کدام سازمان کدام کنگره؟ آگاهی نامه اشکان رضوی در رابطه با جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران

0
394

آگاهی نامۀ اشكان رضوی، هموند سازمان مهندسان جبهه ملی ایران بتازگی در رسانه ها انتشار پیدا نموده است که شایان ذکر است، وی در سال 1390 اعلام نموده بود که شاخه یک تشکل سیاسی در یک شهر یا استان را با حکم خویش منحل نموده  است و  این مرتبه نیز اشاره ای داشته است به انتخابات روز دوشنبه جبهه ملّی ایران که وی مدعی شده این انتخابات توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برنامه ریزی شده است.

متن نوشتار ایشان که چندی پیش توسط پست الکترونیکی به خبرنامه ملّی ایرانیان رسیده است در زیر می آید:

در ادبیات سیاسی ،واژه گان بار معنایی خاص خود را دارند و گاهی یک واژه می تواند بیان کننده ی وزن و اعتبار برای یک گرایش سیاسی باشد . و به همین منوال در چارت جریان های سیاسی ،واژه گانی چون سازمان و کنگره نیز از وزن بالایی برخوردار بوده و می تواند نشانگر جایگاه و گستردگی یک اندیشه سیاسی در جغرافیای محدود و یا نامحدود باشد. شوربختانه همچو سه دهه گذشته ،آنچه که به نام اپوزیسیون، در جامعه سیاسی ایران مطرح شده ،روز به روز در گرداب سطحی نگری و از هم گسیختگی و در مواردی خیانت پیش می رود. ابتذال سیاسی در جریان موسوم به اپوزیسیون گاهی حتی به لودگی سیاسی نیز کشیده شده و اعتماد سوزی و فرصت سوزی گویی از بایسته های این اپوزیسیون است. اما آنچه که بیش از گذشته مایه افسوس و البته شگفتی است بهره کشی و سوء استفاده عده ای اپورتونیست و مانکن سیاسی در سالهای اخیر، از وزن و جایگاه اندیشه ملی گرایی و نحله ی پیروان مصدق است . و این فاجعه ی سیاسی در طی این مدت چنان قهقرای نیستی را در پیش گرفته که تا چندی دیگر باید انتظار این را داشت که رادیکال ترین عناصر حزب توده و یا هوداران سیستم پادشاهی و تجزیه طلبان نیز به جرگه و دایره ی جبهه ملی وارد شوند! و همه ی این شرایط در حالی به وقوع می پیوندد که بدنه اصلی جبهه ملی درون مرز به عنوان ستون و پایه های این سازمان ،سالهاست در خدمت رژیم ایران بوده و تعزیه گردان اصلی جبهه ملی درون مرز را در نهایت تاسف باید سیستم امنیتی حکومت اسلامی دانست. راس هرم این سازمان ،به استناد چندین بیانیه و مصاحبه های انجام شده ،عملا در خدمت رژیم بوده و ساختار تشکیلاتی فشل و نا کار آمد آن نیز در طی این سالها پیش برنده اهداف رژیم بوده است . و امروزه می بینیم که جبهه ملی که روزی توانست پنجه در پنجه استبداد داخلی و استعمار خارجی بیاندازد چنان دچار شهر آشوب است که هر از گرد راه رسیده ی بی مایه ای ،ادعای سکان داری و یا وراثت آن را دارد .در برون مرز نیز شرایط به تبع و به تاسی از آنچه که در داخل روی میدهد فاجعه بار تر است . هر دو یا سه نفری در هر گوشه ی جهان به دلیل سرخوردگی و ورشکستی سیاسی ناشی از گرایشات سیاسی گذشته در این سالها، تلاش نمودند تا همچو پیچک بر تنه این خانه و مامن آزادی خواهی آویزان شده و برای شخصیت نداشته ی خویش کسب اعتبار و آبرو کنند. و چندان نیز جای شگفتی نیست که با این شرایط ،عناصری که تا دیروز غرق در اندیشه های کمونیستی و چپ گریانه (آن هم از نوع چریک و مبارزات تروریستی)و پادشاهی خواه و تجزیه طلب و……بودند امروز تلاش می کنند تا زیر اعتبار و پرچم این اندیشه ی سیاسی خوش نام ،شانس خود را یک بار دیگر بیازمایند.و گاهی این ابتذال و لودگی سیاسی چنان زشت منظر می شود که به جرات باید گفت در سپهر سیاسی ایران بیان نمودن واژه سیاسی جبهه ملی نه تنها بار معنایی مثبتی را در پی نخواهد داشت ،بلکه عملا موجب تمسخر مبارزین و آزادی خواهان راستین نیز خواهد شد.
