کارزار فشار حد اکثری بر رژیم آخوندی، بیشتر از تحریم های نفتی تاثیرگذار است! نوشتاری از بانو محترم مومنی روحی

0
252

سریال گاهی درام و زمانی کمدی نزاع های لفظی، میان سران و مقامات دو حکومت کنونی آمریکا و جمهوری اسلامی، به خاطر تکرار شدن مکررات موجود در این نمایشنامه کم تاثیر، جاذبه پیشین خود را از دست داده است. بر این اساس، و با توجه به حقایقی کتمان نشدنی، از تاثیرات آنچه که سیاست های جاری در جهان، بر همه رویدادهای کنونی در دنیا دارند. جهت دستیابی به نتایجی که از این امر منتج خواهند شد؛ می توان گفت که این آقایان، نه فقط مردم گیتی را، بلکه خودشان را هم بر سر کاری عبث و بیهوده گذاشته اند؛ و نمی دانند که نسبت به آن دیگری، و سخنان و کردار ایشان، چه واکنش هائی را از خودشان نشان بدهند؟!

در شرایط کنونی و با تصمیم مصرانه پرزیدنت ترامپ، در باره اعمال شدن تحریم های سختگیرانه تر علیه کنش های لجاجت مآبانه سران جمهوری اسلامی، اینروزها صدور نفت ایران توسط حاکمیت استبدادی آخوندی آنچنان کم گردیده است؛ که صدور آن همه روزه یک پنجم سقوط کرده است. در پی اعمال کامل تحریم های نفتی به خواسته آمریکا و علیه رژیم ملاها در ایران در ماه میلادی جاری، تقریبا به حدود پانصد هزار بشکه یا کمتر در روز سقوط کرده است. روز جمعه ۲۷ اردیبهشت سال جاری خورشیدی، خبرگزاری رویترز با انتشار این خبر در این باره اعلام کرد؛ که اطلاعات مربوط به نفتکش ها، و گفته های چند منبع از داخل بازار جهانی نفت نشان می دهد؛ که ایران در نیمه اول ماه مه، بین ۲۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز صادر کرده است!

بر اساس این گزارش، محموله های نفتی به قصد فروش به سوی کشورهای آسیائی بارگیری شده اند. اما هنوز مشخص نیست که خریدار آن کیست؟ دولت کنونی آمریکا، که بعد از خروج از توافق (برنامه جامع اقدام مشترک = برجام )، تحریم های هسته ای علیه جمهوری اسلامی را بازگردانده است. ماه گذشته نیز اعلام کرد: معافیت های خرید نفت از ایران، که به چند کشور دیگر داده شده بود. را دیگر تمدید نخواهد کرد. مقامات دولت پرزیدنت ترامپ هم اعلام کرده اند: که سیاست فشار حداکثری بر رژیم ایران را، تا تغییر رفتار این رژیم ادامه خواهند داد!

صادرات نفت ایران در اوایل اردیبهشت سال گذشته، پیش از اعلام خروج آمریکا از برجام، و بازگشت تحریم های سنگین پیشین، حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز بود. که حالا به یک پنجم سقوط کرده است!

چرا ترامپ و افراد برجسته کابینه وی، مرتب به تغییر رفتار سران حاکمیت استبدادی جمهوری ننگین اسلامی اشاره می کنند؟ آخوندها باید کدام رفتارشان را تغییر بدهند؛ تا که مورد قبول و پذیرش ریاست جمهوری آمریکا و همکاران او واقع شود؟ به احتمال زیاد مراد آنها از قرار دادن چنین شرطی برای ملاهای حاکم در ایران، در موقعیت ضعف قرار گرفتن همدستان تروریست رژیم در هر کجا که هستند می باشد. اما بر اساس نگاه کاملا سیاستمدارانه، این فقط شکل ظاهری و پوشش بیرونی و قابل مشاهده چنین پیش شرطی است. زیرا که اصل قضیه حمایت های ایالات متحده آمریکا از هم پیمان های خود در منطقه خاورمیانه، به ویژه از اسرائیل و عربستان و بحرین و قطر است. دست برداشتن آخوندها از آرمان های خودخواهانه و قدرت پرست شان، امری است که

هیچگاه تحقق نخواهد یافت. زیرا این موضوع هدفی هزار و چهارصد ساله است؛ که آنها طی چهارده قرن اخیر پیوسته دنبال نموده اند!

مگر آن که « کفگیر » زیاده طلبی های آخوندهای حاکم بر ایران، چنان به ته دیگ آزمندی های آنها خورده باشد(مانند شرایط کنونی شان در این روزها)، که عطای باقی ماندن بر سر قدرت، و ادامه دادن به دزدی های کلان شان در ایران را، به لقای سهمناک سرنگون شدن حاکمیت فاشیستی و جنایتکار شان ببخشند؛ و با دادن قول های خمینی وار به آمریکائی ها، باری دیگر باز هم آنان را فریب بدهند؛ تا که به جای فرمانبرداری از چینی ها و روس ها، آرام آرام با آنها فاصله بگیرند. تا باری دیگر، دوستی نقد با آمریکائی ها را، بر وعده های نسیه دولتمردان روسیه و چین ترجیح بدهند. به همین خاطر نیز هست؛ که …. « سیاست » هیچوقت پدر و مادر درستی نداشته است و ندارد!!

محترم مومنی

مقاله قبلیپروژه احمدی نژادی شدن حکومت ملاها! بقلم بانو محترم مومنی روحی
مقاله بعدیاطلاعیه وزارت نفت درباره کشف دستگاه کارتخوان در دفتر زنگنه
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.