صدای اگزوز موتور و دستی که از بند کیف آویزان میشود. شتاب گرفتن و بعد جیغ یا بهت عابری که با چشمانش موتورسواران را بدرقه میکند. گاهی هم لوکیشن اینگونه چیده میشود؛ تعقیب عابری سرگرم مکالمه با آن سوی خط و موتورسواری که در کمین است. باز کردن لاستیک و بردن ضبطصوت ماشین و …. هم به اندازه کیف و گوشیقاپی قدیمی شده. غافلگیر کردن و داستان سردی چاقویی که زیرگلو جاگیر هم میشود بارها سوژه ویدیوهای فضای مجازی بوده.
سرقت دریچههای فاضلاب و کابلدزدی هم کمی تکراری است، اما گویی این روزها سارقان چشم به لباسهایی که روی بندها تاب میخورند هم دارند. کفشهای خسته لَم داده در جاکفشیها هم آسایش ندارند. این روزها گویی تضمینی به ماندگار شدن آیفونها، دوربینهای مداربسته و حتی میلههای محافظ ساختمانها نیست. داستان فقر و نداری به اینجا ختم نمیشود و روایتها حتی به خریدوفروش نوزادان هم میرسد. نوزادانی که گاهی تصاویرشان در فضای مجازی دستبهدست میشود برای پیدا کردن خریدار. هرچند زمانی هم این خریدوفروش شوم به لایههای پنهانی شهر میکشد، بیهیچ هیاهویی.
کاهش سن سارقان به ٦ تا ٧ سال!
اینجا خانهها تاب ایستادن ندارند. کوچههای باریک، خانههای پیر را در خود جای دادهاند. خانهها هم تنگ دل هم صف کشیدهاند به درازای کوچه باریک. ماشینها لِکلِککنان میان خیابانها تاب میخورند و دود میخورانند به جان شهر. دفتر بقالیها، سیاه شده از لیست نسیهها. سقف آرزوها اینجا کوتاه است؛ کفشی نو برای زمستان، سقفی که نچکد زیر برفوباران، لقمهای نان گرم برای شب بچهها. مردهای کمرخم کرده زیر بار شرمساری اهلوعیال قصه هر روز این کوچههاست. اینجا تهران است، وصله شده به خیابانهای عریض و خانههای لاکچری. شهری که در سال ١٢٠٠ه. ق آغامحمدخان قاجار، آن را با ٢١کیلومتر وسعت و ٢٥٠ تا ٣٠٠ هزار نفر دارالخلافه نامید. طهران شهری محصور شده با خندقها که اهالیاش نیازی به شناسنامه نداشتند. حالا پایتخت مینامندش، کلانشهری که در سال ١٣٩٩معاون شهرسازی و معماری شهرداریاش از دوقطبی شدنش خبر داد. «تهران به سمت دوقطبی شدن در حال پیش رفتن است. در نتیجه محلات فقرا، در یک سو و محلات داراها در سوی دیگر در حال پیش رفتن است.» حالا در سال ١٤٠٠ یکی از پژوهشگران حوزه آسیبهای اجتماعی از کاهش سن سرقت در کشور خبر میدهد. به گفته محمدرضا محبوبفر سن سرقت به ٦ تا ٧سال رسیده است. «بسیاری از این کودکان به خانوادههایی تعلق دارند که از نظر مالی شرایط مناسبی ندارند، بنابراین، این کودکان روانه خیابان میشوند برای سرقت.»
افزایش آمار سرقتها؛ پدیدهای بیسابقه در کشور
«تعداد سارقان بار اولی با سارقان سابقهدار مساوی شده است.» این خبر را ٣١تیرماه ٩٩ رئیس پلیس آگاهی تهران داد. علیرضا لطفی گفته بود در سهماهه اخیر بیش از ٥٠درصد بازداشتشدگان در حوزه سرقت برای بار اول مرتکب جرم شده بودند. لطفی موثر نبودن شرایط اقتصادی بر میزان جرموجنایت را حرفی بیهوده خوانده بود. «سرقت از منازل ١٤درصد کاهش یافته، اما سرقتهای خرد افزایش داشتهاند.»
علیرضا محبوبفر، سرقت را پدیده نویی برای جوامع نمیداند. این پژوهشگر، اما معتقد است بالا رفتن آمار سرقتها پدیده بیسابقهای است که دلالت بر بحران اجتماعی در کشور دارد. «جامعه ایران قبل از بحران اجتماعی، بحران اقتصادی را پشتسر گذاشته است.»
٦٠میلیون نفر نیازمند به دریافت یارانه!
