت هر فرد وطن پرستی قرار بدهند؛ هیچگاه دست از مبارزه با دشمن غدرقدرت خود بر نخواهد داشت. چه رسد به ملتی، که بارها یورش هولناک تاتارها، چنگیزیان، و اعراب بدوی و بیابانگرد را تجربه کرده است؟!
آرمانی سی و هشت ساله، همه وجود آزار دیده و ستم کشیده مان را به تکاپو بر می انگیزاند؛ تا بهترین کاری را که می توانیم، جهت آزادسازی یک ملت قهرمان انجام بدهیم. و خودمان را، از اسارت نزد بدترین حکومت استبدادی در جهان رهائی بخشیم. تا ملک کیانی مان را، با یک حرکت مؤثر و کارساز، به سرمنزلی که پیشینیان قهرمان ما به آن می اندیشیدند ارتقاء و سروری بدهیم. باید که در این راه بدون ناامیدی، مسیری را برگزینیم؛ که کوچک ترین تردیدی در تحقق آرمان میهن پرستانه مان در آن وجود نداشته باشد. بنابراین، فقط یک مسیر بدون بازگشت را بر می گزینیم. و در راستای همین آرزوی بزرگ، از قامت کوه افتخار برانگیز یک تاریخ هزاران ساله بالا خواهیم رفت؛ تا خود و میهن اشغال شده مان را، به قله مباهات چندین هزار ساله آن بازگردانیم.
بدیهی است که در این مسیر سخت و ناهموار، بارها بر سنگلاخ های زیادی، که بر سر راه مان قرار می دهند برخورد نمائیم. اما از آنجائی که یک آرمان ملی، آنهم برای رهائی ملتی با بیشترین پیشینه تاریخی در دنیا، هرگز از گزند هیچ مانعی هرچند بزرگ و خطرناک، به درجه صفر و ناامیدی نخواهد گرائید. می خواهیم همه این سنگلاخ های پر هیمنه را، با نیروی اراده ای برخاسته از قوای میهن پرستانه مان، به کناری بزنیم و با همه قدرتی که از این هدف بزرگ در وجود تک تک مان نهادینه شده است؛ خانه کهندیار پدری مان را، به دست صاحبان اصلی آن، که ملت سرفراز ایران، و پادشاه رسمی و قانونی آن، اعلیحضرت رضا شاه دوم پهلوی سوم است برگردانیم.
ما در سه دهه و اندی پیش، در آزمایشی بس خطرناک، بزرگ ترین اشتباه تاریخی خویش را مرتکب گشته ایم. ولی در هر پایگاه اجتماعی و آموزشی در گیتی، پیوسته برای هر که در هر آزمونی ناکام می گردد؛ فرصت دیگری وجود دارد؛ تا باز همه توان خویش را، بر روی سنگ محک روزگار بگذارد؛ که یک بار دیگر به آزمایشی که باید با همه توان و نیرویش به آن تن بدهد؛ پاسخ های صحیح را ارائه نماید!
اکنون در این سخت ترین برهه تاریخی، همگی ما قامت راست کرده ایم؛ که تا شکست حقیرانه آزمون سال منحوس 57 خورشیدی را، با جهشی بی نظیر، و همت میهن پرستانه جبران کنیم. صدالبته این مهم، به اراده بسیار قوی ملی، به داشتن هدفی استوار و آرزومندانه، و به امیدی پایا و منتهی به تحقق نیازمند است. اما فراموش نکنیم؛ که پاسخ ما به استاد آزمایشگر هستی، همانی خواهد بود، که نه فقط دو پادشاه ایرانساز و میهن پرست پهلوی، بلکه پادشاهان بلندآوازه و بی بدیل سامانه شاهنشاهی در ایرانزمین از ما انتظار دارند. زیرا: ” کلوخ انداز را پاداش سنگ است” !
کلوخ هائی را که دشمنان دیرینه ما و میهن مان، از گذشته های دور، در برون و درون کشور باستانی ما، بر پیکره ایران اهورائی پرتاب کرده اند؛ و سرانجام یکی از بدترین آنها، با فریفتن برخی از مردم ساده انگار کشورمان، مایه فروپاشی حاکمیت پادشاه میهن پرست مان گردید؛ و مردم ایران را به درد بی پدری ماتمزده نمود. با سنگ هائی به عظمت سرفرازی ایران بزرگ و باستانی، چنان پاسخ خردمندانه ای بدهیم؛ که ضمن سرنگون ساختن حکومت اهریمنی رژیم جنایتکار و پلید آخوندی، درس عبرتی فراموش نشدنی، برای آن دسته از بی خردانی باشد؛ که هنوز، یا در هوای دستیابی به سرزمین اهورائی ما هستند. و یا در تفکر شیطانی خویش، در صدد تکه پاره نمودن آن می باشند. آرزوی محالی که با به پا خیزی ملت بزرگ و میهن پرست ایران، دیگر برای هیچیک از دشمنان ما، جنبه شدن و تحقق یافتن را به وجود نخواهد آورد!
محترم مومنی