در چند روز گذشته ،پروپاگاندای میان تهی همین عناصر ” تحت عنوان سازمان های جبهه ملی ایران (خارج از کشور)به زعم خویش کنگره ای را در وین پایتخت اتریش ترتیب می دهد که با اندکی بررسی، هر آگاه به امور سیاسی متوجه خواهد شد که این هم یک نوع ابتذال سیاسی در ادامه همان روش های پوپولیستی و بی مایه ی سیاسی است . نسخت اینکه سازمان تعریف دارد .وآنچه که با شندین نام سازمان در ذهن هر مخاطبی متبادر می شود ، اینکه با یک مجموعه ی سیاسی ،اجتماعی و یا اقتصادی گسترده و با افراد آوانگارد و پویا و تاثیر گذارمواجه است که در یک چارت سازمانی مدون و با اهداف راهبردی و استراتژیک کوتاه و بلند مدت در حال پیش برد یک برنامه مشخص و تدوین شده برای دست یابی به هدفی مشخص هستند و در سوی دیگر واژه کنگره نیز به همین ترتیب بار معنایی خودش را دارد . حال شما در نظر داشته باشید ،آنچه که به عنوان سازمان های جبهه ملی خارج از ایران خودش را در طی این سالها معرفی نموده ،کدام خواست های سیاسی و برنامه ی مشخصی را پیش برده و اساسا گستردگی سیاسی آن با دید جمعیتی و جغرافیایی تا چه حد است ؟اهداف راهبردی و چارت تشکیلاتی و برنامه هایش برای مبارزه با رژیم ایران چه بوده و تا کنون کدام یک از برنامه های( نداشته ی) خود را به سرانجام رسانیده است؟ اینکه جمعیتی از کهن سالان و سالخوردگان به روال و سنت هر ساله گرد هم آیند و مناصب توهمی این سازمان سیاسی کذایی را بین خود تقسیم نمایند ،آیا می تواند بیان کننده نقش یک جریان سیاسی در سپهر سیاسی جامعه ی ایرانی باشد؟ نگاهی به اسامی و صاحب منصبان این کنگره و سازمان سیاسی ،نشان از میزان موفقیت و جایگاه سیاسی این جماعت را دارد که صرفا در پی سرگرمی و اهداف شخصی خاص خود هستند ،و بد ترآنکه حتی برای حفظ ظاهر هم که شده اسامی اعضای خانواده خود را نباید در این داستان بیاورند که در نبود استقبال از سوی کنشگران سیاسی تاثیر گذار ،گویا چاره ای جز این برای حضرات متصور نبوده و نیست .و می بینیم که نزدیک به نیمی از اعضای این به اصطلاح کنگره، از اعضای فامیل و خانواده همان چند نفر پایه ثابت این جریان هستند. و بدترآنکه این جریان فشل و سست بنیاد برای اینکه مشروعیت سیاسی لازم را به جهت خرج کردن از اعتبار و جایگاه سیاسی جبهه ملی به دست بیاورد ،متوسل به افرادی می شود که در قاموس سیاسی ایران ،آوردن نامشان موجب به جان خریدن انتقاد سیاسی و یا بد نامی برای گوینده اش می شود.چه کسی است که نداند شخص گماشته و تحمیل شده بر راس هرم جبهه ملی در چه شرایط سیاسی است و وابسته به کدام مراکز قدرت است؟ حال در نظر داشته باشید همین شخص و یا معاون وی که بدترین ضربات را بر پیکره ی جنبش آزادی خواهانه نیروهای ملی در طی چند دهه گذشته وارد نموده اند بخواهند پیام مبارزاتی به ملت ایران بدهند. اگر چه این جماعت در نهایت رندی ،از بزرگان سیاسی چون مهندس امیر انتظام و یا خسرو سیف دبیر حزب ملت ایران نیز پیامی برای این کنگره کذایی گرفته است ،و تنها و تنها دلیل آن نیز گرفتن مشروعیت است و چیزی بر مشروعیت این کنگره نخواهد افزود ونیز نباید شک داشته باشیم که این دو عزیز نیز صرفا از روی نیت پاک و علاقمندی شان به نهضت ملی ایران اقدام به ارسال چنین پیامی نموده اند . حال در شرایطی که جامعه از وجود یک سازمان سیاسی مبتنی بر گرایشات ملی گرایانه راستین به شدت رنج می برد و هرآینه در نبود چنین سازمانی ،باید منتظر بروز یک فاجعه ملی چون پدیده فاشیسم و راسیسم بود ،عده ای اپورتونیست و عافیت طلب نیز هر روز تیشه به ریشه اندیشه ناسیو نالیست ایرانی می زنند و بادی به غبغب انداخته و خود را “دن کیشوت” وار در قامت ناجی ملت ایران می پندارند. و چه خشنودند کاربدستان و سیستم امنیتی حکومت اسلامی از وجود چنین شبه اپوزیسیون هایی که دست مایه خنده وسرگرمی آنان شده اند.
پاینده ایران
اشکان رضوی
عضو سازمان مهندسان جبهه ملی ایران
13 اردیبهشت 1392