«در حال حاضر ٦٠میلیون ایرانی زیر خط فقر قرار دارند. البته ٤٠میلیون در خط فقر مطلقاند.» محبوبفر با گفتن از این آمار، افزایش سرقت و جرائم را ناشی از رشد خزنده فقر در جامعه میداند. او معتقد است با وجود آمار ٤٠میلیونی خط فقر مطلق تعجبی نیست کودکان و نوجوانان دست به سرقت بزنند. «این کودکان ناچار به درآمدزایی برای خانوادههایشان هستند آن هم با سرقتهای خرد.»
آمارها و گفتههای مسئولان و صاحبنظران گواه این مسألهاند که ٦٠میلیون نیاز مبرم به دریافت یارانه دارند. یارانهای که مبلغ چشمگیری هم نیست، اما گویی برای این بخش از جمعیت برای ادامه حیاتشان، گرهگشا خواهد بود. «خط فقر در جامعه ١٢ تا ١٤میلیون تخمین زده شده است.»
مشکلات فقر، بسترساز انحرافات
فقر و نابرابریهای اقتصادی از زمره مهمترین معضلات جامعه بشری است. فقر از بنیادیترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است. معضل و ناهنجاری که در مقیاس پیشرفت و توسعه زندگی بشری در حال افزایش است. مشکلات فقر صرفا منحصر به پیامدهای خود فقر نیست. مشکلات این مسأله اجتماعی زمانی شدت پیدا میکند که آن، بسترساز انحرافات میشود.
به اعتقاد مصطفی آبروشن یکی از انحرافات مذموم اجتماعی سرقت است که به اشکال مختلف در زیر پوسته شهر خودنمایی میکند. به باور این عضو انجمن جرمشناسی ایران، سرقت و جرائمی از ایندست هزینههای امنیتی، جانی و مالی زیادی بر جامعه تحمیل میکند. «این انحراف اجتماعی مانعی برای رشد و توسعه انسانی هم محسوب میشود.»
به اعتقاد آبروشن با پیچیدگی تعاملات اجتماعی، شگردها، روشها و نوع اشیای مسروقه و حتی ابزارهای مورداستفاده هم مدرن شده است. «این واقعیت، مقابله و کنترل سرقتهای نوین در جامعه را پیچیدهتر کرده است.»
شهروند در این گزارش نوشت؛ اهمیت شرایط اقتصادی و اجتماعی در تبیین جامعهشناختی سرقت بر کسی پوشیده نیست. افرادی که از شیوههای مقبول و پذیرفتهشده جامعه نتوانند به اهداف جامعهپسند و ارتقای موقعیت اجتماعی دسترسی پیدا کنند دچار ناکامی و پرخاشگری میشوند. «این افراد دائما شکست را تجربه کردهاند، بنابراین سعی میکنند دست به نوآوری بزنند و از ابزار نامشروع جهت کسب امتیازات اجتماعی بهره ببرند.»
به باور آبروشن پدیده سرقت نوعی نوآوری محسوب میشود. درواقع محرومیتهای نسبی، خواستنها و نتوانستنها و عدمدستیابی به منزلت اجتماعی موردانتظار، فرد را مجبور به واکنش میکند. درواقع افراد فرودستی که به ابزار مشروع و مقبول اجتماعی دسترسی ندارند با نفی هرگونه هنجار اجتماعی از ابزار نامشروع بهره میبرند. «در جوامع شهری بهدست آوردن توفیقات مادی یکی از راههای نشان دادن منزلت اجتماعی بالاتر است.»
خانواده نابسامان؛ عامل بروز بزه
محیطهای پرجمعیت به افراد احساس گمنامی القا میکنند. از سوی دیگر نظارتهای اجتماعی از سوی پلیس نیز عملا نمیتواند همگام با تکتک جرائم شهری پیش برود. «در چنین شرایطی احتمال وقوع سرقت و جرائم دیگر در شهرها بیشتر است.» به باور این عضو انجمن جرمشناسی ایران، بیکاری را میتوان امالفساد اغلب ناهنجاریهای جامعه تلقی کرد. درواقع بیکاری زمینهساز فقر در جامعه است. فقر هم نقش مهمی در سرقت و جرائم دیگر دارد.
به باور آبروشن عامل دیگری که به شکل نوظهور در تکوین سرقت نقشآفرین است تجملگرایی افراطی است. تجملگرایی که در رسانههای تصویری و فیلمها تبلیغ میشود. در چنین جامعهای برخی اقشار برای جبران نیازهای کاذبی که رسانههای تصویری مبلّغ آن است احساس ناتوانی میکنند.
بخشی از جمعیت که برای افزایش اعتبار یا منزلت خویش با کوچکترین فرصت فراهم شده، دست به سرقت یا بزه میزند. «از منظر روانشناسی اجتماعی یکی از عوامل مهم بروز این ناهنجاری وجود خانوادههای نابسامان است.»