سریال گاهی درام و زمانی کمدی نزاع های لفظی، میان سران و مقامات دو حکومت کنونی آمریکا و جمهوری اسلامی، به خاطر تکرار شدن مکررات موجود در این نمایشنامه کم تاثیر، جاذبه پیشین خود را از دست داده است. بر این اساس، و با توجه به حقایقی کتمان نشدنی، از تاثیرات آنچه که سیاست های جاری در جهان، بر همه رویدادهای کنونی در دنیا دارند. جهت دستیابی به نتایجی که از این امر منتج خواهند شد؛ می توان گفت که این آقایان، نه فقط مردم گیتی را، بلکه خودشان را هم بر سر کاری عبث و بیهوده گذاشته اند؛ و نمی دانند که نسبت به آن دیگری، و سخنان و کردار ایشان، چه واکنش هائی را از خودشان نشان بدهند؟!
در شرایط کنونی و با تصمیم مصرانه پرزیدنت ترامپ، در باره اعمال شدن تحریم های سختگیرانه تر علیه کنش های لجاجت مآبانه سران جمهوری اسلامی، اینروزها صدور نفت ایران توسط حاکمیت استبدادی آخوندی آنچنان کم گردیده است؛ که صدور آن همه روزه یک پنجم سقوط کرده است. در پی اعمال کامل تحریم های نفتی به خواسته آمریکا و علیه رژیم ملاها در ایران در ماه میلادی جاری، تقریبا به حدود پانصد هزار بشکه یا کمتر در روز سقوط کرده است. روز جمعه ۲۷ اردیبهشت سال جاری خورشیدی، خبرگزاری رویترز با انتشار این خبر در این باره اعلام کرد؛ که اطلاعات مربوط به نفتکش ها، و گفته های چند منبع از داخل بازار جهانی نفت نشان می دهد؛ که ایران در نیمه اول ماه مه، بین ۲۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز صادر کرده است!
بر اساس این گزارش، محموله های نفتی به قصد فروش به سوی کشورهای آسیائی بارگیری شده اند. اما هنوز مشخص نیست که خریدار آن کیست؟ دولت کنونی آمریکا، که بعد از خروج از توافق (برنامه جامع اقدام مشترک = برجام )، تحریم های هسته ای علیه جمهوری اسلامی را بازگردانده است. ماه گذشته نیز اعلام کرد: معافیت های خرید نفت از ایران، که به چند کشور دیگر داده شده بود. را دیگر تمدید نخواهد کرد. مقامات دولت پرزیدنت ترامپ هم اعلام کرده اند: که سیاست فشار حداکثری بر رژیم ایران را، تا تغییر رفتار این رژیم ادامه خواهند داد!
صادرات نفت ایران در اوایل اردیبهشت سال گذشته، پیش از اعلام خروج آمریکا از برجام، و بازگشت تحریم های سنگین پیشین، حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز بود. که حالا به یک پنجم سقوط کرده است!
چرا ترامپ و افراد برجسته کابینه وی، مرتب به تغییر رفتار سران حاکمیت استبدادی جمهوری ننگین اسلامی اشاره می کنند؟ آخوندها باید کدام رفتارشان را تغییر بدهند؛ تا که مورد قبول و پذیرش ریاست جمهوری آمریکا و همکاران او واقع شود؟ به احتمال زیاد مراد آنها از قرار دادن چنین شرطی برای ملاهای حاکم در ایران، در موقعیت ضعف قرار گرفتن همدستان تروریست رژیم در هر کجا که هستند می باشد. اما بر اساس نگاه کاملا سیاستمدارانه، این فقط شکل ظاهری و پوشش بیرونی و قابل مشاهده چنین پیش شرطی است. زیرا که اصل قضیه حمایت های ایالات متحده آمریکا از هم پیمان های خود در منطقه خاورمیانه، به ویژه از اسرائیل و عربستان و بحرین و قطر است. دست برداشتن آخوندها از آرمان های خودخواهانه و قدرت پرست شان، امری است که
هیچگاه تحقق نخواهد یافت. زیرا این موضوع هدفی هزار و چهارصد ساله است؛ که آنها طی چهارده قرن اخیر پیوسته دنبال نموده اند!
مگر آن که « کفگیر » زیاده طلبی های آخوندهای حاکم بر ایران، چنان به ته دیگ آزمندی های آنها خورده باشد(مانند شرایط کنونی شان در این روزها)، که عطای باقی ماندن بر سر قدرت، و ادامه دادن به دزدی های کلان شان در ایران را، به لقای سهمناک سرنگون شدن حاکمیت فاشیستی و جنایتکار شان ببخشند؛ و با دادن قول های خمینی وار به آمریکائی ها، باری دیگر باز هم آنان را فریب بدهند؛ تا که به جای فرمانبرداری از چینی ها و روس ها، آرام آرام با آنها فاصله بگیرند. تا باری دیگر، دوستی نقد با آمریکائی ها را، بر وعده های نسیه دولتمردان روسیه و چین ترجیح بدهند. به همین خاطر نیز هست؛ که …. « سیاست » هیچوقت پدر و مادر درستی نداشته است و ندارد!!
محترم مومنی