جنایت، به هر طریقی که انجام بشود همواره جنایت است؛ و قاتل نیز، با هر شیوه ای که انسانی دیگر را بکشد؛ همیشه و در همه حال قاتل می باشد. حال اگر چندین جنایت در جاهائی پراکنده و دوراز همدیگر نیز رخ بدهند؛ تمام شان مفهومی مساوی با یکدیگر دارند؛ چون در این رابطه قتل کسی یا کشتاری که به شکل دسته جمعی اتفاق افتاده است؛ در ظاهر امر با هم تفاوت دارند؛ اما در باطن و به لحاظ معنا، همگی شان یکی هستند. قاتل نیز همین معنا را حفظ می کند، یعنی گرفتن جان یک شخص، یا تعدادی از آدمها قتل محسوب می شود؛ و عامل یا عوامل همگی آنها پیوسته قاتل نامیده خواهند شد!
دو مورد بالا مسائلی هستند که از بدو اشغال ایران، و تشکیل شدن حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی تا کنون، در تمام روزهای این سی و پنج سال رنج و الم برای مردمان ایران، چه در داخل کشور و یا چه در برون مرزهای میهن مان، به طور مستمر قتل هائی به وقوع پیوسته اند؛ که به لحاظ کثرت آنها، داشتن آمار صحیحی از آن بعید به نظر می رسد. اما جانیان قاتلی را نیز سراغ داریم، که هنرشان در ابراز توحشی ددمنشانه، بسیار زیادتر از جانیان بالفطره ای است؛ که جسم آدمها را می کشند و جان ایشان را می گیرند. چون تخصص این دسته از قاتلان، کشتن روح و روان مردم است؛ که صد پله از کشتار جسم یک فرد یا تعدادی از مردم، فجیع تر و خطرناک تر می باشد!
زیرا، کشتن روحیه یک انسان، و زایل نمودن فعالیت طبیعی روان وی، موردی است که در صورت به انجام رسیدن آن، فقط مردن و نبودن یک آدم، که مرد یا زن، کوچک یا بزرگ، پیر یا جوان باشد نیست. بلکه کشتار روحیه کل پیکره اجتماع است؛ که در اثر رخ دادن آن، در جامعه هزاران تزلزل اخلاقی و نابسامانی خانوادگی به وجود می آید؛ که آن مجموعه را به جامعه ای تبدیل می کند؛ که بافت اجتماعی آن گسسته و بی دوام باشد!
یکی از شقی ترین گروه هائی که درون حکومت جنایتکاران اسلامی تشکل یافته، و از دامان جمهوری پلید اسلامی به عرصه جامعه پیوسته است؛ گروه آدمکش و بی منطق ” انصار حزب الله ” به دبیرکلی فردی بی سواد و بی بهره از صفات انسانی، به نام عبدالمجید محتشم است. تاکنون موتورسوارهای وحشی یی که در خیابان های همه شهرهای کوچک و بزرگ ایران به ویژه درون پایتخت، از این سوی شهر به آن سوی آن می تاختند؛ تا دختران و زنان ایرانی را، به خاطر آشکار بودن چند تار موی آنان، و یا پوشیدن لباسی که رنگ و فرم آن مورد قبول مسؤلان واپسگرای حکومت متحجران نیست؛ مورد آزار قرار بدهند و به عناوین مختلف و به اشکال گوناگون، روح و روان این بخش از پیکره اجتماع میهن مان را، از ثبات و اعتدال خارج کنند؛ و چنانچه برخی از آنها دهان به اعراض بگشایند؛ ایشان را در نهایت بی احترامی دستگیر نموده و به دست دیگر برادران جنایت پیشه و جلادتر از خودشان، به دست افراد دیوخوی نیروی انتظامی بسپارند؛ تا بعد از صدها اهانت زبانی و آسیب روحی به این تعداد از زنان و دختران ایرانی، آنها را به بازداشتگاه خود بیندازند!
اگر خانواده این دستگیرشدگان، بیایند و با دادن تعهد اخلاقی و پرداختن وثیقه های سنگین مالی، آنها را از اسارت خارج کنند و با خود ببرند؛ در اثر آسیب شدیدی که به روح لطیف ایشان رسیده است؛ همچنان خودشان را محبوس می دانند، و قادر نیستند که به زندگی عادی گذشته خویش باز گردند. روح مرده و روان منفعل این دسته از افراد در میان ملت ایران، چنان دستخوش نابسامانی می شوند؛ که متأسفانه در بسیاری از موارد، هرگز به آرامش و سکون قبلی خویش باز نخواهند گشت!
از آنجائی که دست اندرکاران این رژیم ضدبشری در ایران، مدام در حال کشیدن زیرآب همدیگر می باشند؛ و نیز به آن خاطر که جبهه گیری های گروهی در میان این حرامیان رواج فراوانی یافته است؛ دیگر به مبارزات پشت پرده با یکدیگر قناعت نمی کنند؛ و به طور آشکارا به رقابت با همدیگر می پردازند. وزیر اطلاعات دولت کنونی جمهوری اسلامی اعلام نموده، که هرگونه فعالیتی از طریق گروه انصار حزب الله، به ویژه گشت های موتور سوار ایشان برای انجام دادن مأموریت های مبنی بر ارائه دادن اندرزهای ” امر به معروف و نهی از منکر ” ایشان به مردم، باید با مجوز رسمی وزارت اطلاعات کشور به انجام برسند؛ دبیرکل انصار حزب الله، عبدالمجید محتشم، به خبرگزاری ها اعلام نموده؛ که از این پس ” گشت موتورسوار ” نخواهیم داشت؛ و به جای آنها ” گروه های سیار امر به معروف و نهی از منکر” برای انجام دادن چنین مأموریت هائی به داخل شهرها اعزام خواهند شد!
به هر تقدیر، درجه وقاحت در جسم و جان و روح و روان این جنایتکاران به حدی رسیده است؛ که حتی یک سلول از مغز پریشان آنها، به هیچوجه کوچکترین تمایلی برای انسان شدن و انسان ماندن ندارند؛ هرگاه که باید مسأله ای از مشکلات فراوان اجتماع را حل بکنند؛ چون تهی مغز و عاری از خصائل انسانی اند؛ نه آنکه به حل نمودن آن اقدام نمی کنند؛ بلکه به راحتی صورت مسأله را هم پاک کرده و بی اعتبار می کنند!
برای چنین مغزهای معیوبی، ” گشت موتورسوار ” و ” گروه سیار امر به معروف و نهی از منکر ” مأموران کاردان آنها هستند؛ که به وظیفه شان به خوبی عمل می کنند. اما برای ما و هم میهنان ما، اینها همگی جانیانی وحشی می باشند؛ که هیچ کاری به اندازه کشتار آدمها، اشتهای سیری ناپذیر قاتل بودن ایشان را ارضاء نمی نماید!
محترم مومنی