« خانه از پای بست ویران است
خواجه در بند طاق ایوان است »
استیضاح غیر مستقیم رژیم آخوندی توسط عوامل خودشان ، بیانگر به وجود آمدن فاصله ای وسیع میان مسؤلان کشوری و نظامی حاکمیتی است ؛ که خودشان هم به دلائل عدم رضایت شان از شرایط کنونی مملکتی که اشغال نموده اند . به جان همدیگر افتاده و با مطرح نمودن نقاط ضعف حکومت رو به زوال اسلامی ، در حال عقب کشیدن خود از روال بی کفایتی رهبریتی می باشند ؛ که ایشان را به سوی نابودی مطلق می فرستد !
شکست مفتضحانه رژیم خامنه ای در سوریه ، فصلی جدید در به وجود آمدن بحران های درونی نظام همواره بدون نظم او گشوده است !
حضور سراسیمه خامنه ای در صدا و سیمای کشور ، و تناقض گوئی های غیر منتظره او نشان می دهد ؛ که اوضاع ارگان های حکومت تحت امر او ، بحرانی تر از هر زمان دیگری است !
ظاهرا پاسداران و بسیجی های نادان حکومت نیز فهمیده اند ؛ که وضعیت رژیم شان در حدی آشکار و تردید ناپذیر ، به موقعیتی آمیخته از انواع بی سر و سامانی و بحران های خطر آفرین مبتلا گشته است ؛ که با هیچ ترفند و سیاست و شیوه ای درمان شدنی نیست !
یک « سرپاسدار » خامنه ای در کرمانشاه و در برابر دوربین صدا و سیما گفته : « البته یک مورد علنی شده است . اما می توان دریافت ، که درون آنها و آنجا که دوربین های تلویزیون حضور ندارند ؛ اوضاع چقدر فاجعه بار است . » !
این اظهارات آقایان در شرایطی است ؛ که خود خامنه ای هم درون قلعه هزاران بار محافظت شده اش ، جرات یک سخنرانی علنی با پخش زنده رسانه شان را ندارد ؛ و به دلائل امنیتی زمان سخنرانی اش را اعلام نمی کند !
همآهنگ کننده « قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء » ، در واکنش به ریزش های بزرگ درون نظام پس ار شکست سیاست های منطقه ای خامنه ای گفته است : « زبانی لال باد اگر بیان کند ؛ جبهه مقاومت شکست خورده است . » !
پاسدار « شادمانی » همآهنگ کننده « قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء » افزوده است : « خب ، همه شما مؤمنین ، خانواده شهدا ، مخصوصا ممکن است حوادثی که در منطقه رخ داده ، همه اونها و همه ما را نگران کند . زبانی لال باد اگر بیان کند جبهه مقاومت شکست خورده است . به ظاهر پیکره فیزیکی ما آسیب دیده است ؛ اما جبهه مقاومت همچنان همان تفکر مقدس را در ذهن دارد ؛ که باید با کفار مقابله کرد . جنگیدن با دشمن فراز و نشیب دارد . امروز دشمنان و معاندین با همه دستگاه های رسانه ای بسیج شده اند ؛ تا در ذهن ها پشیمانی به بار بیاورند ؛ تا در ذهن ها محاسبه ای متفاوت بنشانند . امروز جای تردید ، جای شک در اوج نبرد با دشمن ، هرگز قابل قبول نیست . مبادا « سر در گم » بشویم ؛ مبادا خودمون رو با حوادث مشغول کنیم و از رسالت مون غافل بمانیم . اونهائی که ریزش می کنند ( این عبارت را چهار بار تکرار کرده است ) اون هائی که ریزش می کنند دچار محاسبه ای متفاوت از محاسبه واقعی می شوند . » !
بیان شدن مفاهیم بالا از سوی اصلی ترین ارگان سرکوب در حکومت و نظام ولایت فقیه امر مهمی است ؛ که از دید ناظران پنهان نمی ماند . سرداران پوشالی سپاه خامنه ای ، این بار به جای مطرح کردن اراجیف مربوط به « اقتدار » نداشته شان ، از سر استیصال و درماندگی ، ناگزیر به اعتراف ریزش در « سپاه پاسداران » و « بسیج مستضعفان » به عنوان تکیه گاه خلافت ولایت فقیه شده اند . البته پوشالی بودن قدرت ظالمانه این رژیم و همدستان مقام عظما ، بر بسیاری از ما آشکار است . اما فراموش نکنیم ، که پیش تر سرهنگ ریزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی « علی رضائی » هم گفته بود : « روز به روز این ریزش ها ابعاد بیشتری به خودش می گیرد . از آبان ۹۸ بدنه سپاه و بخش میانی آن ، حتی به این نتیجه رسیده بودند ؛ که نمی توان جلوی مردم ایستاد….. » !
نقاط ضعف حاکمیت غیر قانونی آخوندی اسلامی در حدی است ؛ که دست اندر کاران آن به ویژه خود خامنه ای ، نه اکنون بلکه در هیچ فرصت دیگری نخواهند توانست . از آثار منفی آنها رها بشوند ؛ و خودشان را از زیر بار این ننگ فضیح نجات بدهند !
