کشتی طوفان زده رژیم آخوندی در حال تکه تکه شدن است!

0
60

« خانه از پای بست ویران است

خواجه در بند طاق ایوان است »

استیضاح غیر مستقیم رژیم آخوندی توسط عوامل خودشان ، بیانگر به وجود آمدن فاصله ای وسیع میان مسؤلان کشوری و نظامی حاکمیتی است ؛ که خودشان هم به دلائل عدم رضایت شان از شرایط کنونی مملکتی که اشغال نموده اند . به جان همدیگر افتاده و با مطرح نمودن نقاط ضعف حکومت رو به زوال اسلامی ، در حال عقب کشیدن خود از روال بی کفایتی رهبریتی می باشند ؛ که ایشان را به سوی نابودی مطلق می فرستد !

شکست مفتضحانه رژیم خامنه ای در سوریه ، فصلی جدید در به وجود آمدن بحران های درونی نظام همواره بدون نظم او گشوده است !

حضور سراسیمه خامنه ای در صدا و سیمای کشور ، و تناقض گوئی های غیر منتظره او نشان می دهد ؛ که اوضاع ارگان های حکومت تحت امر او ، بحرانی تر از هر زمان دیگری است !

ظاهرا پاسداران و بسیجی های نادان حکومت نیز فهمیده اند ؛ که وضعیت رژیم شان در حدی آشکار و تردید ناپذیر ، به موقعیتی آمیخته از انواع بی سر و سامانی و بحران های خطر آفرین مبتلا گشته است ؛ که با هیچ ترفند و سیاست و شیوه ای درمان شدنی نیست !

یک « سرپاسدار » خامنه ای در کرمانشاه و در برابر دوربین صدا و سیما گفته : « البته یک مورد علنی شده است . اما می توان دریافت ، که درون آنها و آنجا که دوربین های تلویزیون حضور ندارند ؛ اوضاع چقدر فاجعه بار است . » !

این اظهارات آقایان در شرایطی است ؛ که خود خامنه ای هم درون قلعه هزاران بار محافظت شده اش ، جرات یک سخنرانی علنی با پخش زنده رسانه شان را ندارد ؛ و به دلائل امنیتی زمان سخنرانی اش را اعلام نمی کند !

همآهنگ کننده « قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء » ، در واکنش به ریزش های بزرگ درون نظام پس ار شکست سیاست های منطقه ای خامنه ای گفته است : « زبانی لال باد اگر بیان کند ؛ جبهه مقاومت شکست خورده است . » !

پاسدار « شادمانی » همآهنگ کننده « قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء » افزوده است : « خب ، همه شما مؤمنین ، خانواده شهدا ، مخصوصا ممکن است حوادثی که در منطقه رخ داده ، همه اونها و همه ما را نگران کند . زبانی لال باد اگر بیان کند جبهه مقاومت شکست خورده است . به ظاهر پیکره فیزیکی ما آسیب دیده است ؛ اما جبهه مقاومت همچنان همان تفکر مقدس را در ذهن دارد ؛ که باید با کفار مقابله کرد . جنگیدن با دشمن فراز و نشیب دارد . امروز دشمنان و معاندین با همه دستگاه های رسانه ای بسیج شده اند ؛ تا در ذهن ها پشیمانی به بار بیاورند ؛ تا در ذهن ها محاسبه ای متفاوت بنشانند . امروز جای تردید ، جای شک در اوج نبرد با دشمن ، هرگز قابل قبول نیست . مبادا « سر در گم » بشویم ؛ مبادا خودمون رو با حوادث مشغول کنیم و از رسالت مون غافل بمانیم . اونهائی که ریزش می کنند ( این عبارت را چهار بار تکرار کرده است ) اون هائی که ریزش می کنند دچار محاسبه ای متفاوت از محاسبه واقعی می شوند . » !

بیان شدن مفاهیم بالا از سوی اصلی ترین ارگان سرکوب در حکومت و نظام ولایت فقیه امر مهمی است ؛ که از دید ناظران پنهان نمی ماند . سرداران پوشالی سپاه خامنه ای ، این بار به جای مطرح کردن اراجیف مربوط به « اقتدار » نداشته شان ، از سر استیصال و درماندگی ، ناگزیر به اعتراف ریزش در « سپاه پاسداران » و « بسیج مستضعفان » به عنوان تکیه گاه خلافت ولایت فقیه شده اند . البته پوشالی بودن قدرت ظالمانه این رژیم و همدستان مقام عظما ، بر بسیاری از ما آشکار است . اما فراموش نکنیم ، که پیش تر سرهنگ ریزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی « علی رضائی » هم گفته بود : « روز به روز این ریزش ها ابعاد بیشتری به خودش می گیرد . از آبان ۹۸ بدنه سپاه و بخش میانی آن ، حتی به این نتیجه رسیده بودند ؛ که نمی توان جلوی مردم ایستاد….. » !

نقاط ضعف حاکمیت غیر قانونی آخوندی اسلامی در حدی است ؛ که دست اندر کاران آن به ویژه خود خامنه ای ، نه اکنون بلکه در هیچ فرصت دیگری نخواهند توانست . از آثار منفی آنها رها بشوند ؛ و خودشان را از زیر بار این ننگ فضیح نجات بدهند !