این هم فهرست تعدادی از کاستی ها و بی کفایتی های حکومت خامنه ای و همدستان او ، که چهره پلید رژیم رسوای آنها را بیش از پیش ، در منظر مشاهده و قضاوت و نتیجه گیری خودی و بیگانه می گذارد :
دومین دارنده ذخائر گاز جهان ، توان تولید آن به اندازه نیاز کشور را ندارد !
نتایج « وعده صادق » که با تفاخر مطرح می نمودند ؛ بالا بردن سطح اعدام ها در کشور ، به خصوص در استان سیسان و بلوچستان است . افزودن بر تعداد این اعدام ها در زاهدان ( دست کم ۹ اعدام در هفته ) ، انتقام گیری از شهروندان استانی است ؛ که به سبب بی کفایتی های سران حکومت ملاها در کشورشان ، از کم ترین امکانات زندگی محروم می باشند !
رژیمی که نسبت به دیگر ممالک جهان ، بیشترین تعداد اعدام در سرزمین زیر سلطه خودش را به ثبت رسانده است . در سال گذشته فقط در بلوچستان دویست تن از مردم آنجا را به جوخه های اعدام سپرده است !
نسبت کشتار بی گناهان ایرانی به دست رهبر خودکامه حاکمیت ولایتی فقاهتی خامنه ای به کشور چین ، که تعداد جمعیت آن یک و نیم میلیارد بیش از جمعیت میهن ما می باشد . جز توحش ذاتی مسؤلان رژیم تبهکار آخوندی چه معنای دیگری را در اذهان همگان متبادر می کند ؟!
کشتار کسانی که حتی هشت فرزند دارند ؛ و پس از اعدام سرپرست خانواده شان هیچ « نان آور » دیگری ندارند . کدام تاج افتخار را بر سر حاکمیت جلاد آخوندی خواهد گذاست ؟!
تیر اندازی ماموران مرزی شهربانی استان کردستان به سوی « کولبران » ، که به دلیل عدم کفایت سران قدرت پرست میهن شان بیکار می باشند ؛ و ناچار هستند که به خاطر سیر کردن اعضای خانواده شان ، آنهمه بار سنگین را بر روی شانه ها و کمرشان تحمل کنند . تا بتوانند « قوت لایموتی » را برای خانواده خویش تهیه نمایند . جز سرکوب نمودن افراد مظلوم سرزمین اشغال شده ما ، بیانگر کدام معنای دیگری غیر از دیکتاتور بودن « فرمانده کل قوا » در حکومت بیدادگر آخوند خامنه ای است ؟!
یتیم کردن کودکان و نوجوانان ایرانی ، که پدرها و مادران شان به امر رهبر رژیم و مزدوران سودجوی او به کام مرگ فرستاده می شوند؛ و این نو نهالان ایرانی را از نعمت داشتن خانواده محروم می سازند . چه مدال تفاخر بر انگیزی را بر گردن این جانیان می آویزد ؟!
ارسال کردن میلیاردها تومان از دارائی های همین ایرانیان گرفتار در چنگال اختاپوس زمانه ، برای خانواده های غزه و لبنان و سوریه و یمن ، به جز دشمنی دیرینه این تازی تباران با ملتی ، که قدمت تاریخ مکتوب سرزمین متمدن شان نزدیک به ده هزار سال ، و شکل گرفتن و برقراری شاهنشاهی در آن نزدیک به سه هزار سال می باشد . غیر از دشمنی هزار و چهارصد ساله پیروان آئین اسلام با ساکنان آریائی یک سرزمین اهورائی نیست و نخواهد بود !
مزدوران رژیم فاشیستی خامنه ای ، در مقالات شان در روزنامه های حکومتی ، برای کشته شدن شیعیان در کشور سوریه ماتم سرائی کرده اند . صد البته که آنها ( قربانیان سوریه ای ) نیز آسب دیدگان مصیبت بزرگی همچون ریاست جنایتکار این کشور بشار اسد همدست خامنه ای می باشند . اما آیا مردم بی نوای ایران که در سرزمین « آخوند زده شان » توان خریدن یک کیلو گوشت یا مرغ برای خانواده خود را ندارند . نباید از مبالغ هنگفت که متعلق به خود ایشان است بهره ای داشته باشد ؟!
اجداد مردمان استان های بلوچستان و کردستان ، نخستین اقوامی بوده و هستند . که از زمان شاهنشاهی « کوروش بزرگ هخامنشی » در ایران می زیسته اند . آیا سزاوار است که بازماندگان آن ایرانیان اصیل ، در خانه پدری و مام میهن خویش ، از احترامات ویژه که سزاوار آن هستند بی بهره باشند ؟!
گفتنی ها در باره نقاط ضعف و بی کفایتی سران حاکمیت بی اعتبار آخوندها ، بسیار فراتر از نکاتی است که در این مختصر نمی گنجد . اما جهت بر طرف نمودن این علائم سیاه و خفت بار از چهره افتخار بر انگیز تاریخ یک سرزمین باستانی ، ساقط نمودن حاکمیت اهریمن از این کهندیار است ؛ که چنین آرمان بزرگ و مهمی بدون یک « همت عالی » از سوی همین درونمرزی های ایرانزمین به نتیجه مطلوب خواهد رسید !
« تا یار که را خواهد و میلش به که باشد » ؟!