این هم فهرست تعدادی از کاستی ها و بی کفایتی های حکومت خامنه ای و همدستان او ، که چهره پلید رژیم رسوای آنها را بیش از پیش ، در منظر مشاهده و قضاوت و نتیجه گیری خودی و بیگانه می گذارد :

دومین دارنده ذخائر گاز جهان ، توان تولید آن به اندازه نیاز کشور را ندارد !

نتایج « وعده صادق » که با تفاخر مطرح می نمودند ؛ بالا بردن سطح اعدام ها در کشور ، به خصوص در استان سیسان و بلوچستان است . افزودن بر تعداد این اعدام ها در زاهدان ( دست کم ۹ اعدام در هفته ) ، انتقام گیری از شهروندان استانی است ؛ که به سبب بی کفایتی های سران حکومت ملاها در کشورشان ، از کم ترین امکانات زندگی محروم می باشند !

رژیمی که نسبت به دیگر ممالک جهان ، بیشترین تعداد اعدام در سرزمین زیر سلطه خودش را به ثبت رسانده است . در سال گذشته فقط در بلوچستان دویست تن از مردم آنجا را به جوخه های اعدام سپرده است !

نسبت کشتار بی گناهان ایرانی به دست رهبر خودکامه حاکمیت ولایتی فقاهتی خامنه ای به کشور چین ، که تعداد جمعیت آن یک و نیم میلیارد بیش از جمعیت میهن ما می باشد . جز توحش ذاتی مسؤلان رژیم تبهکار آخوندی چه معنای دیگری را در اذهان همگان متبادر می کند ؟!

کشتار کسانی که حتی هشت فرزند دارند ؛ و پس از اعدام سرپرست خانواده شان هیچ « نان آور » دیگری ندارند . کدام تاج افتخار را بر سر حاکمیت جلاد آخوندی خواهد گذاست ؟!

تیر اندازی ماموران مرزی شهربانی استان کردستان به سوی « کولبران » ، که به دلیل عدم کفایت سران قدرت پرست میهن شان بیکار می باشند ؛ و ناچار هستند که به خاطر سیر کردن اعضای خانواده شان ، آنهمه بار سنگین را بر روی شانه ها و کمرشان تحمل کنند . تا بتوانند « قوت لایموتی » را برای خانواده خویش تهیه نمایند . جز سرکوب نمودن افراد مظلوم سرزمین اشغال شده ما ، بیانگر کدام معنای دیگری غیر از دیکتاتور بودن « فرمانده کل قوا » در حکومت بیدادگر آخوند خامنه ای است ؟!

یتیم کردن کودکان و نوجوانان ایرانی ، که پدرها و مادران شان به امر رهبر رژیم و مزدوران سودجوی او به کام مرگ فرستاده می شوند؛ و این نو نهالان ایرانی را از نعمت داشتن خانواده محروم می سازند . چه مدال تفاخر بر انگیزی را بر گردن این جانیان می آویزد ؟!

ارسال کردن میلیاردها تومان از دارائی های همین ایرانیان گرفتار در چنگال اختاپوس زمانه ، برای خانواده های غزه و لبنان و سوریه و یمن ، به جز دشمنی دیرینه این تازی تباران با ملتی ، که قدمت تاریخ مکتوب سرزمین متمدن شان نزدیک به ده هزار سال ، و شکل گرفتن و برقراری شاهنشاهی در آن نزدیک به سه هزار سال می باشد . غیر از دشمنی هزار و چهارصد ساله پیروان آئین اسلام با ساکنان آریائی یک سرزمین اهورائی نیست و نخواهد بود !

مزدوران رژیم فاشیستی خامنه ای ، در مقالات شان در روزنامه های حکومتی ، برای کشته شدن شیعیان در کشور سوریه ماتم سرائی کرده اند . صد البته که آنها ( قربانیان سوریه ای ) نیز آسب دیدگان مصیبت بزرگی همچون ریاست جنایتکار این کشور بشار اسد همدست خامنه ای می باشند . اما آیا مردم بی نوای ایران که در سرزمین « آخوند زده شان » توان خریدن یک کیلو گوشت یا مرغ برای خانواده خود را ندارند . نباید از مبالغ هنگفت که متعلق به خود ایشان است بهره ای داشته باشد ؟!

اجداد مردمان استان های بلوچستان و کردستان ، نخستین اقوامی بوده و هستند . که از زمان شاهنشاهی « کوروش بزرگ هخامنشی » در ایران می زیسته اند . آیا سزاوار است که بازماندگان آن ایرانیان اصیل ، در خانه پدری و مام میهن خویش ، از احترامات ویژه که سزاوار آن هستند بی بهره باشند ؟!

گفتنی ها در باره نقاط ضعف و بی کفایتی سران حاکمیت بی اعتبار آخوندها ، بسیار فراتر از نکاتی است که در این مختصر نمی گنجد . اما جهت بر طرف نمودن این علائم سیاه و خفت بار از چهره افتخار بر انگیز تاریخ یک سرزمین باستانی ، ساقط نمودن حاکمیت اهریمن از این کهندیار است ؛ که چنین آرمان بزرگ و مهمی بدون یک « همت عالی » از سوی همین درونمرزی های ایرانزمین به نتیجه مطلوب خواهد رسید !

« تا یار که را خواهد و میلش به که باشد » ؟!

مقاله قبلیعشق مردم غرب به فیلترینگ: واقعیت یا اغراق؟
مقاله بعدی۵۵۰ هزار بشکه نفت برای نیروهای مسلح
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.